کد خبر: 4301635
تاریخ انتشار : ۰۳ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۵
حجت‌الاسلام اسدپور:

فقه قم واقع‌گراتر از فقه نجف است

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم، آیت‌الله بروجردی و امام معتقدند که هم باید نصوص را در واقعیت تاریخی فهم کنیم و هم امروزه باید به واقعیت در اجتهاد توجه کنیم، گفت: به همین دلیل به شدت فقه قم واقع‌گراترست تا فقه نجف.

امین اسدپوربه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین امین اسدپور؛ استاد حوزه علمیه، سوم شهریورماه در دومین نشست علمی «از فقه الحکومه تا فقه حکمرانی» با بیان اینکه ما از فلسفه و فقه نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که مثلاً مدل جهاد سازندگی را برای ما توصیف و تحلیل کند، گفت: این مسئله نیازمند علوم انسانی واقعی مبتنی بر مؤلفه اسلامی‌اندیشیدن در پدیده‌های انسانی است، بنابراین ابتدائاً باید الگوهایی بومی توسط خود ما طراحی شود.
 
وی با بیان اینکه در سنت تمدنی و تاریخی ما حکمت عملی متکفل اندیشه اجتماعی بوده است، افزود: در مدل غرب مدرن، فلسفه مضاف و فلسفه سیاسی متکفل نظریه‌سازی است. جایی که فقه بیشترین تماس را با مسائل اجتماعی دارد، بحث تجویز است و در اینجاست که تضاد بین علوم اسلامی و انسانی ضریب خورده لذا بحث تجویز است که برخی را نسبت به اسلامی‌سازی علوم انسانی حساس کرده است.
 
اسدپور با بیان اینکه درست نیست ما از واژه اسلامی‌سازی به جای تولید علوم انسانی اسلامی استفاده کنیم، اظهار کرد: حضرت آقا هم در جلسه‌ای فرمودند من این تعبیر را نمی‌پسندم زیرا به معنای آن است که شما علوم انسانی غرب را به صورت پایه‌ای پذیرفته‌اید و قصد دارید آن را اسلامی کنید و به تعبیری اسلام‌مالی شود لذا ایشان تعبیر اسلامی‌اندیشیدن پیرامون پدیده‌های انسانی ـ اجتماعی را پیشنهاد فرمودند که در اینجا یا ما با اندیشه‌های غربی در مواردی نزدیک می‌شویم و در مواردی هم کاملاً در تضاد با آن هستیم.  
 
استاد حوزه علمیه اضافه کرد: تجویز علوم انسانی با فقه مماس است، یعنی گاهی توصیف و تبیین نظریات علوم انسانی فقه ما را متحول می‌‌کند و گاهی هم فقه، علوم انسانی را کمک خواهد کرد و در هر دو مدل، در حقیقت به تعبیر امام خمینی(ره) تأثیر زمان و مکان در اجتهاد است؛ اوج این پویایی فقه امام(ره) را ما می‌توانیم در فقه دوره قم امام ببینیم. امام(ره) در دهه 60 اصرار داشتند که توصیف شما از صحنه، حکم فقهی شما را تغییر دهد که این بحث به شورای نگهبان هم کشیده شد. در نامه‌ای که امام در سال 1366 به آیت‌الله خامنه‌ای نوشتند، در حقیقت بند آخر آن اشاره به جواب نامه آیت‌الله گلپایگانی بزرگ دارد و در پاسخ به ایشان بوده است.
 
وی ادامه داد: آیت‌الله گلپایگانی در نامه به امام نوشتند با روندی که شما جلو می‌روید هیچ چیزی از نظامات اسلامی باقی نخواهد ماند و امام(ره) جواب دادند که اولاً اینطور نیست و اگر هم رخ دهد از اختیارات حکومت اسلامی است؛ این نگاه امام(ره) مبتنی بر همین بحث امام(ره) است. ایشان در منشور روحانیت و در مورد قانون کار هم اشاره کردند که حق شرط گذاشتن با کارفرماست تا جایی که مغایر عقد اجاره و شرع نباشد در حالی که قانون کار دولت می‌گوید کارفرما محدودیت دارد و نمی‌تواند. در این ماجرا، امام(ره) حق را به مجلس داد و سبب شد تا آیت‌الله صافی که مخالف نظر ایشان بود، از شورای نگهبان استعفا بدهند.
 
اسدپور با بیان اینکه نسبت بین فقه و علوم انسانی یک حالت رفت و برگشت دارد، اضافه کرد: در منطق فقاهت فقها هم این مسئله وجود دارد و در اقتصادنای شهید صدر می‌بینیم از روبنای احکام فقهی مکتب اقتصاد اسلام را به دست می‌آورد؛ یعنی اگر احکام مشابه فقهی در ابواب مختلف تجمیع شود، به یک معنا اصرار شارع بر وجود احکام در ابواب مختلف فقهی یعنی شارع زیربنای مورد اهتمامی داشته است که یک حکم را دائماً تکرار می‌کند لذا پرداخت جدی به صدقات و فیء و انفال و ... یعنی تأکید بر عدالت در توزیع و عدالت اقتصادی و اجتماعی. 

