استاد دانشگاه میشیگان در وبینار ایکنا تأکید کرد

سخاوت و خوش‌خلقی؛ دو ویژگی شخصیتی پیامبر(ص) با ظهور اسلام + فیلم

کد خبر: 4303773
تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۷:۲۱

پیامبر(ص)‌ به سخاوت و بخشندگی مشهور بود. چراکه توصیه قرآن این است که به دشمن اندرز نیک دهید و فروتن باشید؛ چنانچه خوش‌خلقی و مهربانی پیامبر(ص)‌ در صدر اسلام زبانزد عام و خاص بود.

وبینار آماده ویدیو اضافه شود / سخاوت و خوش‌خلقی؛ دو ویژگی شخصیتی پیامبر(ص) با ظهور اسلام + فیلمبه گزارش ایکنا،  وبینار بین‌المللی «15 قرن اقتدا به پیام‌آور نور و رحمت» به‌مناسبت هزار و پانصدمین سالروز ولادت ختمی مرتبت، محمد مصطفی(ص) و هفته وحدت به همت خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) سه‌شنبه، 18 شهریور برگزار شد.

«رسالت جهانی پیامبر اسلام(ص) از منظر قرآن و احادیث»، «تساهل، تسامح و مدارا در سیره نبوی»، «پیامبر اکرم(ص)؛ اسوه حسنه برای تمام عصور»، «سیرة النبی(ص) و بازشناسی هویت دینی» و  «جاودانگی اسلام و امت واحده در برابر ایده جهانی‌سازی غربی» از محورهای مورد بحث در این وبینار بود.

این وبینار با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین خادمیان نوش‌آبادی، استاد حوزه و دانشگاه به عنوان مهمان استدیو مبین ایکنا و در بخش مجازی به‌صورت برخط با ارائه جمعی از علما و اندیشمندان حوزه و دانشگاه از کشورهای مختلف برگزار شد.

آیت‌الله شیخ محمد یعقوبی، از مراجع عظام تقلید در نجف اشرف، دکتر خوان کول، استاد تاریخ دانشگاه میشیگان و نویسنده کتاب «محمّد: پیامبر صلح در گرماگرم ستیز امپراتوری‌ها»، حجت‌الاسلام والمسلمین یحیی جهانگیری، مدرس حوزه و دانشگاه و رئیس نمایندگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در قم(به زبان انگلیسی)؛ دکتر عبدالسلام قوی، استاد دانشگاه الازهر مصر و شیخ یوسف غازی حنینه، رئیس تجمع علمای مسلمان در لبنان در بخش مجازی به ایراد سخنان خود پیرامون محورهای این وبینار پرداختند.

مشروح سخنرانی دکتر خوان کول، از این قرار است:

عصر همگی بخیر.

من خوان کول هستم. در دانشگاه میشیگان تاریخ تدریس می‌کنم. امروز می‌خواهم کمی درباره پیامبر اسلام(ص)‌ صحبت کنم و درباره موضوع مدارا و مهربانی؛ این ویژگی‌ای است که همه مسلمانان با پیامبر(ص)‌ مرتبط می‌دانند. اما در دنیای غرب ـ که گاهی پیامبر(ص)‌ را بدنام می‌کنند ـ دست‌کم، او را بیشتر با خوش‌خلقی، مهربانی و مدارا نمی‌شناسند.

اما شواهد زیادی در قرآن وجود دارد قرآنی که مسلمانان باور دارند از سوی خدا از طریق پیامبر(ص)‌ نازل شده و گاهی خطاب به خود پیامبر(ص)‌ است. در این کتاب شواهد زیادی از شخصیت پیامبر(ص)‌ به عنوان انسانی بردبار و مهربان وجود دارد. در سوره انبیا، آیه ۱۰۷، خدا پیامبر(ص)‌ را خطاب می‌کند و به عربی می‌فرماید: وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ «و (ای رسول) ما تو را نفرستادیم مگر آنکه رحمت برای اهل عالم باشی.».

به نظر من، این آیه نشان می‌دهد که قرآن ـ که صدای خداوند است ـ چه تصویری از پیامبر(ص)‌ دارد. آیات بسیاری در قرآن به جامعه نخستین پیامبر(ص)‌ اشاره دارد و بر مدارا تأکید می‌کند.

یکی از آن‌ها در سوره فرقان، آیه ۶۳ آمده است. در آنجا می‌گوید: «و بندگان خاص خدای رحمان آنان هستند که بر روی زمین به تواضع و فروتنی راه روند و هرگاه مردم جاهل به آنها خطاب (و عتابی) کنند با سلامت نفس (و زبان خوش) جواب دهند.» گفتن «سلام» در جهان باستان نوعی دعا بود. بیانی بود از آرزو برای صلح و آرامش دیگری و خود «سلام» معنای سلامت و امنیت داشت نه فقط صلح، بلکه ایمنی از سختی‌های زندگی. این آیه از مسلمانان می‌خواهد که برای «جاهلان» آرزوی آرامش کنند و این واژه در قرآن بیشتر به کسانی اشاره دارد که نمی‌توانند خویشتنداری کنند و افرادی سرکش هستند. اینها کسانی بودند که مسلمانان را مسخره می‌کردند و آنها را آزار می‌دادند.

سؤال این است: در جامعه نوپای پیامبر(ص)‌ در مکه، با این افراد چه باید کرد؟ پاسخ قرآن: به آنها سلام بگویید. علاوه بر این، این کار از سوی کسانی انجام می‌شود که بر زمین متواضعانه گام برمی‌دارند و در وجودشان صفت «رحمان» را نشان می‌دهند؛ عبادالرحمن، بندگان خدای رحمان.

در تفسیر این آیه، اندیشمندان و عارفان مسلمان معتقدند که عبارت «عبادالرحمن» فراتر از اشاره به بندگی خداوند است. آنها این آیه را اشاره به ویژگی‌های درونی مؤمنان دانسته‌اند. ویژگی‌هایی که بازتابی از صفت رحمت خداست.

آیه‌ای دیگر در سوره فصلت قرآن آمده است. آیات ۳۳ تا ۳۴ می‌گوید: «در جهان از آن کس که (چون پیغمبران) خلق را به سوی خدا خواند و نیکوکار گردید و گفت که من از تسلیم شوندگان خدایم کدام کس بهتر و نیکو گفتارتر است؟» «و هرگز نیکی و بدی در جهان یکسان نیست، همیشه بدی (خلق) را به بهترین شیوه (که خیر و نیکی است پاداش ده و) دور کن تا همان کس که گویی با تو بر سر دشمنی است دوست و خویش تو گردد.»

این آیه بسیار عمیق است. به نظر من فراتر از هر چیزی در موعظه روی کوه [بخشی از انجیل] و یا در عهد جدید است. زیرا می‌گوید شر باید دفع شود. چطور؟ با نیکی. با برترین نیکی. اگر کسی بتواند با این اخلاق والا زندگی کند، یعنی مقابله با شر از راه نیکی، طبق قرآن، اثری دگرگون‌کننده دارد.

ما این را در روایت‌های دوره پیامبر(ص)‌ می‌بینیم و در زندگی ایشان نمونه‌های زیادی هست. برای مثال، وقتی مسلمانان پس از آنکه در سال ۶۳۰ میلادی از مکه رانده شده بودند دوباره از مدینه وارد این شهر شدند، با وجود اینکه بسیاری از بزرگان مکه در طول سال‌ها مسلمانان، دوستان‌شان و خانواده‌شان را کشته بودند، اما هنگام ورود مسلمانان به مکه، و بر اساس متن قرآن، خدا دستان آنان را از مسلمانان و دستان مسلمانان را از اهل مکه کوتاه کرد. [سوره فتح، آیه 24]

برخلاف آنچه معمولاً در میدان‌های جنگ رخ می‌دهد که فاتح خون‌ریز می‌شود، در مکه هیچ انتقام‌گیری جمعی رخ نداد. طبق گزارش‌های بعدی ـ و به نظر من با قرآن هم سازگار است ـ رهبران مشرک مکه اعدام نشدند. بلکه وارد جامعه جدید شدند.

گفته شده پیامبر(ص)‌ به برخی دشمنانش شترهای بسیاری بخشید تا راه آشتی هموار شود. پس در این روایت‌ها تجسم همان آیه سوره فصلت دیده می‌شود. آیه‌ای که سفارش می‌کند با ملایمت با دشمنان برخورد شود.

شر، وقتی با نیکی پاسخ داده شود، دشمن را به دوست بدل می‌کند؛ به یار و حامی نزدیک.

به نظرم این امر ویژگی‌های پیامبر(ص)‌ را نشان می‌دهد. ویژگی‌هایی که در قرآن و منابع اسلامی درباره او می‌شناسیم. در سوره سی‌ام، آیه‌ 22 بسیار جالب است. این سوره روم است و در این آیه آمده است: «و از نشانه‌های [قدرت و ربوبیت] او آفرینش آسمان‌ها و زمین و اختلاف و گوناگونی زبان‌ها و رنگ‌های شماست؛ بی‌تردید در این [واقعیات] نشانه‌هایی است برای دانایان.»

دوباره در اینجا مفهومی را داریم که شاید در جهان باستان یکتا نبوده اما قطعاً دیدگاهی غیرمعمول تلقی می‌شده. 

این آیه تفاوت‌ها را ارج می‌نهد؛ تفاوت در رنگ پوست و در زبان. دو نشانه‌ای که امروز آنها را هویت قومی یا قبیله‌ای می‌نامیم و قرآن این تفاوت‎‌‌ها را ارج می‌نهد. اینها نشانه‌های خدا هستند و چون این تفاوت‌ها نشانه‌های الهی‌اند، می‌توانند برای ما الهام‌بخش باشند. اینکه مردمی با زبان و رنگ پوست متفاوت، و به‌طور ضمنی با فرهنگ متفاوت، چیزی یگانه و تازه با خود می‌آورند. این امر نوآورانه است و چیزی که باید به آن توجه کنیم از آن بیاموزیم و برای ما روشنی‌بخش باشد. در آن زمان، دین زرتشتی ایران‌باستان فضایل زیادی را تبلیغ می‌کرد. اما دیدگاه بردبارانه نسبت به بیگانگان جزو این فضایل نبود. قومیت ایرانی برتر شمرده می‌شد و فقط ایران و غیرایران وجود داشت. 

و در نگاه موبدان، غیرایران پایین‌تر بود. حتی شاید شر هم بود. در جهان یونانی ـ رومی هم همین بود. در امپراتوری روم شرقی، نویسندگان غیر یونانی‌ها را «بَربَر» می‌نامیدند. در جهان یونانی ـ رومی هم همین بود. در امپراتوری روم شرقی، نویسندگان غیر یونانی‌ها را «بَربَر» می‌نامیدند. واژه barbarian در انگلیسی از همین‌جا آمده. آنها عرب‌ها را بربر می‌دانستند. حتی ایرانیان را، با اینکه شاید متمدن‌تر از رومیان بودند، بربر می‌خواندند.

این به نوعی تحقیر کسانی بود که زبان دیگری داشتند. واژه barbar احتمالاً نام‌آوا است. وقتی کسی زبانی ناشناخته حرف می‌زند، برای دیگران «باربار» شنیده می‌شود. یعنی آنها را کسانی می‌دانستند که لکنت دارند یا از زبان مناسبی استفاده نمی‌کنند. قرآن در برابر این نگرش‌ها موضع می‌گیرد.

همچنین در دوران باستان، نگاه‌های تبعیض‌آمیز درباره رنگ پوست هم وجود داشت. حتی پزشک بزرگ باستان، جالینوس، سخن از پستی پوست سیاه گفته است. من نمی‌گویم این نگرش همه‌گیر بود. اما تحقیر به‌خاطر زبان و رنگ پوست وجود داشت. اما در این آیه قرآن که از طریق پیامبر(ص)‌ منتقل شده، دیدگاهی کاملاً متفاوت را می‌بینیم. حالا پرسش این است: چطور یک جامعه نوین مسلمان، جامعه‌ای از پیروان پیامبر(ص)‌ و قرآن، بسازیم؟ پرسش اینجاست که با بیگانگان چطور رفتار شود.

دیدیم در مکه، با دشمنان سرکش با «سلام» رفتار می‌شد. در سوره نحل، آیه ۱۲۵ آمده است: «[مردم را] با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن، و با آنان به نیکوترین شیوه به بحث [و مجادله] بپرداز، یقیناً پروردگارت به کسانی که از راه او گمراه شده‌اند و نیز به راه یافتگان داناتر است.» این آیه دلالت بر این دارد که انسان نباید نسبت به حتی بیگانگان و کسانی که دین متفاوتی دارند قضاوت کند. این قضاوت کار خداست، نه ما.

وظیفه ما این است که با خرد با پیروان ادیان دیگر سخن بگوییم و اندرز نیکو بدهیم. هیچ اشاره‌ای به برتری‌جویی دینی بر دیگران وجود ندارد. در قرآن حتی لحنی طنزآمیز هست. می‌گوید اگر می‌خواهید ثابت کنید دین شما بهتر است، پس نسبت به دیگران عمل نیک انجام دهید. آیا شما مهربان‌تر هستید؟ بخشنده‌تر و دست‌گیرتر هستید؟ آیا در این راه برتری دارید؟ یا فقط به برتری عقاید خود می‌بالید؟ به نظرم در قرآن این ایده هست که با فداکاری برای دیگران، و با رنج و تلاش در راه آنها، نیکی خود را نشان می‌دهید.

پیامبر(ص)‌ هم به سخاوت و بخشش مشهور بود. پس در برخورد با دیگران، توصیه این است: به آنها اندرز نیک بدهید. خرد خود را با آنها در میان بگذارید. اما این کار را کسانی انجام می‌دهند که بر زمین با فروتنی راه می‌روند. توصیه این است که فروتن باشید؛ نه متکبر و برتری‌جو، حتی در برابر بیگانگان و افرادی که خارج از جامعه شما هستند. اینها تنها چند آیه است که بردباری و مهربانی پیامبر(ص)‌ را نشان می‌دهد؛ می‌خواستم آنها را با شما در میان بگذارم.

از توجه شما سپاسگزارم.

بهترین‌ها را برایتان آرزو می‌کنم.

 

انتهای پیام
captcha