به گزارش ایکنا، ایبنا نوشت: ۱۴ مهر بهدلیل اهمیت این روز در تاریخ معاصر ایران و آغاز فرآیندی که موجب رسمیت یافتن پایتختی تهران در قانون اساسی وقت شده بود، بهعنوان روز تهران ثبت شده است و احمد مسجدجامعی در این زمینه نقش پراهمیتی داشته است. با او درباره آثار تهرانشناسی گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید:
احمد مسجدجامعی، وزیر اسبق وزارت فرهنگ و تهرانپژوه گفت: اگر بخواهم به مهمترین منبع درباره تهران اشاره کنم کمی سخت است زیرا کارهای ارزشمندی درباره تهران به چاپ رسیده است. کتاب «جغرافیای تاریخی تهران» نوشته محسن معتمدی از مرکز نشر دانشگاهی منبع مهمی است. این کتاب اطلاعات جدید و گستردهای را از تهران روایت میکند و نویسنده تحقیق ارزشمندی را به سامان رسانده است.
وی افزود: مجموعه سه جلدی «شرح زندگانی من» نوشته عبدالله مستوفی نیز یکی دیگر از منابعی است که درباره تهرانشناسی اهمیت دارد. روایت مستوفی از تاریخ اجتماعی دوره قاجار، بیش از اینکه روایتی شخصی درباره خودش باشد، از احوال و اوضاع ملک و مملکت آن عصر گزارش میدهد. او از خاندان اشرافی بوده و گزارش خوبی درباره تهران نوشته است. قلم بسیار پر جاذبه و اطلاعات درجه یکی دارد اما بیشتر در مناسبات با طبقه اشراف نوشته شده است.
مسجدجامعی در ادامه گفت: منبع مهم دیگری که بتوان به آن اشاره کرد مجموعه چند جلدی «طهران قدیم» نوشته جعفر شهری است. جعفر شهری بیشتر روایت فرودستان تهران را نوشته است و بهگونهای تاریخ اجتماعی تهران را روایت کرده است. کتابهای شهری برخلاف عرف و عادت آن روزگار، روی سخنش با حاکمان و قدرتمندان نیست بلکه از مردم کوچه و بازار سخن میگوید که سازندگان حقیقی تاریخ هستند.
وی در پاسخ به این پرسش که از نظر شما هنوز آثار جعفر شهری و عبدالله مستوفی مهمترین منابع درباره تهران هستند؟ گفت: اگر بخواهم به مقایسه این دو کتاب بپردازم باید بگویم که میتوان به تهران به چند گونه نگریست. نخست نگاه تاریخی به تهران است و این دو کتاب، روایتهایی را از بخشهایی از تهران بیان میکنند. البته مقصودم از مهمترین منبع این است که من درباره برخی موارد تهران کار کردم و یک اختلاف دیدگاهی با جعفر شهری دارم و این است که جعفر شهری برخی روایتها را اغراقآمیز شرح داده شده است. چون نقاطی که شهری روایت کرده من در آن روایتها حضور داشتهام و با آنچه در ذهنم است متفاوت است اما این از اهمیت کتاب کم نمیکند. هر کار مهمی قابل بحث و بررسی، قابل اعتنا، قابل خواندن و دوباره خواندن و نقد کردن است. کتابهای جعفر شهری و عبدالله مستوفی از منابع مهم تهرانشناسی است است زیرا اطلاعات دست اول ارائه میدهند و این از ویژگیهای مهم این دو منبع بهشمار میرود.
مسجدجامعی در ادامه سخنانش با اشاره به زندهیاد استاد عبدالله انوار و اینکه او را جان تهران هم میخواندند، گفت: انوار یکی از چهرههای برجسته تهرانشناسی و فرهنگپژوهی ایران بود و از دهه ۳۰ دست به کار پژوهش درباره محلهها، خیابانها و بناهای تهران زد و موفق به ثبت اطلاعات و تألیف آثاری شد که عنوان تهرانشناسی را هم برای وی به ارمغان آوردند.
انوار از نسل کسانی بود که در تهران قدیم زاده شده و با محلههای سنگلج، عودلاجان، بازار و ناصرخسرو آشنایی داشت. او محل کارش در کتابخانه ملی (واقع در سی تیر) و منزلش در دزاشیب بود. انوار شهر تهران را با دقت رصد میکرد و به پیادهروی علاقه داشت و مسیرها را در تهران پیاده میپیمود. انوار برای یک عمر پژوهش درباره تهران، جایزه تهران را نیز دریافت کرده بود.
او از معدود افرادی بود که تهران را نهفقط به عنوان شهری جغرافیایی، بلکه به عنوان پدیدهای تاریخی، فرهنگی و تمدنی مطالعه میکرد. انوار خود کتاب مستقلی درباره تهران ننوشت، اما در گفتوگوها، مقالات و یادداشتهایش مطالب فراوانی درباره تهران دارد. گفتوگوهای او در مجموعههایی چون «تهراننامه» و مجله بخارا از منابع اصلی دیدگاههایش است.
این تهرانپژوه به زندهیاد ناصر تکمیلهمایون نیز اشاره کرد و افزود: ناصر تکمیلهمایون در تهرانگردیها با من همراه میشد و جایزه تهران برای یک عمر پژوهش درباره تهران به او اختصاص یافت. تکمیلهمایون آثار ارزشمندی درباره تهران دارد که میتوان به کتابهای «تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران، «محله دولاب»، «سنگلج»، «اودلاجان، عودلاجان» و «محله کلیمیان تهران» اشاره کرد که از سوی دفتر پژوهشهای فرهنگی منتشر شدهاند.