به رسمیت‌‌شناختن اختلالات جنسی در روان‌شناسی

اسدپور با بیان اینکه در مدل حضرت امام(ره) از زیربنا، قواعد روبنایی استخراج می‌شود، تصریح کرد: البته شهید صدر دوطرف را بیان کرده، گرچه از روبنا به زیربنا حرکت کرده است. اگر ما  این را به عنوان مدل بپذیریم یک چرخه‌ای از توصیف و تبیین شکل می‌گیرد و به تجویز می‌رسد و برعکس. در مواردی تجویز فقهی طوری مورد توجه شارع بوده است که ما نمی‌توانیم تجویز نظریه علوم انسانی را به راحتی بپذیریم؛ مثلاً روان‌شناسی امروز به راحتی اختلالات جنسی را به رسمیت می‌شناسد لذا چندین نوع جنسیت در دنیا به رسمیت شناخته شده است ولی، فقیه تا تبدل موضوع را احراز نکند به رسمیت نخواهد شناخت. البته اگر تبدل موضوع بود، همان وضع دخالت مکان و زمان در فقه است. 
 
استاد حوزه علمیه افزود: مثلاً در اوایل دهه 60 به راحتی تجویز تغییر جنسیت را صادر کردند ولی اگر امروز صنعت تغییر جنسیت را می‌دیدند آیا باز به راحتی این مسئله را می‌پذیرفتند در حالی که ایران هم در رده‌های بالایی از این صنعت است و از کشورهای همسایه هم افراد زیادی به ایران می‌آیند تا این کار را انجام دهند بنابراین امام اگر امروز بودند، به راحتی آن فتوا صادر نمی‌شد.
 
وی با بیان اینکه آیا تبدل حکم شرعی با توصیف قابل تحلیل است، افزود: گاهی یک فقیه در این مسئله حتی موسیقی سنتی را هم مشمول حرمت و کراهت می‌داند ولی گاهی فقیه چون تبعات منفی موسیقی سنتی را خیلی کمتر از سایر موسیقی‌ها می‌داند به آن رضایت می‌دهد؛ نمونه عملی این کار اینکه شهرداری تهران در مقطعی همه کلاس‌های موسیقی شهرداری را تعطیل کرد و یکی دو ماه بعد از دفتر آقا توبیخ کردند که چرا این کار را کردید و آن‌ها توضیح دادند ما به خاطر حرمت اشاعه موسیقی این کار را کردیم. مشکل این بود که اگر توصیف  درستی از صحنه صورت می‌گرفت، این کار را نمی‌کردند یعنی با تعطیلی این کلاس‌ها مشکل موسیقی‌دوستی و علاقه هنری افراد از بین نمی‌رود و به کلاس‌های مخفی و مختلط و غیر رسمی زیرزمینی منتقل می‌شود و تبعات آن به مراتب بیشتر از کلاسی است که با نظارت رسمی شهرداری برپا می‌شود. 

توجه لازم به مدل فقاهتی امام در حوزه رایج نیست

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه توصیفات نقش زیادی دارند ولو اینکه تبدل یا عدم تبدل حکم شرعی احراز هم نشده باشد یا تبدل احراز هم شده باشد، افزود: ما در لایه سیاست و راهبرد بین بد و بدتر می‌توانیم بد را انتخاب کنیم. فقه امام تعامل بین توصیف و تجویز دارد که عامل پویایی خود فقه هم هست. امام(ره) خطابات قانونیه و رسیدن به مقاصد شارع و ... را هم در مدل فقاهتی خود دارند لذا مدل فقاهتی ایشان ویژه است. به این دلیل هم مدل فقاهتی ایشان ظرفیت بالایی برای توسعه فقه دارد ولی متأسفانه آنطور که باید در حوزه‌های علمیه جا نیفتاده است. 
 
استاد حوزه علمیه با تأکید بر اینکه مدل فقاهتی امام نسبت به نجف که هیچ بلکه نسبت به مدل‌های قم هم ظرفیت زیادی دارد، ادامه داد: مدل فقاهتی قم فقط اجتهاد می‌کند و به واقعیت کار چندانی ندارد و موضوع حقیقیه مورد توجه آنان است لذا موضوع‌شناسی را دخیل در فقاهت نمی‌دانند و برای آنان، حکم تابع عنوان است اما در مدل فقاهتی امام اینطور نیست و به واقعیت اجتماعی توجه دارد.   
 
وی افزود: آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم، آیت‌الله بروجردی و امام معتقدند که هم باید نصوص را در واقعیت تاریخی فهم کنیم و هم امروزه باید به واقعیت در اجتهاد توجه کنیم، به همین دلیل به شدت فقه قم واقع‌گراترست تا فقه نجف که صرفاً افتراضی با موقعیت عینی برخورد می‌کند لذا اگر فقه واقع‌گرا حاکم شود، تفاوت بین علوم انسانی و فقه بیش از آن چیزی است که حدس می‌زنیم.  
 
علی فرج زاده 
انتهای پیام
captcha