هفته وحدت، به مناسبت میلاد پیامبر اکرم (ص)، فرصتی است برای تقویت اتحاد و همدلی میان مسلمانان از مذاهب مختلف. این هفته نماد تلاش برای کاهش تفرقه و تأکید بر آموزههای مشترک اسلام در زمینه برادری و همبستگی است.
امام خمینی (ره) اهمیت وحدت مسلمانان در برابر تهدیدات داخلی و خارجی را یادآور شده و آن را راهکاری برای مقابله با توطئههای دشمنان میدانستند. هفته وحدت همچنین یادآور پیام صلح و همگرایی اسلام و ضرورت اتحاد مسلمانان است.
بیشتر بخوانید:
در این راستا با حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پیروزمند، عضو هیئت علمى دانشگاه عالی دفاع ملی، گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانیم:
ایکنا ـ چرا وحدت اسلامی در نگاه دینی و سیاست جمهوری اسلامی ایران، یک راهبرد و امر مقدس تلقی میشود و نه یک رویکرد تاکتیکی؟
همواره سالگرد تولد مبارک پیامبر اکرم (ص) با بررسی مجدد موضوع وحدت در دنیای اسلام قرین است. به واقع پیامبر گرامی اسلام (ص) هم در سیره شخصی خود تا زمانی که در قید حیات بودند، مسئله وحدت را بین امت خود جدی گرفتند و همواره آن را دنبال کردند و در توصیههایشان نیز این مسئله بهطور مداوم مورد تأکید قرار داشت.
در مدینه مسجدی به نام «مسجدالاجابه» وجود دارد که البته به «مسجد مباهله» نیز مشهور است. دلیل نامگذاری مسجدالاجابه این است که پیامبر (ص) در آنجا دعاهایی داشتند که مستجاب شد. برای نمونه، یکی از دعاهای ایشان این بود که امت من مانند امتهای گذشته دچار عذاب نشوند؛ این دعا اجابت شد اما در میان دعاهای پیامبر (ص)، یک دعای مهم دیگر هم وجود داشت که فرمودند: «امتم بعد از من دچار تفرقه و اختلاف نشود.» متأسفانه تقدیر و مصلحت الهی چنین بود که این دعا مستجاب نشد و وعده اجابت این دعا به پیامبر (ص) داده نشد.
در تاریخ اسلام هم دیدیم که این توصیه پیامبر (ص) و به عبارتی نقطه مرکزی که در استمرار وحدت در دنیای اسلام فرموده بودند، بهطور کامل رعایت نشد. ایشان در حدیث ثقلین فرمودند: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض»؛ یعنی محور وحدت؛ قرآن و عترت در کنار یکدیگر است و اگر یکی از دیگری جدا شود، آن وحدت مطلوب محقق نخواهد شد اما بخشی از امت اسلامی از این محور جدا شد و نتیجه آن شد که وحدت مطلوب در دنیای اسلام بهطور کامل شکل نگرفت، هرچند مراتبی از وحدت همچنان وجود داشته و دارد؛ بنابراین با این طلیعه پاسخ روشن است؛ اینکه جمهوری اسلامی ایران وحدت را بهعنوان یک رویکرد راهبردی و نه تاکتیکی انتخاب کرده، ریشه در همان توصیه پیامبر (ص) و نیز تجربه تاریخی دنیای اسلام دارد.
از همان آغاز بعثت در مکه مکرمه، پیامبر (ص) توصیههای مهمی به مردم داشتند: از جمله حسن معاشرت، مدارا با یکدیگر، رعایت همجواری، محبت، همدلی و رسیدگی به همدیگر. این توصیهها تا زمانی که پیامبر (ص) در قید حیات بودند بهعنوان سیره عملی ایشان استمرار داشت و بعد نیز بهصورت وصیت بر جای ماند. کسانی که پیرو راستین آن حضرت بودند، این مسیر را ادامه دادند.
بنابراین، جمهوری اسلامی سعی کرده رفتار و راهبرد سیاسیاش را بر اساس سیره پیامبر (ص) و اهلبیت( ع) تنظیم کند؛ طبیعی است که این موضوع به یک مقطع خاص یا منفعتطلبیهای زودگذر و قدرتطلبانه محدود نشود. اینگونه نبوده که صرفاً عدهای را به هر قیمتی با خود همراه نگه داریم، بلکه تجربه جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته نشان میدهد که این رفتار یک رویکرد راهبردی ثابت و پایدار بوده است.
نشانه دیگر این واقعیت آن است که جمهوری اسلامی، برخلاف برخی دولتهای اسلامی، برای حفظ مصالح دنیای اسلام، مبارزه با استکبار، تقویت پرچم توحید و اعتلای کلمه پیامبر (ص) همزمان هم از گروههای مبارز اهل سنت، مثل حماس و هم از گروههای شیعی مثل حزبالله لبنان حمایت کرده است. این رفتار ثابت نشان میدهد که جمهوری اسلامی به دلیل پیروی از امیرالمؤمنین (ع) و مکتب اهلبیت (ع)، هیچگاه نسبت به سرنوشت سایر مسلمانان بیتفاوت نبوده و این رویه را بهطور مستمر ادامه داده است و به آن ملتزم بوده است.
ایکنا ـ کدام ویژگی پیامبر اکرم (ص) بیشترین نقش را در تقویت گفتمان وحدت دارد و میتواند برای ترویج وحدت جهان اسلام مورد استفاده قرار گیرد؟
در این زمینه یک آیه شریفه قرآن بسیار صریح و راهبردی است: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ». این آیه نشان میدهد که خود وجود مقدس پیامبر (ص)، محور وحدت است چراکه در آیه فوق فرمودهاند «وَ الَّذينَ مَعَهُ» یعنی کسانی که با پیامبر (ص) ایمان آوردند دارای این صفت و خصوصیتی هستند که در ادامه آیه بیان میشود.
بنابراین، شعاری که در ادامه این آیه آمده، شعار امت پیامبر (ص) است، نه شعار یک گروه خاص از شیعیان و نه شعار شیعیان و جریانهای افراطی. این نکته بسیار مهم است؛ چراکه دشمن تلاش میکند مقاومت را بهعنوان رفتاری متعلق به اقلیتی از شیعیان یا گروهی خاصی از مسلمانان معرفی کند و از این طریق تفرقه در دنیای اسلام ایجاد کند اما آیه شریفه به صراحت بیان میکند که این خصیصه پیامبر (ص) و امت ایشان است، نه یک جریان محدود.
این آیه به دو خصلت اساسی تصریح میکند و میفرماید شما باید توجه داشته باشید؛ که یک جبهه مؤمنین داریم و یک جبهه کفار. رفتار و موضعگیری مؤمنان باید نسبت به وحدت اینگونه باشد که موضعگیری هماهنگ و یکپارچهای نسبت به این دو جبهه داشته باشند و نباید این دو جبهه را با هم مخلوط کرده یا خدای ناکرده جای آنها را جابهجا بگیرند و برعکس موضعگیری کنند.
یک جبهه مؤمنین هستند که باید نسبت به هم «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» باشند؛ یعنی باید از خطاهای هم چشمپوشی کنند، نسبت به همدیگر حسنظن داشته باشند، نسبت به سایر مؤمنین سعه صدر داشته باشند، اهل احسان و کرامت باشند، بخشش داشته باشند، با محبت و صفا رفتار کنند و دنبال بزرگ کردن خطاهای یکدیگر و ایراد گرفتن از هم نباشند؛ اینها مصادیق «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» است.
برای روشنتر شدن موضوع، میتوان مثال پدر و فرزند را زد: وقتی فرزندی خطا میکند و خلاف انتظار پدر عمل میکند، پدر ممکن است تذکر بدهد یا رفتار تربیتی نشان دهد اما در نهایت چتر محبت خود را از بالای سر فرزند برنمیدارد. این نمونه بارزی است از رفتار محبتآمیز که باید میان امت اسلامی نیز حاکم باشد؛ هم میان دولتمردان و مردم و هم میان ملتهای مسلمان. این یک ضلع و پایه وحدت و خصلت برجسته از امت پیامبر (ص) است.
ایکنا ـ نمونهای از ضرورت تحقق خصیصه «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» در شرایط کنونی چیست؟
امروز ما با مسئله فلسطین و کشتار جمعی مردمی مظلوم مواجه هستیم که تنها از حق حاکمیت و هویت اسلامی خود دفاع میکنند. اقتضای «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» و وظیفه امت اسلام در برابر این مردم چیست؟ چرا باید یک رژیم که اندازه عرض و طول آن به اندازه یک استان ایران نیست بتواند اراده خود را به گونهای تحمیل کند که مردم غزه آب برای آشامیدن و غذا برای خوردن نداشته باشند؟ آیا این «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» است؟! آیا کافی است فقط بگوییم نگرانیم یا حمایت میکنیم؟ این حرفها به تنهایی برای آنان آب و نان نمیشود و مشکلاتشان را حل نمیکند. باید فشارهای سیاسی و اقتصادی به دشمن وارد شود تا او نتواند مردم غزه را از ابتداییترین نیازها مثل آب و غذا محروم سازد. این همان معنای عملی «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» است؛ یعنی امت اسلامی باید در عمل حامی مظلومان باشد، نه صرفاً در شعار.