وی ادامه داد: سنگلج یکی از محلههای قدیمی شهر تهران است که در کنار چهار محله دیگر یعنی بازار، ارگ، عودلاجان و چالهمیدان درون حصار شاهتهماسبی قرار داشتند. تئاتر سنگلج از قدیمیترین سالنهای تئاتر در ایران است که هنوز دایر است. همچنین کتاب «اودلاجان، عودلاجان» در محل نخستین بانک ایران که مربوط به دوره قاجار و دومین سال حکومت آقا محمدخان بوده رونمایی شد. این مکان اکنون به سفره خانه سنتی در محله اودلاجان تبدیل شده است.
در معرفی کتاب «محله کلیمیان تهران» نیز چنین آمده است: پس از گسترش روستای تهران و پیدا شدن موقعیت شهری، دوازده محله کوچک آن در هم ادغام شدند و به مرور چهار کلانمحله اودلاجان، سنگلج، بازار و محله بازار و چال میدان در آن شکل گرفتند. در محله اودلاجان محلههای کوچکتری که متعلق به اقوام و تیرهها و ادیان و مهاجران منطقههای گوناگون ایران بود، شکل گرفتند. یهودیان ایران هم در بخشی از آن محله سکونت گزیدند و محله را به نام خود نامگذاری کردند. در کتاب حاضر ویژگی این محله و زندگی اجتماعی و فرهنگی و دینی ساکنان و شخصیتهای برجسته آن و روابط آنان با ساکنان مسلمان و حکومت بررسی شده است.
این تهرانپژوه به تدوین و تالیف «دانشنامه تهران بزرگ» (سه جلدی) که از سوی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی منتشر شده نیز اشاره کرد و گفت: این مجموعه از آثار مهم برای تهرانشناسی است. سید کاظم بجنوردی برای این مجموعه جایزه تهران را دریافت کرد. دانشنامه شمیرانات نیز در جایزه کتاب سال به عنوان برگزیده انتخاب شد.
جلد نخست و دوم این دانشنامه به شمیرانات اختصاص دارد و جلد سوم این دانشنامه ویژه تهران است. محدوده جغرافیایی تهران در این دانشنامه در برگیرنده آن بخش از بافت شهری کلانشهر تهران است که در محدوده تاریخی حوزههای شمیران، کن و ری قرار ندارد.
مسجدجامعی ادامه داد: «سرگذشت بازار بزرگ تهران، بازارها و بازارچه های پیرامونی آن در دویست سال اخیر» از کتابهایی با موضوع تهرانشناسی است. این کتاب حاصل یک پژوهش گروهی در بنیاد ایرانشناسی است که تدوین نهایی این کتاب به کوشش حسن حبیبی و مدیر طرح آن شهرام یوسفیفر بوده است. این کتاب به بررسی ساختار، تحولات و ویژگیهای بازار بزرگ تهران و بازارها و بازارچههای اقماری آن (بازارهای تجریش و حضرت عبدالعظیم (ع) در دو قرن اخیر میپردازد.
وی افزود: دو کتاب دیگر از مجموعه کتابهای «اماکن مذهبی ایران» با عناوین «امامزادهها و تربت برخی از پاکان و نیاکان» و «مساجد دیرینهسال تهران» است که میتواند در دسته کتابهای تهرانشناسی قرار گیرد که اهمیت بسیاری دارد. این آثار یکی از مجموعههای نسبتاً کامل از امامزادهها، بقاع و مساجد قدیمی شهر تهران هستند. مرحوم حبیبی موسس بنیاد ایرانشناسی است. او بچه تهران بوده و آثاری درباره تهران نیز در موزه او جمعآوری شده است. هر کدام از این کتابها روایتهای گوناگونی را از تهران ارائه میدهند و از کارهای خوبی است که در این سالها درباره تهران به چاپ رسیده است.
مسجدجامعی در ادامه به سفرنامه ناصرالدین شاه نیز اشاره کرد و گفت: سفرنامه ناصرالدین شاه درباره اطراف تهران اهمیت دارد زیرا او اطراف تهران را با جزئیات بیان میکند و از پوشش گیاهی میگوید. اتفاقات و رویدادها را به شکل جذابی مینویسد. او دقت خوبی دارد و من ندیدم کسی به این جزییات توجه کرده باشد. ناصرالدینشاه قلم روانی دارد و قلمش متکلفانه نیست. بسیاری از نویسندگان آن دوره در نگارش، اهل تکلف بودند اما ناصرالدین شاه در نگارش خاطرات خود خیلی اهل تکلف نبوده است.
وی ادامه داد: ناصرالدین شاه علاوه بر سفرنامههایی که نوشته، خاطرات خود را نیز در اکثر موارد در تهران یا به قول خودش دارالخلافه و مناطق ییلاقی تهران که به شکار و تفریح میرفته، مکتوب کرده است، به این ترتیب وی که پادشاهی شکارچی، عاشق سیر و سفر و گشت و گذار و در عین حال در قلمفرسایی توانا بود و دستخطهای بسیاری از خود به یادگار گذاشته است.
انتهای پیام