به گزارش ایکنا، آئین اختتامیه شانزدهمین دوره آزمون سراسری حفظ کل قرآن همراه با ترجمه، تدبر و تفسیر تحت عنوان «ترنم وحی» از سوی مؤسسه کشوری مهد قرآن، اواخر سال گذشته برگزار شد که طی آن 77 حافظ کل عضو شعب و کانونهای این مؤسسه در سراسر کشور موفق به اخذ مدرک شدند.
از مجموع این 77 نفر که به این توفیق دست پیدا کردهاند، سهم استان تهران، 17 حافظ کل بود که یکی از آنها، شهناز فقیهلو است. در ادامه با وی در مورد روندی که در زمینه حفظ قرآن طی کرده است، گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ ابتدا خودتان را معرفی کنید و اینکه چه مدتی وقت برای حفظ کامل قرآن صرف کردید؟
شهناز فقیهلو از استان قزوین هستم؛ هماکنون در دانشگاه فرهنگیان در ترم چهارم مشغول به تحصیل بوده و دانشجومعلم هستم. حفظ قرآن را از چهارده سالگی آغاز کردم و طی مدت 4 سال موفق به حفظ کامل قرآن شدم. استاد من در زمینه حفظ قرآن سرکارخانم عطری بودند که از طریق ایشان با آزمون «ترنم وحی» آشنا شدم اما از آنجا که در استان قزوین دسترسی به شعبه استانی این مؤسسه نداشتم لذا بنا به راهنمایی ایشان از طریق مجازی داوطلب شرکت در این آزمون از استان تهران شدم.
ـ در مورد روندی که برای شرکت در این آزمون پشت سر گذاشتید نیز توضیح دهید.
ابتدا به این شکل بود که با حفظ سه جزء شروع کردم و پس از آن در آزمون حفظ هفت جزء و پانزده جزء و بیست جزء که هم آزمون کتبی و هم شفاهی داشت حضور پیدا کردم. برای شرکت در آموزن حفظ کل نیز دو مرحله مقدماتی و نهایی را نیز پشت سر گذاشتم. اتفاقاً آزمون کتبی «ترنم وحی» با مسابقه قرآنی دیگری که در مشهد در حال برگزار ی بود و دانشگاه فرهنگیان متولی آن بود، تداخل پیدا کرد اما با این حال موفق شدم آن را پشت سر بگذارم تا مهرماه سال گذشته که در آزمون شفاهی و نهایی شرکت کردم و در نهایت در جمع برگزیدگان این دوره از آزمون که در مشهد برگزار شد، مورد تجلیل قرار گرفتم.
ایکنا ـ صرفنظر از راهنمایی کارشناسان و اساتیدی که در امر حفظ ممکن است حافظان را راهنمایی کنند اما به نظر میرسد که حفظ قرآن امری است که بیشتر به عزم و اراده فردی اشخاص مربوط میشود، شما چگونه این روند را طی کردید؟
من در ابتدا که تصمیم به حفظ قرآن گرفتم، مربی نداشتم و روش حفظ من به این شکل بود که روزی یک صفحه از قرآن را حفظ میکردم و البته پیش از آنکه فرایند حفظ هر صفحه از قرآن را آغاز کنم ابتدا به دنبال دانستن معانی لغات آن بودم و از آنجا که اشراف نسبی به زبان عربی نیز داشتم لذا به دنبال آن بودم که در مواجهه اولیه با آیاتی که قصد حفظ آنها را دارم، درکی نسبی نسبت به مفاهیم آن را نیز داشته باشم. پس از آن با صوت استاد شهریار پرهیزکار، شروع به روخوانی آیات کرده و یک آیه را چندین بار تکرار میکردم تا کاملاً ان را حفظ کنم. روال کاری من به این شکل بود که وقتی یک آیه را حفظ میکردم و به سراغ آیات بعدی میرفتم، مجدد که قصد تکرار محفوظاتم را داشتم تنها به آن آیه آخر بسنده نمیکردم و هر نوبت از آیه ابتدایی که آن را حفظ کرده بودم، اقدام به تکرار کرده تا به آیه پایانی برسم که آن را از بر داشتم.
