زندگی و شخصیت حضرت زهرا(س) بهعنوان دختر پیامبر اکرم(ص) و همسر امیرالمؤمنین علی(ع) نه تنها الگویی برجسته برای زنان بلکه مرجعی کامل برای بشریت در تمامی اعصار و شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی محسوب میشود. شخصیت ایشان، تجلی صفات جمال و جلال الهی و نمونهای از انسان کامل است که تمام وجوه انسانی از نقش فرزند، همسر و مادر تا فعال اجتماعی و مدافع حق و ولایت را در نهایت تعادل و هماهنگی به نمایش گذاشته است. مطالعه زندگی حضرت زهرا(س) فراتر از تاریخ و زمان خود، چشماندازی جهانشمول ارائه میدهد و نشان میدهد که آموزههای ایشان، پاسخگوی نیازهای معنوی، اخلاقی و عملی انسان در دنیای امروز است.
یکی از وجوه برجسته این شخصیت، تعادل و مدیریت نقشهای مختلف است؛ توانایی حفظ و اجرای مسئولیتهای متعدد در عرصههای خانوادگی، اجتماعی و دینی، بدون ایجاد آشفتگی در تصمیمگیری و عملکرد. این توانمندی نتیجه عبودیت عمیق، اتصال مستمر به خداوند و ایمان قلبی به حقیقت است، موضوعی که در آموزههای تربیتی ایشان نیز نمود کامل دارد و به ما میآموزد چگونه در زندگی پرمشغله و پرشتاب امروز، تعادل میان مادری، همسرداری، فعالیت اجتماعی و مسئولیت فردی را حفظ کنیم. از سوی دیگر، حضرت زهرا(س) و فرزندان ایشان به ویژه حضرت زینب(س) نمونهای عملی از صبوری، مقاومت، دیریت بحران و برخورد عاقلانه با تهدیدها و جریانهای مسموم فکری و تبلیغاتی هستند.
این ابعاد از زندگی ایشان نشان میدهد که شناخت حقیقت و عمل به موقع در مسیر حق همراه با صبر و توکل کلید حل بحرانهای فردی و اجتماعی است. آموزههای ایشان هم در مدیریت اضطراب، رقابت و شتابزدگی فردی و هم در تربیت فرزند در دنیای پیچیده امروز میتواند راهنمای عملی و الهامبخش باشد. بدین ترتیب، بررسی سبک اخلاقی، تربیتی و رفتاری حضرت زهرا(س) نه تنها مطالعهای تاریخی و معرفتی است، بلکه فرمولی عملی برای تعادل، آرامش، تصمیمگیری درست و مقاومت در برابر چالشهای فردی و اجتماعی ارائه میدهد.
ایکنا در آستانه ایام جانسوز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) گفتوگویی با زهره یزدانپناه، نویسنده کتاب «او فاطمه است» و یکی از پژوهشگران عرصه معارف فاطمی انجام داده است، نویسندهای که کوشیده است با زبانی محاورهای و رویکردی تحلیلی و مستند، ابعاد ناشناختهای از شخصیت حضرت زهرا(س) را بازخوانی کند.
«آتش فتنه»، «اینجا سوریه است»، « پیشنهاد ویژه نشانی روی آب و رد کبوترها»، «ستاره من» از دیگر کتابهایی هستند که زهره یزدانپناه در حوزههای مختلف معارفی نگاشته است. در ادامه مشروح این گفتوگو را با هم میخوانیم.

حضرت زهرا(س) نه تنها الگویی ویژه برای زنان، بلکه الگوی کامل بشریت محسوب میشوند. بسیاری از مردم گمان میکنند که ایشان صرفا الگوی زنان هستند، اما واقعیت این است که زندگی و شخصیت ایشان بسیار فراتر از این نگاه محدود است. وقتی زندگی حضرت زهرا(س) را مطالعه میکنیم، درمییابیم که ایشان نمونهای تمامعیار از انسان کامل هستند؛ الگویی که تمامی فضائل اخلاقی، شخصیتی، خانوادگی و اجتماعی را در خود جمع کرده است. ایشان دختری بودند که شخصیتشان از ترکیب ویژگیهای پیامبر اسلام(ص) و حضرت خدیجه(س) شکل گرفته بود، همسر امام علی(ع) و مادر امامان بزرگوار(ع) بودند. این ترکیب ویژگیها باعث میشود توصیف دقیق و کامل حضرت زهرا(س) با واژهها کاری دشوار و تقریبا ناممکن باشد.
در پژوهشی که برای نگارش کتابی درباره زندگی ایشان انجام دادم، منبع اصلی مورد استفاده من، دانشنامه فاطمی بود که محصول پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است. هدف اولیه من بازنویسی و بازآفرینی این منابع به زبان ساده و قابل فهم برای مخاطبان به ویژه زنان جوان بود تا آنان بتوانند با زندگی حضرت زهرا ارتباط برقرار کرده و از آموزهها و خصلتهای ایشان در زندگی روزمره خود بهره ببرند. اما در طول پژوهش، متوجه شدم که این فرآیند نه تنها برای مخاطبان، بلکه برای خود من نیز تجربهای تحولآفرین است.
درک شخصیت حضرت زهرا(س) به ما نشان میدهد که تمامی صفات پیامبر(ص) و حضرت خدیجه(س) تمامی فضائل اخلاقی و کمالات انسانی، در ایشان متجلی شده است. اگر حتی بخواهیم پیامبر(ص) یا حضرت خدیجه(س) را بشناسیم، شناخت حضرت زهرا(س) ضروری است، زیرا ایشان تجلی همه این فضائل هستند
مطالعه زندگی حضرت زهرا(س) باعث شد که خودم را بهتر بشناسم و بتوانم به بازآفرینی شخصیت خویش بپردازم. ویژگیهای حضرت زهرا(س) شامل صفات متعددی است که میتوان آنها را در چند محور اصلی دستهبندی کرد. الف) صفات خانوادگی و تربیتی؛ ایشان دختر پیامبر(ص) و حضرت خدیجه(س) بودند و در محیطی سرشار از فضائل اخلاقی و معنوی پرورش یافتند. این تربیت موجب شد که ایشان الگویی بیبدیل در اخلاق، رفتار و سبک زندگی برای نسلهای بعد باشند. ب) صفات همسری و مادری؛ حضرت زهرا(س) همسر امام علی(ع) و مادر امام حسن و امام حسین(ع) بودند. این نقشها نه تنها مسئولیتهای خانوادگی ایشان را مشخص میکرد، بلکه الگویی از صبر، وفاداری، عشق و تربیت فرزند برای زنان و مردان جامعه اسلامی ارائه میدهد. ج) صفات اجتماعی و انسانی؛ حضرت زهرا(س) علاوه بر ایفای نقش در خانواده، حضور فعال و اثرگذار در جامعه داشتند. ایشان با درایت، حکمت و تدبیر، مسائل اجتماعی و دینی را مدیریت میکردند و همواره نمادی از عدالت، اخلاق و مسئولیتپذیری بودند.
درک شخصیت حضرت زهرا(س) به ما نشان میدهد که تمامی صفات پیامبر(ص) و حضرت خدیجه(س) تمامی فضائل اخلاقی و کمالات انسانی، در ایشان متجلی شده است. اگر حتی بخواهیم پیامبر(ص) یا حضرت خدیجه(س) را بشناسیم، شناخت حضرت زهرا(س) ضروری است، زیرا ایشان تجلی همه این فضائل هستند. در واقع، زندگی حضرت زهرا نمادی است از تمام ارزشهای اخلاقی، انسانی و دینی که بشریت نیازمند شناخت و الگوگیری از آن است. مطالعه زندگی حضرت زهرا(س) نه تنها الهامبخش زنان، بلکه راهنمایی برای همه انسانها در زندگی پرمشغله امروز است. ایشان نشان میدهند که چگونه میتوان در عین ایفای نقشهای خانوادگی و اجتماعی، شخصیتی کامل، الهامبخش و اثرگذار داشت. زندگی ایشان الگویی گمشده و ارزشمند برای بشریت است؛ الگویی که مطالعه و شناخت دقیق آن میتواند مسیر رشد اخلاقی و انسانی ما را روشن کند و به ما کمک کند تا در مسیر کمال و فضیلت حرکت کنیم.
حضرت فاطمه(س) نمونهای بینظیر از تعادل میان نقشهای متعدد انسانی هستند. نگاه ایشان همواره فراتر از زندگی فردی و محدود به اطرافیان نبود. ایشان نگاهی جهانشمول و هستیشمول داشتند و تمامی برنامهریزیها و اقداماتشان در هماهنگی کامل با اراده پروردگار انجام میگرفت. هر کاری که حضرت زهرا(س) انجام میدادند، در مسیر رضای خدا بود و این عامل خود موجب ایجاد تعادل میشد. عملی که در راه رضای الهی انجام شود، نه تنها دچار افراط و تفریط نمیشود، بلکه بهطور طبیعی موجب تعالی فرد و محیط اطراف او خواهد شد. زندگی حضرت زهرا(س) نمونهای آشکار از هماهنگی میان نقشهای مختلف است. ایشان نقشهای متعددی را بهطور همزمان ایفا میکردند، نقش دختر در خانواده پیامبر(ص)، نقش همسر در کنار امام علی(ع)، نقش مادر برای تربیت و پرورش امامان بزرگوار، نقش همسایه و فردی اجتماعی و نقشی الهی در مسیر ولایت و اطاعت از امیرالمؤمنین(ع).
هر یک از این نقشها تعاریف و الزامات مشخص خود را دارد، اما تعادل واقعی زمانی حاصل میشود که تمامی این نقشها در چارچوب اتصال به منبع الهی و رضای خداوند تعریف شوند. اتصال به خداوند زمینه تعالی فردی، خانوادگی و اجتماعی را فراهم میآورد و این همان راز توانایی حضرت زهرا(س) در مدیریت همزمان تمام نقشها با فضیلت و تعادل است. نقشهای مختلف ایشان را میتوان به تفصیل بررسی کرد. الف) نقش دختری؛ حضرت زهرا(س) به عنوان دختر پیامبر(ص) و حضرت خدیجه(س) تربیتی الهی و اخلاقی دریافت کردند که الگوی بیبدیلی برای نسلهای بعدی است. توجه ایشان به رعایت ادب، احترام و وفاداری به آموزههای خانوادگی و دینی، الگویی برای همه دختران و زنان جامعه است. ب) نقش همسر؛ ایشان در کنار امام علی(ع) همسری مهربان، وفادار و همراه بودند. مدیریت تعادل میان زندگی خانوادگی و مسئولیتهای اجتماعی، نشانه بارز تعادل حضرت زهرا(س) در نقش همسری است.
حضرت زهرا(س) در عمل نشان دادند که میتوان هم مادری مهربان، هم همسری وفادار، هم عضوی فعال در جامعه و هم الگویی معنوی بود، بدون آنکه هیچ نقش یا مسئولیتی نادیده گرفته شود
ج) نقش مادر؛ تربیت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نمونهای آشکار از توجه حضرت زهرا(س) به رشد اخلاقی، معنوی و شخصیتی فرزندان است. این نقش نیز با همان محوریت رضای الهی و اتصال به خداوند انجام شد و بنابراین، همزمان با محبت و مراقبت، عدالت، تربیت معنوی و آمادهسازی فرزندان برای نقشهای آینده نیز حفظ شد. د) نقش اجتماعی و همسایه، حضرت زهرا(س) حضور فعال و مسئولانهای در جامعه داشتند. ایشان به نیازهای مردم پاسخ میدادند و با تدبیر و درایت مسائل اجتماعی و دینی را مدیریت میکردند. این فعالیت اجتماعی با محوریت رضای خداوند و بدون هیچ افراط و تفریط انجام میشد و نمونهای از مدیریت متعادل نقشهای شخصی و اجتماعی است. پ) نقش معنوی و ولایتپذیری؛ حضرت زهرا(س) در مسیر ولایت امام علی(ع) و تبعیت از دین الهی، نقشی شاخص داشتند. این نقش معنوی و مومنی منشأ قدرت و تعادل در سایر نقشها شد و نشان میدهد که تمامی نقشها زمانی میتوانند هماهنگ و متعادل باشند که پایه آنها اتصال به منبع الهی باشد.
در جامعه امروز گاهی شاهد هستیم که زنان در فعالیتهای اجتماعی مشارکت دارند اما تعادل میان نقشهای مختلف خود را از دست میدهند، یا نقشهای مادری و همسری کمرنگ میشود، یا حضور اجتماعی بدون توجه به خانواده و جامعه انجام میشود. حضرت زهرا(س) الگویی است که نشان میدهد چگونه میتوان تمامی نقشها را در مسیر رضای خداوند و تعالی فردی و اجتماعی هماهنگ پیش برد. این هماهنگی موجب تعادل، رشد اخلاقی، تعالی فرد و تأثیرگذاری مثبت در خانواده و جامعه میشود و نشان میدهد که تعادل واقعی تنها زمانی حاصل میشود که تمام ابعاد زندگی انسان متصل به منبع الهی باشد. حضرت زهرا(س) در عمل نشان دادند که میتوان هم مادری مهربان، هم همسری وفادار، هم عضوی فعال در جامعه و هم الگویی معنوی بود، بدون آنکه هیچ نقش یا مسئولیتی نادیده گرفته شود. این الگو همواره برای بشریت به ویژه زنان، مسیر روشن تعادل و تعالی را نشان میدهد و الهامبخش زندگی پرمشغله امروز است.
زمانی میتوانیم در جستوجوی پاسخ این سؤال باشیم که شخصیت حضرت زهرا(س)، صفات ایشان و آموزههای تربیتی و اعتقادی ایشان را منحصر به گذشته ندانیم. زیرا برخی میگویند اسلام مربوط به ۱۴۰۰ سال پیش بوده و زمان تغییر کرده است؛ در حالیکه همان اسلام ۱۴۰۰ سال پیش، اسلام هستیشمول بوده است. وقتی این دین الهی به عنوان آخرین دین و رسالت خاتمالانبیا(ص) معرفی میشود، رسالتی هستیشمول دارد. اسلام دینی هستیشمول است و بنابراین شخصیت حضرت زهرا(س) نیز پرورده و تربیتشده مکتب رسالت خاتمالانبیا(ص) است. سلوک رفتاری و صفات ایشان نیز هستیشمول بوده و به زمان خاصی محدود نمیشود، بلکه همه اعصار را شامل میشود. از اینرو، اگر نگاه ما صحیح باشد و درست بررسی و تحلیل کنیم، میتوانیم آموزههای ایشان را بهراحتی در زندگی امروز منطبق کنیم و پاسخ پرسشهای خود را بیابیم. حضرت زهرا(س) در شرایط سخت زندگی، همسر بودند، فرزند داشتند و با وجود دشواریهای زمان خود چندین فرزند را تربیت کردند؛ در حالیکه امروز علیرغم امکانات فراوان، برخی افراد به این نتیجه میرسند که حتی از پس تربیت یک فرزند هم برنمیآیند.
اگر مشکل اصلی را بهدرستی شناسایی کنیم و سپس، آن را به زمانهای مختلف تطبیق دهیم، آنگاه میتوانیم راه درمان صحیح را نیز کشف کنیم؛ درست همانگونه که افراد تربیتشده مکتب اهل بیت(ع) توانستند از میان دستگاههای تبلیغاتی مسموم جان سالم بهدر ببرند و حق را تشخیص دهند
یکی از آفات امروز، مسائل فکری است که از راههای مختلف از جمله فضای مجازی وارد ذهن و زندگی افراد میشود. فضای مجازی امروز یک دستگاه تبلیغاتی است، در گذشته نیز اگرچه ابزار دیجیتال نبود اما دستگاه تبلیغاتی مسموم وجود داشت. حتی پنجاه سال دستگاه تبلیغاتی بنیامیه فعال بوده است. مسئله این است که چگونه اهل بیت(ع) و فرزندان ایشان یا کسانی که از این مکتب بیرون آمدند، تأکید دارم از این مکتب بیرون آمدند نه هر کسی توانستند از دستگاه تبلیغاتی مسموم و یکسویه بنیامیه با سلامت جان، سلامت روح و سلامت فکر عبور کنند. دستگاه تبلیغاتی مسموم همان زمان نیز وجود داشت اما شکل آن متفاوت بود. امروز به شکل فضای مجازی و شبکههای تبلیغاتی جدید ظاهر شده است.
بنابراین، ما باید مشکل اصلی را شناسایی و سپس، بررسی کنیم که همان مشکل در هر زمان چه شکلی پیدا میکند. مشکل اصلی امروز فرزندان ما تبلیغات است اما اشتباه ما این است که تصور میکنیم این فضای تبلیغاتی تنها مختص زمان حال است؛ درحالی که در گذشته نیز وجود داشته است؛ چه از جانب مشرکین در زمان پیامبر(ص) و چه پس از پیامبر(ص) از جانب مسلمانانی که دچار انحراف فکری شده و پایبند اعتقادات صحیح و ایمان راستین به رسالت پیامبر(ص) نبودند. نمونه آشکار آن واقعه عاشوراست؛ کسانی که در برابر امام حسین(ع) ایستادند، مسلمان بودند اما دچار انحراف فکری شده بودند، زیرا تحت تأثیر همان دستگاه تبلیغاتی مسموم قرار گرفتند. حال باید پرسید چگونه گروهی سمت باطل قرار گرفتند، اما گروهی دیگر تحت تأثیر تبلیغات مسموم قرار نگرفتند و در جبهه حق ایستادند؟ این همان مسئلهای است که امروز نیز در جهان وجود دارد، همانگونه که صد سال پیش، دویست سال پیش و تمامی دورههای تاریخ بوده است. اگر مشکل اصلی را بهدرستی شناسایی کنیم و سپس، آن را به زمانهای مختلف تطبیق دهیم، آنگاه میتوانیم راه درمان صحیح را نیز کشف کنیم؛ درست همانگونه که افراد تربیتشده مکتب اهل بیت(ع) توانستند از میان دستگاههای تبلیغاتی مسموم جان سالم بهدر ببرند و حق را تشخیص دهند. امروز نیز برای فرزندپروری در فضای دیجیتال و مجازی باید از همین الگوی مکتب اهلبیت، بهویژه حضرت زهرا(س) استفاده کنیم.
در پاسخ به این پرسش لازم است با نگاهی جامع سیره ایشان را از منظر تحلیل تاریخی، جامعهشناختی و معرفتی مورد بررسی قرار دهیم، زیرا شخصیت حضرت زهرا(س) تنها یک الگوی اخلاقی فردی نیست، بلکه ایشان نظریه و الگوی عملی رفتار اجتماعی، سیاسی، ایمانی، و کنش مسئولانه در بزنگاههای تاریخی هستند. یکی از شاخصترین ابعاد در شخصیت مبارزاتی و اجتماعی ایشان، توانایی کمنظیر در جریانشناسی و زمانشناسی است. این دو مهارت از ارکان اصلی مدیریت بحران، تصمیمگیری سرنوشتساز و کنش مؤثر در عرصه حوادث اجتماعی است. جریانشناسی به معنای درک صحیح از ماهیت، جهت، اهداف و نتایج جریانهای فعال در محیط سیاسی و فرهنگی است و زمانشناسی به معنای تشخیص لحظه لازم برای اقدام مؤثر و بهموقع است؛ اقدامی که پیش از وقوع فاجعه انجام شود، نه پس از آن.
حضرت زهرا(س) با بینش راهبردی و الهی در زمانی که جامعه اسلامی دچار غبار فتنه و سردرگمی بود، توانستند زمینههای انحراف از مسیر نبوت و امامت را بهصورت دقیق، آشکار و مستدل تبیین کنند و در زمانی سخن بگویند که سخن ایشان اثرگذار، هشداردهنده و تعیینکننده باشد. برای تبیین اهمیت این نوع کنش استفاده از مثالهای تاریخی بسیار روشنگر است؛ بهویژه داستان مختار ثقفی و گروه توابین. این افراد و گروهها اگرچه حقانیت امامت و ظلم واقع شده بر اهل بیت(ع) را درک کردند، اما این درک زمانی رخ داد که فرصت عملی و تأثیرگذار پایان یافته بود. اعتراف آنان به حقیقت پس از شهادت امام حسین(ع) و یارانشان در حالی بیان شد که اقدام عملی دیگر کارکرد نجاتبخش نداشت. این وضعیت بیانگر فاصله میان شناخت و اقدام صحیح در زمان لازم است. لذا پشیمانی و توبه جمعی ایشان هرچند از نظر معنوی ارزشمند است، اما در حوزه اثرگذاری اجتماعی، سیاسی و تاریخی فاقد کارکرد اصلاحی بود و نتوانست مانع یک فاجعه اجتماعی شود یا آن را جبران کند.
درس حضرت زهرا(س) برای دنیای امروز جامعه نخبگانی، فعالان فرهنگی ـ سیاسی، اندیشمندان و حتی عموم مردم این است که مسئولیتپذیری اجتماعی موکول به شرایط ایدهآل نیست و در سختترین لحظهها معنا پیدا میکند
این مثال تاریخی بهروشنی نشان میدهد که تشخیص حقیقت بدون اقدام بهموقع نهتنها کفایت نمیکند بلکه میتواند عامل پشیمانیهای عمیق و تاریخی شود. اینجاست که سیره حضرت زهرا(س) معیار تشخیص صحیح رفتار مسئولانه در زمان بحران میشود. ایشان در شرایطی که سکوت بسیاری از خواص زمینه تحریف هویت اصیل اسلام را فراهم کرده بود، نهتنها سکوت نکردند بلکه با شجاعت، روشنگری، خطابه، حضور اجتماعی، استدلال و حتی فداکاری جسمی و جان خود وارد میدان شدند، زیرا میدانستند که توضیح حقیقت پس از نابودی ارزشها تأثیر کارساز نخواهد داشت. حضرت زهرا(س) برای حفظ حقیقت، فقط سخن نگفتند، بلکه هزینه دادند. سیره ایشان نشان داد که دفاع از حقیقت بهویژه در هنگامهای که جامعه دچار غفلت یا ترس است، ممکن است نیازمند هزینههای سنگین شخصی و خانوادگی باشد. شهادت ایشان و شهادت فرزندشان محسن(ع) تنها یک واقعه احساسی و عاطفی نیست، بلکه امضای خونین بر یک پیام تاریخی و تمدنی است. پیام ایشان این است که حقیقت زمانی حقیقت میماند که در لحظه لازم دفاع شود، نه بعد از دفن شدن آن».
از این رو، درس حضرت زهرا(س) برای دنیای امروز جامعه نخبگانی، فعالان فرهنگی ـ سیاسی، اندیشمندان و حتی عموم مردم این است که مسئولیتپذیری اجتماعی موکول به شرایط ایدهآل نیست و در سختترین لحظهها معنا پیدا میکند. صبر حقیقی صبر سازنده و مقاومتی است، نه صبر انفعالی و سکوتزا. تحلیل صحیح همراه با اقدام بهموقع موجب جلوگیری از انحطاط تاریخی میشود. دفاع از حقیقت بدون هزینهپذیری ادعایی ناقص و غیرواقعی است. تأخیر در تشخیص یا اقدام میتواند خسارتبارتر از عدم تشخیص باشد. به تعبیر دیگر صبر حضرت زهرا(س) نهتنها بُعد معنوی دارد، بلکه یک مدل راهبردی مدیریت بحران اجتماعی نیز است، صبری همراه با روشنگری، اقدام، ایستادگی، فداکاری و استمرار هدفمند.
در پاسخ به این سؤال باید ابتدا به این نکته بنیادین اشاره کرد که ریشه اصلی اضطرابهای فردی و اجتماعی انسان معاصر، با وجود پیشرفتهای فراگیر تکنولوژیک و تسلط فناوری بر سبک زندگی بشر، ضعف در توجه به اصل «عبودیت» و شناخت صحیح نسبت به خداوند متعال است. زمانی که ما صفات خداوند را به درستی درک نمیکنیم و عبودیت در وجود ما ضعیف میشود، طبیعتا فقدان معنویت درونی ما را به سمت اضطراب، رقابت بیمارگونه، شتابزدگی و آشفتگی ذهنی سوق میدهد. اگر عبودیت و خداشناسی ما قوی شود و صفات الهی را درک کنیم، آنگاه خواهیم دانست که خداوند «حی»، «علیم»، «سمیع»، «بصیر» و «مدبر» است و تدبیر تمامی امور عالم هستی به دست اوست. عدم شناخت عمیق این حقیقت انسان را دچار ترس، نگرانی، ناامنی روانی و بیپناهی روحی میکند.
حضرت زهرا(س) در جایگاه الگوی کامل عبودیت و معرفت الهی به مرحلهای از بندگی رسیده بودند که تمام بحرانهای روانی، اجتماعی و سیاسی عصر خویش را با آرامش درونی، ثبات فکری، تسلیم الهی و توکل کامل مدیریت کردند. باید توجه داشت که اضطراب، ترس و بحرانهای وجودی منحصر به زمان امروز نیست، بلکه از آغاز تا پایان تاریخ بشر وجود داشته و خواهد داشت، زیرا خداوند فرموده است که «ما انسان را در رنج و سختی آفریدیم». بنابراین، هیچ دورهای از زندگی بشر فارغ از اضطراب و ابتلائات نبوده است و این واقعیت در زمان حضرت زهرا(س) نیز وجود داشت، بلکه شاید در شدت و عمق، بسیار سختتر از روزگار ما بوده است. اما با این حال ایشان توانستند در تمام موقعیتهای خطیر و شکننده، آرامش و تعادل خویش را حفظ کنند و دچار تصمیمگیریهای نادرست، هیجانی، شتابزده و غیرالهی نشوند.
حضرت زهرا(س) و نیز حضرت زینب(س) نمونه بارز افرادی هستند که از سطح دانستن به سطح دیدن و یقین رسیده بودند. شاهد روشن این حقیقت جمله مشهور حضرت زینب(س) در دربار عبیدالله بنزیاد پس از بزرگترین فاجعه تاریخ یعنی کربلاست که فرمودند: «ما رأیتُ إلّا جمیلاً»
در زندگی انسان هنگامی که بحرانهای فردی، اجتماعی، خانوادگی یا تاریخی رخ میدهد، مانند حوادث طبیعی، تهدید امنیتی، جنگ، توطئه دشمن یا بحران عقیدتی و فکری، معمولاً بسیاری از افراد به دلیل ضعف ایمان، از هم میپاشند، دچار اختلال تصمیمگیری میشوند و از مسیر صحیح عبودیت فاصله میگیرند، اما حضرت زهرا(س) نشان دادند که در اوج بحرانهایی که مستقیماً اعتقادات، دین، ولایت و اساس هویت ایمانی را نشانه گرفته بود، با تکیه بر عبودیت و اتصال به منبع لایزال الهی هرگز دچار اضطراب و تصمیمگیریهای نادرست نشدند. رمز آرامش معنوی و قدرت تصمیمگیری ایشان همان اتصال مستمر، حقیقی و عاشقانه به خداوند بود؛ نه اتصال تقلیدی، عاطفی سطحی یا دانشی صرف. ما نیز گاهی اسامی و صفات الهی را میخوانیم، اما این خواندن در حد اطلاعات ذهنی باقی میماند نه ایمان قلبی.
حضرت زهرا(س) و نیز حضرت زینب(س) نمونه بارز افرادی هستند که از سطح دانستن به سطح دیدن و یقین رسیده بودند. شاهد روشن این حقیقت جمله مشهور حضرت زینب(س) در دربار عبیدالله بنزیاد پس از بزرگترین فاجعه تاریخ یعنی کربلاست که فرمودند: «ما رأیتُ إلّا جمیلاً». صدور چنین کلام عظیمی نتیجه یک فرآیند طولانی شناخت، ایمان، بینش و سپس، عمل صالح بود. فرمول تربیتی اهل بیت(ع) را میتوان شامل حقیقتشناسی، بصیرت و بینش، ایمان حقیقی، عمل صالح، آرامش، تعادل و استقامت دانست و این همان فرمولی است که حضرت زهرا(س) از مکتب پیامبر(ص) آموختند و سپس، همان الگو را به حضرت زینب(س) و دیگر نسلهای تاریخ منتقل کردند.
یکی از مصادیق عملی و قابل تأمل این فرمول رفتار حضرت زهرا(س) در ماجرای دفاع از ولایت است، جایی که با هشدار نسبت به غضب الهی، تصمیمگیری قاطع سیاسی، روشنگری اجتماعی و حتی وصیت درباره نوع و شرایط تشییع و دفن خود مسیر حقطلبی را ادامه دادند، نه از روی خشم شخصی و نه واکنش احساسی، بلکه از روی ایمان، تکلیف، بصیرت و آرامش قلبی. بنابراین، سبک اخلاقی فاطمی نه تنها برای زمان گذشته بلکه برای امروز و همه عصرها و نسلها قابل اجرا و کارآمد است، زیرا انسان معاصر دقیقا همان چیزی را از دست داده که حضرت زهرا(س) در اوج آن قرار داشتند؛ یعنی عبودیت عمیق، ایمان یقینی، بصیرت الهی و اتصال دائمی به خداوند. هر کس این مسیر را طی کند، خواه در قرن اول اسلامی باشد یا در دنیای دیجیتال قرن بیستویکم، به آرامش درونی، تعادل تصمیمگیری، استحکام روحی و سلامت روانی دست خواهد یافت.
انتهای پیام