ایکنا ـ ضلع دوم این آیه، «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ»، چه جایگاهی در گفتمان وحدت دارد؟
این ضلع دوم گاهی در امت اسلامی کمتر مورد توجه قرار میگیرد. حتی در میان برخی جریانهای فکری شیعه نگرانی وجود دارد که اگر بر اسلام رحمانی تأکید و تبلیغ کنیم و از اسلام خشونتطلب و خونریز را دفاع نکنیم، احتمال برداشت و معرفی اشتباه از اسلام وجود دارد. در حالی که این برداشت درست نیست. ما باید روشن کنیم که اسلام، دین خشونت و خونریزی نیست؛ اسلام دین جنگطلبی هم نیست و این حقیقت کاملاً واضح است اما در عین حال، همانطور که آیه بیان میکند، در برابر جبهه کفار و دشمنان اسلام، امت اسلامی باید موضع قاطع و یکپارچه داشته باشد و این خصلت مکمل «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» است.
کاملاً روشن است که اسلام، دین صلح، محبت و مودت است اما آیه شریفه تأکید میکند که واقعیت خارجیای به نام کفار وجود دارد. این کفار در طول تاریخ هیچگاه قصد همزیستی مسالمتآمیز با مؤمنان نداشتهاند. بنای آنان بر این بوده که یا مؤمنان اصلاً وجود خارجی نداشته باشند، یا اگر وجود دارند با محدودیت، سختی و فشار روبهرو شوند.
به همین دلیل دستور صریح قرآن این است که امت پیامبر (ص) باید در برابر کفار، شدید و قاطع باشند. این شدت در برابر کفار عامل اختلاف نیست؛ برخی تصور میکنند اگر ما «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» شدیم، برخی دولتها یا اندیشمندان ما را اهل خشونت میپندارند و مخالفت میکنند اما واقعیت این است که رفتار آنها وابسته به گفته ما نیست ولیکن این واقعیت و حقیقت قرآن تغییر نمیکند.
ما در تجربه زیسته خود، بهویژه در یکی دو سال اخیر، بهوضوح شاهد بودهایم که جهانیان نیز خشونت، خونریزی، سفاکی، پلیدی و پلشتی کفار را در قبال مسلمانان احساس کردهاند. در برابر چنین واقعیتی نمیتوان با رحمت، محبت و مودت با کفار رفتار کرد؛ بلکه باید شدت را با شدت پاسخ داد چرا که با شدت برخورد کردند با کفار یک اصل صریح قرآنی است.
ایکنا ـ آیه شریفه چه ویژگیهای دیگری برای امت پیامبر (ص) بیان میکند؟
در ادامه همین آیه، پس از بیان«أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ»، میفرماید «تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ...» به خصوصیات تابعین پیامبر (ص) اشاره میکند، یاران پیامبر (ص) مانند نهالی هستند که میرویند، ستبر میشوند و قدرت میگیرند. وقتی به این قدرت رسیدند، دوباره در انتهای آیه با بیان دیگری تأکید میکند «لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ» که مؤمنان باید به گونهای رفتار کنند که کفار باید غیظ مؤمنان را احساس کنند.
یعنی کفار باید آنچنان اقتدار و قدرت از مؤمنان ببینند که حتی اندیشه تعدی به مسلمانان از ذهنشان خارج شود. اگر امت پیامبر این دو خصوصیت را ـ یعنی «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» و «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» ـ به طور همزمان داشته باشند، وحدت پایدار و مؤثری در دنیای اسلام تحقق خواهد یافت.
ایکنا ـ به نظر شما بزرگترین موانع وحدت امت اسلامی در عصر حاضر چیست؟
آفتها و موانعی که امت اسلام، بهویژه دولتهای اسلامی، با آن مواجه هستند، عوامل متعددی دارد که سبب کمرنگ شدن وحدت شده است. یکی از این عوامل، همان مسئلهای است که پیشتر اشاره کردم: کمتوجهی به مبارزه با ظلم و کفار به عنوان پرچمداران ظلم. نکته این است که چرا کم توجهی به آن انجام میشود و حال آنکه بسیاری از مسلمانان این آیات را میخوانند و حتی حفظ هستند اما در عمل به آن التزام ندارند و به صورت جدی آن را دنبال نمیکنند.
ایکنا ـ چه عوامل و آفتهایی باعث این کمتوجهی شده است؟
چند عامل اصلی وجود دارد:
۱. آفت قدرتطلبی: برخی دولتها و افراد تصور میکنند اگر بخواهند در برابر کفار در رأس آن و در عصر حاضر آمریکا و اذناب آن یعنی اسرائیل و متحدانشان مقابله کنند، این دشمنان قادرند حکومت آنها را سرنگون کنند و رقیبانشان را به جای آنها بر سر کار بیاورند. این نگاه، توانمندیهای دنیای اسلام و ظرفیتهای واقعی آن را کماهمیت جلوه میدهد. در نتیجه، منابع حیاتی امت اسلامی مثل نفت، معادن، پرورش نخبگان جامعه و سایر شاهرگهای اقتصادی و اجتماعی را در اختیار اندیشه و سیاستهای غربی قرار گرفته و این مسئله مخاطراتی ایجاد کرده است و حال آنکه میتوان سیاستها را اصلاح کرد و این خطرات را نداشته باشیم و با آن روبرو نشویم.
۲. آفت دنیاخواهی و منفعتطلبی: دشمنان و کفار به خوبی میدانند که اگر برخی افراد مؤثر را با منافع دنیوی جذب کنند و آنها را بخرند و منافعی را برای آنها تأمین کنند به طوری که غرب پلید ـ منظور از غرب پلید، علم و فناوری و پیشرفتهای غرب نیست بلکه پلشتی و فساد و ظلمافکنی که شاهد آن هستیم و مهدش در تمدن غرب است ـ این افراد را آلوده به دنیا کند آن هنگام آنها از مقابله با ظلم و فساد باز میمانند چراکه با این ظلمستیزی منافع آنها شامل حسابهای بانکی، داراییها، املاک، رمزارزها و سایر امکانات شخصی آنها در مقابل باجخواهی سردمداران غرب از بین میرود. چنین وابستگیهایی سبب میشود که برخی افراد حتی در برابر ظلم آشکار و تجاوز کفار نتوانند اقدام مؤثری انجام دهند.
این دو آفت اصلی باعث شده است که وحدت اسلامی در مقام عمل، آنچنان که قرآن و سنت پیامبر (ص) توصیه کردهاند، به طور کامل محقق نشود.
3. حسادت و رقابت منفی بین دولتمردان کشورهای اسلامی: گاهی دیده میشود که هر دولت میخواهد فرمانده، پیشتاز یا پیشران باشد و حرفش در میان دیگران شنیده شود. حتی کشورهای عربی که در بسیاری جهات با هم همپیمان هستند، در درون خود با رقابتهای منفی مواجه هستند.
این رقابتها گاهی به دلیل تلاش برای خوشخدمتی بیشتر به غرب و کسب جایگاه بالاتر نزد اربابان ظلمستیز شکل میگیرد. نمونه بارز این مسئله، جریان عادیسازی روابط با اسرائیل پیش از واقعه «طوفان الاقصی» بود؛ رقابتی منفی که هدف آن تثبیت جایگاه در نزد اربابان غربی بود.
ایکنا ـ جنایت امروز غزه چه میزان نشان میدهد که عدم وحدت دولتهای اسلامی میتواند به جریتر شدن صهیونیستها بینجامد؟
قضیه فلسطین، حجت الهی برای همه مسلمانان است و قضاوت تاریخ نسبت به دولتها و کسانی که سکوت کرده یا به شکل مستقیم یا غیرمستقیم از اسرائیل حمایت کردهاند، روشن خواهد بود. کسانی که با سکوت و تغذیه مستقیم یا غیر مستقیم اسرائیل از طریق پشتیبانیهای نفتی، گازی، امکانات و تجارت، مسیر حیات اسرائیل را استمرار میدهند بدانند این میدان مهم، تاریخساز و ماندگاری است اگر درست عمل کنند و تحرک مناسبی از خود نشان دهند، عزت، غرور و افتخارشان در تاریخ ثبت خواهد شد و آیندگان حتی در کشورهای آنها با افتخار از آنها یاد خواهند کرد. کسانی که کوتاهی کنند، با ننگ ابدی تاریخی مواجه خواهند شد و این شایسته امت پیامبر (ص) نیست.
حمایت از مردم فلسطین فقط به دلیل ظلم و تعدیای که به چند میلیون نفر وارد شده، نیست، بلکه موفقیت مردم فلسطین در استیفای حق خود یا خدایی نکرده شکست آنها، یعنی منفعت و ضرر آن بر کل دنیای اسلام و حتی بشریت اثر میگذارد. اسرائیل به تعبیر امام راحل «غده سرطانی» و مظهر شرارت و پلیدی در دنیای معاصر است و هرچه پلیدی و بیاخلاقی را میتوان از انسان سفاک شاهد بود، آنها به صورت علنی به نمایش میگذارند. اگر جلو پیشروی چنین جرثومه فسادی گرفته نشود، آسیبهایش متوجه همه بشریت و دنیای اسلام خواهد شد. نمونه اخیر، سخنان نخستوزیر اسرائیل درباره طرح «اسرائیل بزرگ» است که از آن به عنوان مسئولیت معنوی یاد کرد که زنگ خطر صریحی برای دنیای اسلام و آنهایی که در خواب غفلت فرورفتهاند، محسوب میشود.
بنابراین، در مسیر تمدنسازی نوین اسلامی، راهی جز نابودی اسرائیل وجود ندارد و این امر تنها با درخشش بیشتر وحدت امت اسلامی قابل تحقق است.
گفتوگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام