
به گزارش ایکنا، نخستین نشست از سلسله «سخنرانیهای آزاد حکمی و فلسفی» با عنوان «علمالنفس»، با سخنرانی استاد غلامرضا اعوانی، رئیس کمیسیون تاریخ علم فرهنگستان علوم، به همت کمیسیون تاریخ علم و با همکاری گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم عصر یکشنبه 30 آذرماه برگزار شد.
غلامرضا اعوانی در این نشست با تأکید بر اینکه «آنچه امروز در جهان گم شده، فلسفه نیست بلکه حکمت است»، به تبیین نسبت علم، حکمت و نفس انسانی پرداخت و کوشید معانی فراموششده حکمت را که در سنتهای فلسفی، دینی و عرفانی وجود داشتهاند، بازخوانی کند.
حکمت؛ دانشی جهانی فراتر از علم مدرن
رئیس کمیسیون تاریخ علم فرهنگستان علوم با اشاره به جهانی بودن حکمت در طول تاریخ اظهار کرد: در حالی که علم به معنای مدرن آن پدیدهای جدید و دانشگاهی است، حکمت دانشی جهانی است که هزاران سال در تمدنهای مختلف، از چین و هند گرفته تا ایران، یونان و ادیان الهی، حضور داشته است.
وی با نام بردن از چهرههایی چون حکمای چین باستان، پیامبران بنیاسرائیل، فیثاغورس، افلاطون و ارسطو افزود: ایران تنها سرزمینی است که هم پیش از اسلام و هم پس از آن، پیوستگی تاریخی حکمت را حفظ کرده و در تمدن اسلامی به اوج رسانده است.
سه تعریف بنیادین از حکمت
غلامرضا اعوانی در ادامه به تبیین تعاریف مختلف حکمت پرداخت و گفت: یکی از تعریفهای رایج حکمت، «علم به حقایق اشیاء به قدر طاقت بشری» است؛ انسانی که به همه حقایق احاطه ندارد، اما به اندازه ظرفیت وجودی خود میتواند به شناخت حقیقت دست یابد.
وی افزود: تعریف دوم حکمت، استکمال نفس انسان است؛ چرا که انسان بالقوه واجد همه کمالات است و علم، عامل به فعلیت رسیدن این کمالات به شمار میرود. به گفته او، در میان همه علوم، علم الهی بیشترین نقش را در کمال وجودی انسان دارد؛ زیرا موضوع آن وجود مطلق است، نه موجود مقید.
حکمت و تشبه به خداوند از نگاه افلاطون
وی با اشاره به تعریف افلاطونی حکمت بیان کرد: افلاطون حکمت را «تألّه» یا تشبه به خداوند میداند؛ تعریفی که بعدها توسط حکمای اسلامی، از جمله سهروردی و ملاصدرا، پذیرفته شد.
وی توضیح داد: خداوند «الحکیم» به معنای مطلق حکمت است، اما انسان نیز به اندازه وجود خود از این حکمت بهره دارد. همین بهره محدود، از نگاه حکما، ارزشی بسیار والا دارد و زمینهساز کمال نفس انسانی است.
جایگاه اختصاصی «معرفت نفس» در حکمت
اعوانی با تأکید بر اینکه معرفت نفس یکی از بنیادیترین محورهای حکمت است، گفت: شعار معروف سقراط «خودت را بشناس» و نیز سخن منسوب به امام علی(ع) که «معرفت نفس بهترین راه معرفت خداست»، نشاندهنده جایگاه ممتاز خودشناسی در فلسفه و دین است.
وی با اشاره به آیه «وَلا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ» خاطرنشان کرد: قرآن به صراحت فراموشی خدا را ملازم با فراموشی نفس میداند و از این طریق، اهمیت بنیادین علمالنفس را روشن میسازد.
دو تولد انسان و غفلت علم جدید از حیات روحانی
این استاد فلسفه با انتقاد از نگاه تقلیلگرای علم مدرن گفت: در سنت حکمی و دینی، انسان دارای دو تولد است؛ تولد نخست جسمانی و تولد دوم روحانی. به باور حکما، سعادت، هدایت و رستگاری انسان بدون تولد دوم ممکن نیست.
وی افزود: علم جدید تقریباً بهکلی از تولد دوم و حیات روحانی غافل مانده، در حالی که تمام ادیان الهی و سنتهای حکمی، نجات انسان را در احیای نفس و حیات معنوی میدانند.
اثبات استقلال نفس در فلسفه اسلامی
اعوانی با اشاره به دیدگاههای فیزیکالیستی و روانشناسانه معاصر که نفس را انکار یا به پدیدهای مادی تقلیل میدهند، تأکید کرد: فیلسوفان اسلامی، بهویژه ابن سینا، براهین متعددی برای اثبات استقلال نفس ارائه کردهاند.
وی از جمله این براهین را حرکت ارادی، ادراک معقولات کلی، وحدت «من» انسانی، استمرار هویت شخصی علیرغم تغییر کامل بدن و مثال مشهور «انسان معلق در هوا» دانست و تصریح کرد: این استدلالها نشان میدهد نفس واقعیتی مستقل از بدن و خواص مادی است.
انسان؛ موجود پرسشگر و حامل «من»
رئیس کمیسیون تاریخ علم فرهنگستان علوم در بخشی دیگر از سخنان خود گفت: ویژگی ممتاز انسان نسبت به دیگر موجودات، توانایی طرح پرسشهای نخستین است؛ پرسشهایی مانند «از کجا آمدهام؟»، «برای چه آمدهام؟» و «به کجا میروم؟».
وی افزود: این پرسشها در هیچ علم موضوعی پاسخ نهایی نمییابند و تنها در حوزه حکمت و علمالنفس قابل طرح و بررسیاند. به گفته او، شاعران بزرگ ایرانی چون فردوسی، مولوی، حافظ و سعدی بازتابدهنده همین پرسشهای بنیادین حکمی در قالب شعر بودهاند.
پیوند دوباره علم و حکمت؛ ضرورتی برای ایران امروز
اعوانی در پایان تأکید کرد: اگر قرار است علوم جدید با حکمت پیوند بخورند، باید جایگاه نفس و معرفت نفس دوباره احیا شود. ایران، با پیشینه مستمر حکمی از دوران باستان تا تمدن اسلامی، ظرفیت ویژهای برای این احیا دارد.
انتهای پیام