ایکنا ـ این شیوهای که به آن اشاره داشتید همان مرحله تثبیت محفوظات است؟
بله، اما از تثبیت مهمتر در فرایند حفظ، مباحثه است. یعنی هر نوبت پس از پایان فرایند حفظ با هر میزان حجم آیاتی که یک حافظ قصد از بر کردن آنها را دارد و البته در مقاطع گوناگونی نیز باید اقدام به تثبیت محفوظات خود بکند اما اینکه حافظ بتواند محفوظات خود را به یک نفر ارائه کرده و او ایرادها و اشکالات احتمالی را به او گوشزد کند، بسیار اهمیت دارد.
ایکنا ـ این روند را شما باید با نظارت اساتیدی پشت سر میگذاشتید و همانطور که اشاره کردید خانم عطری استاد شما بودند.
من در یکی از روستاهای منطقه آوج در استان قزوین ساکن هستم و به ندرت می توانستم از محضر اساتید بهرهمند شوم و ارتباط من نیز با خانم عطری به شکل تلفنی و اغلب آنلاین بود. تسلط به روخوانی یا از همان دهسالگی که به حفظ قرآن علاقهمند شدم و حفظ را با سورههای کوچک قرآن آغاز کردم، بیشتر به شکل خودانگیخته در این مسیر فعال بودم تا اینکه چهارده سالگی به شکل رسمی حفظ قرآن را آغاز کردم و پیش از ورود به دانشگاه، موفق به حفظ کل قرآن شدم. بسیاری از حافظان قرآن مثلاً وقتی در موسم امتحاناتی چون کنکور دانشگاه قرار میگیرند، فرایند حفظ را عمدتاً به شکل موقت رها میکنند اما ما این روند را بدون کوچکترین وقفهای ادامه دادم و اتفاقاً انس با قرآن مقوّم من در زمینه درک مطالب درسی بود و توانستم در همان سال اول به دانشگاه راه پیدا کنم.
ایکنا ـ پس ارائه محفوظات شما که از آن به مباحثه یاد کردید، به چه شکل بود؟
من در گروهی در یکی از پیامرسانهای داخلی عضو هستم و هر زمان که قصد انجام مباحثه را داشتم در آن گروه اعلام کردم که قصد ارائه فلان آیات و فلان سورهها را دارم تا اینکه فرد و یا افرادی اعلام آمادگی میکردند. با انتخاب یکی از داوطلبان، یک صفحه در میان شروع به ارائه محفوظات برای یکدیگر میکردیم و به این واسطه، ایرادها و اشکالات یکدیگر را به هم گوشزد میکردیم. گاهی پیش میآمد که حتی مباحثه شامل دو یا حتی سه جزء از قرآن هم میشد.
ایکنا ـ در مورد آزمون «ترنم وحی» و اینکه تأکید بر موضوع تفسیر و ترجمه قرآن دارد چه نظری دارید؟
اتفاقاً نقطه قوت این آزمون را باید توجه به این نکته برشمرد وگرنه که اغلب آزمونها و مسابقات قرآن بیشتر توجه به جنبههای لفظی و آوایی قرآن دارند. شخصاً برای تأمین این جنبه از آزمون از آنجا که اشاره کردم، اشرافی قابل قبول بر زبان عربی دارم چندان با مشکل مواجه نشده و با تکیه بر ترجمه استاد شیخ حسین انصاریان از قرآن، توانستم به نکات تدبری و تفسیری نیز وقوف پیدا کنم. البته از آنجا هم که مسئولیت قرآن و عترت بسیج دانشجویی دانشگاهی هم که در آن مشغول به تحصیل هستم را نیز به عهده دارم، همواره دامنه مطالعات و تحقیقات من در این وجه مورد نظر آزمون نیز روزآمد است و انسی دائم با این موضوعات دارم.
ایکنا ـ آیا تاکنون اقدام به برگزاری دورههای آموزشی حفظ قرآن در محل سکونت خود داشتهاید؟
اغلب اوقات در مسیر رفت و آمد میان شهر و روستای محل سکونت خودم هستم و به ندرت فرصت برای برگزاری چنین دوره هایی داشتم. یک بار دوره آموزش حفظ جزء سی ام قرآن را در روستا برگزار کردم که هم به شکل حضوری و هم مجازی بود و با استقبال خوبی هم از سوی کودکان و نوجوانان روستا روبرو شد و باید بگویم که ظرفیت مناسبی به واسطه میزان علاقهمندی در زمینه حفظ قرآن وجود دارد که باید زین پس به شکل جدیتر در این زمینه نیز تصمیمگیری کنم.
انتهای پیام