به گزارش ایکنا، جلسه شب گذشته تدبر در سورههای جزء سیام قرآن که از سوی مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار میشود، اختصاص به بخش دوم بررسی و تدبر در سوره عادیات داشت.
در این جلسه که شامگاه یکشنبه 20 مهرماه با سخنرانی هانی چیتچیان؛ مدرس و کارشناس قرآنی برگزار شد، پیرامون سه آیه پایانی این سوره مباحثی مطرح شد و چیتچیان ضمن مرور موضوعات گفته شده در جلسه پیشین، این سوره را سوره انسانهای مجاهد دانست؛ انسانهایی که در جهاد با جبهه کفر و دشمن شور و حرارت و انگیزه فراوانی دارند و علاوه بر خود ایشان، همه ابزار و ادوات جنگی به کار رفته نیز سر از پای نمیشناسند، چنانکه در ابتدای این سوره به برخی از مصداق و مظاهر آن قسم یاد شده است.
چیتچیان همچنین «تفسیر المیزان» علامه فقید طباطبایی را در امر تدبر سورههای قرآن بسیار مفید توصیف کرد و گفت: بسیاری از افراد با این فرض که المیزان دارای عبارات سنگینی است، از مراجعه به آن خود را برحذر میدارند، اما میتوان با روشی سه مرحلهای، به این اثر گرانسنگ مراجعه و از آن بهرهبرداری کرد.
وی ادامه داد: در این روش ابتدا قرآن را با استفاده ترجمه به کار رفته در المیزان خوانده که معمولاً پس از چند آیه، ترجمه آن یکجا آمده است و در مرحله دوم قرآن را با نقدها و اشاراتی که علامه به آنها دقیق شده، مطالعه کرده و در مرحله سوم نیز قرآن را با شرحهای موضوعی که علامه پیرامون هر کدام از آیات به شکلی مفصل به آن پرداخته، مرور کرد. معمولاً این رویه رعایت نمیشود و مراجعان به المیزان، هر سه مرحله را پشت سر هم و یک دفعه به انجام میرسانند که موجب سردرگمی میشود.
«کَنود»؛ مرتبهای از کفرِ حاصل دنیادوستی
در ادامه به خلاصهای از مباحث طرح شده در شب گذشته این جلسه پیرامون تدبر در سوره «عادیات» اشاره میشود؛
«عادیات» سوره انسانهای مجاهد است؛ اینکه در وجود هر کدام از ما اشتیاقی برای انجام اموری که خداوند مقرر کرده است، وجود داشته باشد، کفایت نمیکند، بلکه باید این میل و اشتیاق وجهه عملی نیز پیدا کند. در ابتدای این سوره صحبت از مواجهه انسانهای مجاهد با لشکر دشمن است؛ آنها از چنین رویارویی هیچ ابا و انکاری ندارند و مشتاقانه به صف سپاه دشمن میتازند.
در جواب این قسمهایی که عادیات به آنها اشاره دارد، نقطه مقابل آن نیز توصیف شده است. انسانهایی که میل و اشتیاق در آنها وجود دارد، اما همانطور که اشاره شد بنا به مصلحتاندیشی و عافیتطلبی دست به عملی برای بروز چنین میل و اشتیاقی نمیزنند.
قسمهای یاد شده در ابتدای این سوره در مورد انسانهای مشتاق مجاهد و در ادامه شرحی از احوال انسانهایی است که تنها این میل و رغبت را در ذهن و قلب خود دارند. این سوره از این افراد با واژه «کَنود» (إِنَّ الْإِنْسَانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ) یاد میکند؛ افرادی که با وجود داشتن توانایی و اشرافی که در علم و توانایی دارند، اما تنها نظارهگر هستند و کاری پیش نمیبرند.
آن چیزی که موجب میشود، آنها یعنی کنود چنین موضعی اختیار کنند، دارایی آنها در دو چیز است، یکی علم بیفایده و دوم توانایی بیفایده که از آن جهت که به کار نمیآید، بیفایده است و کاری را پیش نبرده و گرهای از مشکلات را نمیگشاید. البته گاه علم و دانشی که آنها به آن مجهز هستند، کارآیی لازم را دارد، اما چون رغبت و شوق در به کار بردن آن وجود ندارد، مانند آن است که انگار آن را در اختیار ندارند.
برای تقریب ذهن مثالی میزنم؛ همه ما علم و آگاهی از مضرات مصرف دخانیات داریم و مکرر در مواجهه با پاکت و جعبه سیگار با هشدارهایی در مورد عواقب خطرناک مصرف دخانیات روبهرو شدهایم. این امر موجب میشود که دانش کافی در مورد ضرر استعمال دخانیات به دست آوریم. حال اگر کسی همچنان مداومت در مصرف آن داشت با این فرض که من اطلاعی از مضرات آن نداشتم، غیر قابل قبول است. در واقع در نسبت با این افراد، علم و دانشی که آنها در اختیار دارند، فایدهای نداشته و آنها را به واسطه عدم پرهیز از استعمال دخانیات با وجود علمی که نسبت به مضرات آن دارند در سراشیبی نابودی قرار میدهد.
این امر درست مصداق کسانی است که با داشتن علم و اشرافی که نسبت به مقولهای دارند، در ارتکاب یا عدم ارتکاب به آن اصرار ورزیده و در نهایت متحمل خسارتهای ناشی از آن میشوند که البته گاه این علم و اشراف در فرد تبدیل به یقین شده است، اما علت اینکه به واسطه آن دست به عملی نمیزنند، عدم رغبت و علاقهای است که در آنها وجود دارد. در این مورد نیز مثلهای زیادی میتوان زد؛ ممکن است اغلب ما با مقولاتی چون فواید گرفتن روزه در سلامتی بدن، پرداخت خمس و زکات در برکت مال و ثروت آشنا باشیم و به این مفید بودن نیز معترف تا جایی که حتی وقتی از ما پرسش شود، این امر را قبول داشته یا به آن تأکید داشته باشیم، اما در عرصه عمل زمانی که این موضوع برای خودمان پیش میآید، چندان رغبتی به انجام آن نداریم.
نکته مهم این است که چه به این امور و احکام علم و رغبت داشته و چه نداشته باشیم، همچنان این موضوع یک فرض الهی است و در ادامه این سوره به این موضوع اشاره شده و نسبت به آن هشدار داده میشود که در زمان حشر و برانگیخته شدن انسانها که موضع مکشوف شدن بسیاری از اسرار و رموز است، احوال چنین انسانهایی، احوال کسانی است که دچار خسران و زیان شدهاند.