طرح ۲۰ مادهای صلح رئیسجمهور آمریکا برای پایان دادن به جنگ در نوار غزه مطرح شد؛ ترامپ مدعی شد که پذیرش این طرح از سوی طرفین، میتواند به توقف فوری خشونتها منجر شود.
براساس مفاد این طرح، تمامی اسیران اسرائیلی اعم از زنده و جانباخته طی ۷۲ ساعت بازگردانده میشوند و رژیم صهیونیستی نیز متعهد است زندانیان فلسطینی پس از هفت اکتبر را آزاد کند. نوار غزه بهطور موقت تحت اداره دولت انتقالی قرار میگیرد، بازسازی برای رفاه مردم و ورود کمکهای بشردوستانه بلافاصله آغاز میشود، تمامی عملیات نظامی اسرائیل متوقف شده و اعضای حماس نیز به همزیستی مسالمتآمیز و خلع سلاح متعهد و مشمول عفو خواهند شد.
در همین راستا ایکنا با حسین آجرلو، مدیرگروه غرب آسیا و شمال آفریقای مؤسسه بینالمللی ابرار معاصر و کارشناس مسائل غرب آسیا، گفتوگو کرده که در ادامه میخوانیم:
ایکنا ـ ارزیابی شما از طرح ۲۰ مادهای صلح ترامپ چیست؟
طرحی که ارائه شد، به نوعی تعیینکننده فردای غزه یا موسوم به فردای جنگ است و چند نکته کلیدی دارد. اولین مسئله اینکه فارغ از نقاط ضعف یا قوت این طرح، واقعیت این است که بازیگر اصلی که باید طرف این توافق باشد، در آن نقشی ندارد. یعنی این طرح برای طرف فلسطینی جایگاهی قائل نشده است؛ حتی بحث تشکیل خودگردان هم در آن دیده نشده است. تمرکز بیشتر بر چارچوبهای عربی ـ غربی یا عربی ـ اسلامی است و این مسئله میتواند نقطه ضعف جدی یا پاشنه آشیل طرح باشد، چرا که درباره موضوعی صحبت میکنیم که طرف موضوعیت در آن توافق حضور ندارد.
مسئله دوم این است که این طرح، فارغ از اینکه نقاط مثبتی داشته باشد یا نداشته باشد، طرف اسرائیلی مجددا تعهداتی را میپذیرد اما تجربه و تاریخ نشان داده است که طرف اسرائیلی، حتی در توافقات پیشین مانند اسلو، پایبند به اجرای مفاد نبوده است. تضمینکننده این تعهدات، ایالات متحده آمریکا بود اما سابقه نشان داده که واشنگتن نیز نتوانسته طرف اسرائیلی را وادار به اجرای تعهدات کند. بنابراین، از همین ابتدا طرح با ضعف بنیادین مواجه است.
طرف اسرائیلی و نتانیاهو بارها نشان داده که تعهدات و توافقات را عملیاتی نمیکند. نماد آن کرانه باختری و بحث تشکیلات خودگردان است که عملا به بهانههای مختلف اجرایی نشده است و آتشبسهای مختلف را طرف اسرائیلی با پایبند نبودن، نقض کرده است. حتی سابقه نشان داده با شکستن و نقض تعهدات و توافقات توسط اسرائیلیها، ایالات متحده آمریکا طرف آنها را میگیرد. لذا این دو ملاحظهای است که ذاتا نشان میدهد این صلح 20 مادهای دچار ضعف بنیادین است.
ایکنا ـ آیا طرح ترامپ نکات مثبت هم دارد؟
چند نکته مثبت در طرح، فارغ از اجرایی شدن یا نشدن، وجود دارد: نخست، بحث آتشبس و پایان جنگ مطرح شده است. اگر این مفاد اجرایی شود، عقبنشینی نیروهای رژیم و توقف عملیات نظامی از جمله نکات مثبت آن است. دوم، تضمین سرمایهگذاری و حفظ و تأمین زندگی ساکنان اصلی منطقه است. این موضوع، به ویژه جلوی کوچ اجباری و سرزمینزدایی فلسطینیان را میگیرد و از الحاق سرزمینها توسط اسرائیل جلوگیری میکند. موضوعی که کابینه نتانیاهو بر آن تأکید داشتند و قصد اشغال این منطقه را با کوچ اجباری داشتند.
ایکنا ـ اما نقاط ضعف طرح کدامند؟
نخست، مشخص نیست چه تضمینهایی برای اجرای مفاد وجود دارد. چه کسی نظارت میکند و چه کسی تضمین میکند که عقبنشینیها دائمی باشد؟ این موضوع در طرح روشن نشده است. به عبارت دیگر مشخص نیست طرف اسرائیلی و آمریکایی چگونه میخواهد این مفاد را پیش ببرد؟ داور این طرح و اجرای مفاد کیست؟ اگر ناظر این طرح ایالات متحده آمریکاست، نشان داده که حامی اسرائیل است. در این مفاد بیان شده که 72 ساعت بعد زندانیان فلسطینی آزاد خواهند شد اما چه کسی میخواهد تضمین کند که صهیونیستها از این موضوع عقبنشینی نخواهند کرد؟! بحث تضمینها و نظارتها در این صلح دیده نشده است.
دوم، نوع حاکمیت و ساختار حکومت در منطقه مشخص نیست. یعنی نقشه روشنی ترسیم نشده که چه چیزی قرار است در این حاکمیت وجود داشته باشد. چه کسانی قرار است مسئولیت قدرت سیاسی، امنیتی و نظامی را بر عهده داشته باشند؟ چه ترتیباتی برای نظارت و اداره منطقه پیشبینی شده است؟ اینکه شما تونی بلر را در این حاکمیت مشخص کنید و بخواهید آنجا را منطقه تجاری کنید و امثالهم؟ لذا بحث حاکمیت و چینش قدرت مهم است و اینها نقاط ضعف جدی طرح هستند.
سوم، زمانبندیهایی که برای این طرح مشخص شده، زمانبندی معقول و قابل اجرایی و عملیاتی شدن، نیست. این طرح بیشتر روی کاغذ است تا عملیاتی شدن. در واقع این یک طرح آمریکایی ـ اسرائیلی و به نوعی برای برخی از کشورهای منطقه است لذا بحث طرفیت فلسطین و محور مقامت به عنوان یکی از ارکان واقعیت منطقه، در نظر گرفته نشده است.
ایکنا ـ با توجه به گفتههای شما پس جایگاه فلسطینیان در این طرح روشن نشده است؟
بله، همانطور که اشاره کردم، برای فلسطینیان حاکمیت مشخص و رسمی تعریف نشده است. این موضوع، به ویژه از منظر مشروعیت سیاسی و عملیاتی، نقطه ضعف مهمی است که میتواند مانع موفقیت این طرح شود.
ایکنا ـ در این طرح، بهظاهر تصمیماتی برای جنبشهایی مثل حماس گرفته شده است، از جمله خلع سلاح و حذف کامل آنها. با توجه به این موضوع، آیا احتمال موافقت حماس با این طرح وجود دارد؟
حماس و گروههای مقاومت چون جهاد اسلامی از ارکان حکومت مردمی، سیاسی و اجتماعی هستند و ریشهدار هستند. در این طرح نابودی، از بین رفتن و خلع سلاح کامل حماس مطرح شده است. مگر میشود برای یک جریان یا جنبش، تعیین تکلیف کرد و به هیچ وجه آن را در آینده سیاسی ندید و آن را خلع سلاح کرد؟
موافقت یا مخالفت با چنین طرحهایی کاملاً به خطوط قرمز و منافع جنبشهای مقاومت بستگی دارد. حماس تاکنون نشان داده که به راحتی با طرحهای تحمیلی موافقت نمیکند اما چند نکته ممکن است آنها را ترغیب کند:
اول: این طرح تضمین میکند که مردم مجبور به کوچ اجباری نشوند و هیچکس از منطقه اخراج نخواهد شد. این نکته برای حماس و ملت فلسطین اهمیت بالایی دارد.
دوم: آتشبس دائمی در نظر گرفته شده است؛ موضوعی که در طول جنگهای گذشته هرگز عملیاتی نشده یعنی خواستار طرح و تضمین دائمی برای این آتشبس است.
این طرح از جهاتی یک دستاورد بزرگ برای ملت فلسطین است و در ذات آن اگر چه دولت فلسطین دیده نشده است اما مبتنی بر طرح دو دولتی حداقلی است که به نوعی هویت فلسطینی حفظ میشود. اینها مباحثی است که شاید حماس را ترغیب کند که برای کاهش رنج و آلام مردم غزه در این دو سال به این بحث ورود پیدا کند.
ایکنا ـ آیا این موضوع باعث میشود حماس خطوط قرمز خود را نادیده بگیرد؟
خیر، حماس همواره خطوط قرمز مشخصی دارد. یعنی پسرانهایی در این طرح وجود دارد که مانع پذیرش خواهد بود؛ نخست، تحویل سلاح مقاومت بدون تضمین قابل قبول نیست. دوم، مسئله حاکمیت و اینکه چه کسانی منطقه را اداره خواهند کرد، همچنان نامشخص است. مثلا بازیگرانی باشند که بعدها جنگ فلسطینی ـ فلسطینی در غزه ایجاد کنند. سوم، عملیاتی بودن مفاد طرح نیز سؤال بزرگی است؛ بسیاری از بخشهای طرح فقط روی کاغذ وجود دارد و قابلیت اجرایی ندارد.
حال باید دید طرح چگونه ارائه میشود. با توجه به اینکه کشورهای قطر و ترکیه با حماس روابط ویژه دارند، ممکن است حماس با شروطی با این طرح موافقت کند اما باید جزئیات بیشتر این طرح را ببینم چون این طرح بخشهای پنهان زیادی دارد. البته امتیازاتی در این طرح وجود دارد و همانطور که پیشتر گفتم از بابتی یک پیروزی برای حماس و فلسطین است. چراکه بعد از دو سال مقاومت جلوی طرح کلان اسرائیل برای اشغال و الحاق غزه را گرفتند.
اگر این طرح به هر دلیلی اجرایی شود، فلسطینان و حماس با مقاومت خود در دو سال آتش بیامان اسرائیلیها توانستند امتیازاتی بگیرند که شاید پیش از این جنگ، محدودیتها و حصارهایی وجود داشت. هر چند نحوه اجرایی شدن طرح موضوع دیگری است. در این طرح از کوچ اجباری فلسطینیان جلوگیری شده و حاکمیت فلسطینی و بحث دو دولتی که به دنبال از بین بردن آن بودند، به نوعی دیده شده است.
ایکنا ـ آینده منطقه در صورت تصویب طرح صلح ترامپ را چگونه ارزیابی میکنید؟
آینده منطقه، به دلایل متعددی، همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. متأسفانه طرحهایی که ایالات متحده آمریکا ارائه میدهد، با واقعیتهای منطقه همخوانی ندارد یعنی اساسا قضیه فلسطین با چنین طرحهای بینالمللی حلشدنی نیست. همانطور که پیمان اسلو به نتیجه نرسید زیرا تحولات این منطقه و موازنه قدرت در آن، عمیق است.
ایکنا ـ چرا طرحهای ارائه شده نمیتوانند تأثیر واقعی داشته باشند؟
چون مهمترین چالش منطقه، حضور رژیم صهیونیستی به منزله بازیگری است که به دنبال هژمونی منطقهای است. تا زمانی که این رژیم بخواهد قدرتنمایی کند و نظم غربی ـ آمریکایی از آن حمایت کند به گونهای که رژیم صهیونستی در رأس آن باشد، هیچ طرحی نمیتواند به صورت عمیق مسائل منطقه را حل کند چون با واقعیتهای منطقه در تعارض است.
ایکنا ـ نقش بازیگران منطقهای و بینالمللی در این زمینه چیست؟
طرحی در منطقه درباره فلسطین و سایر موارد موفق خواهد شد که بازیگران اصلی این منطقه برای آن تصمیم بگیرند و طرحی را ارائه دهند که در آن همه بازیگران منطقهای در جایگاه خود قرار گیرند و این طرح مورد حمایت بینالمللی قرار گیرد و احتمالا با این طرح شاهد ثبات در منطقه خواهیم بود، نه طرحی که قدرتهای بزرگ تصمیم بگیرند و رژیم صهیونیستی را در رأس آن قرار دهند. حتی توافقهایی مثل پیمان ابراهیم ممکن است در ظاهر و روی کاغذ موفق باشند و دستاوردهایی موقت مثل آتشبس داشته باشند و حتی ممکن است ثبات نسبی در منطقه ایجاد شود اما مشکلات بنیادی و اساسی منطقه را حل نمیکنند.
این موضوعات اساسی است که این منطقه را به آتش کشیده و اصلیترین دلیل این است که بازیگران خارجی مثل ایالات متحده آمریکا برای این منطقه طرحی را مینویسند که فقط منافع صهیونیستها لحاظ شود و این طرحها عمدتاً باعث تقابل، تنشهای مداوم و جنگهای دائمی شده است.
گفتوگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام