کد خبر: 4295156
تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۶:۵۲

سوریه جدید و تنگنای عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی

خوانش آرام و بی‌طرفانه از صحنه امروز سوریه، ناظران بر مسئله عادی‌سازی روابط با اسرائیل را با مجموعه‌ای از واقعیت‌ها مواجه می‌کند که به نحوی بر موضع دولت انتقالی جولانی در مورد روابط با رژیم صهیونیستی تأثیر می‌گذارند.

به گزارش ایکنا، یحیی الصادق، تحلیلگر لبنانی در مطلبی برای شبکه المیادین درباره عادی‌سازی روابط بین حکومت احمد الشرع در سوریه با رژیم صهیونیستی نوشت: دیگر سؤال این نیست که آیا مذاکرات مستقیم یا غیرمستقیمی بین دولت جدید سوریه و رژیم اسرائیل وجود دارد یا خیر. بلکه سؤال امروز این است که این مذاکرات در چه سطحی برگزار می‌شود. آیا این مذاکرات برای عادی‌سازی روابط است، همانطور که توسط [اسرائیل] و برخی کشورهای غربی، به ویژه ایالات متحده، ترویج می‌شود؟ یا اینکه مذاکراتی برای دستیابی به یک توافق امنیتی است که بازگشت به وضعیت قبل از ۸ دسامبر را تضمین می‌کند، همانطور که دولت جدید سوریه ادعا می‌کند؟

در طول چند ماه گذشته، اطلاعات زیادی در مورد جلسات و مذاکرات سوریه و اسرائیل، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، منتشر شده است. این موارد اخیراً توسط احمد الشرع، رئیس دولت انتقالی، تأیید شد که در دیدار با نمایندگان استان قنیطره وجود «مذاکرات غیرمستقیم از طریق میانجی‌های بین‌المللی» را تأیید و خاطرنشان کرد که هدف این مذاکرات توقف حملات اسرائیل به جنوب سوریه است.


بیشتر بخوانید

 

به دنبال آن، به گفته توماس باراک، فرستاده ایالات متحده به سوریه، بیانیه‌های آمریکایی و اسرائیلی مبنی بر اینکه «گفت‌وگو بین دمشق و تل‌آویو واقعاً آغاز شده است»، منتشر شد. پیش از این، تساحی هانگبی، رئیس شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی، به اعضای کنست اعلام کرده بود که «مستقیماً بر گفت‌وگوی امنیتی و سیاسی با دولت احمد الشرع نظارت می‌کند.»

رسانه‌های عربی و غربی، در هفته‌های گذشته مملو از ده‌ها خبر و تحلیل بوده است که برخی از آنها وقوع جلسات مستقیم و غیرمستقیم بین دو طرف را تأیید می‌کنند. برخی از این رسانه‌ها تلاش کرده‌اند تا از دیدگاههای دو طرف در مورد نتیجه مذاکرات و هزینه‌ای که هر یک باید برای امضای «توافقنامه‌های سیاسی و امنیتی» بپردازند، مطلع شوند.

حقایق  مربوط به هر طرف

سوریه

با توجه به اطلاعات، اظهارات و مواضعی که طی روزهای گذشته در این پرونده منتشر شده است، می‌توان حقایق زیر را نتیجه گرفت:

وجود مذاکرات بین سوریه و اسرائیل با میانجیگری اعراب و غرب؛ چه این مذاکرات مستقیم باشد و چه غیرمستقیم، هر طرف خواسته‌ها و دیدگاه موقت یا آینده خود را برای روابط آینده بین دو طرف ارائه کرده و هر کدام ملاحظات خود را در مورد آنچه طرف دیگر ارائه داده است، بیان کرده‌اند.

با توجه به حساسیت این مذاکرات در این مرحله برای هر دو دولت دمشق و تل‌آویو، قضاوت در مورد سرنوشت و نتیجه آن خیلی زود است. هر دولت به دنبال دستیابی به یک پیروزی سیاسی است که مشروعیت مردمی داخلی و جایگاه منطقه‌ای آن را تقویت کند و از آنچه می‌توان «امتیازات» نامید، اجتناب کند.

سرنوشت مذاکرات و سقف سیاسی و امنیتی آنها طی دو ماه آینده مشخص خواهد شد. اگر دیداری که توسط برخی محافل و رسانه‌ها بین الشرع و نتانیاهو در حاشیه جلسات مجمع عمومی سازمان ملل متحد تبلیغ می‌شود، انجام شود، به این معنی است که روند عادی‌سازی آغاز شده است. اگر این دیدار انجام نشود، دولت جدید سوریه عملاً سقفی برای مذاکرات خود با طرف اسرائیلی تعیین کرده است، و آن سرگیری توافق‌نامه پایان درگیری است که در سال ۱۹۷۴ پس از جنگ اکتبر امضا شد و به معنای خروج نیروهای اشغالگر اسرائیل از تمام سرزمین‌های اشغالی پس از ۸ دسامبر گذشته است.

تا آن زمان، و با توجه به اینکه دولت انتقالی سوریه هیچ جزئیاتی در مورد مذاکرات یا واقعیت فشار غرب بر آن برای پیروی از توافق‌نامه ابراهیم منتشر نکرده است، گمانه‌زنی‌ها همچنان موضوع غالب در هر مطلب منتشر شده خواهد بود.

با این حال، خوانش آرام و بی‌طرفانه از صحنه امروز بحران سوریه، خواننده یا ناظر مسئله عادی‌سازی روابط با اسرائیل را با مجموعه‌ای از واقعیت‌ها مواجه می‌کند که به نحوی بر موضع دولت انتقالی به ریاست احمد الشرع در مورد روابط با رژیم صهیونیستی تأثیر می‌گذارند. یا بهتر بگوییم مجموعه‌ای از واقعیت‌ها هستند که سناریوها و نتایج مذاکرات را شکل می‌دهند.

اولین مورد از این واقعیت‌ها مربوط به موضع مردمی سوریه در مورد مسئله عادی‌سازی روابط با اسرائیل است. اگر بخشی از سوری‌ها در این مرحله از عادی‌سازی برای پایان دادن به هرگونه تهدیدی برای دولت جدید حمایت می‌کنند، این امر مشروط به بازگرداندن ارتفاعات جولان است که از سال ۱۹۷۶ اشغال شده است، مطابق با معادله زمین در برابر صلح. در اینجا می‌توان ادعا کرد که هیچ سوری تحت هیچ فرمولی، ادامه اشغال ارتفاعات جولان توسط اسرائیل را نمی‌پذیرد یا با آن موافق نیست.

بخش دیگری از سوری‌ها به مسئله عادی‌سازی از منظر وسیع‌تر، یعنی درگیری اعراب و اسرائیل، نگاه می‌کنند. بر این اساس، آنها توافق‌های یکجانبه با رژیم صهیونیستی را رد می‌کنند و خواستار راه‌حلی جامع برای این درگیری مطابق با قطعنامه‌های بین‌المللی مربوطه، به‌‍ویژه قطعنامه‌های ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت سازمان ملل هستند. به عبارت دیگر، بدون تأسیس یک کشور فلسطینی با پایتختی قدس، صلحی نمی‌تواند وجود داشته باشد.

عامل دوم، موضع احمد الشرع و گروه‌های مسلح متحد با او در مورد بازگرداندن جولان است. این گروه‌ها دائماً رژیم سابق را به رها کردن بلندی‌های جولان و فروش آن به اسرائیل در ازای ماندن در قدرت متهم کرده‌اند و بر اجتناب‌ناپذیری آزادسازی مسجدالاقصی و قدس از اشغال رژیم صهیونیستی تأکید دارند. در نتیجه، دولت فعلی قادر به عادی‌سازی روابط یا انعقاد توافق صلحی نخواهد بود که شروط و بندهای آن کمتر از چیزی باشد که حافظ، رئیس جمهور اسبق سوریه در اوخاطر دهه نود قرن گذشته مطرح کرده بود.

اگرچه این موضوع دیگر برای بسیاری از گروه‌ها نگران‌کننده نیست، اما وجهه آنها به سرعت در طول زمان از بین خواهد رفت. چگونه می‌توانند در بحبوحه قتل عام‌های روزانه علیه غیرنظامیان بی‌گناه و تلاش برای تخریب مسجد الاقصی، توافق صلح را بپذیرند؟ یا چگونه می‌توانند با اسرائیلی‌ها صلح کنند در حالی که برخی از این گروه‌ها هنوز پیروان سایر مذاهب اسلامی را که به عنوان شهروندان یک کشور با آنها زندگی می‌کنند، تکفیر می‌کنند؟

عامل سوم مربوط به ماهیت و چارچوب نقشی است که دولت ایالات متحده ایفا می‌کند، چه در حمایت نامحدود از دولت الشرع که مطمئناً رایگان نیست، و چه در موضوع مذاکرات. این نقش، همانطور که تجربیات قبلی نشان داده است، به ضرر اسرائیل نخواهد بود. سؤال اینجاست: آیا واشنگتن برای امضای توافق صلح با اسرائیل به دمشق فشار خواهد آورد؟ در مورد ارتفاعات جولان که ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود حاکمیت اسرائیل را بر آن به رسمیت شناخت، چطور؟ آیا دولت الشرع قادر به مقاومت در برابر فشار مورد انتظار ایالات متحده خواهد بود؟

اسرائیل

اسرائیل در حال حاضر بهترین دوران خود را از زمان تأسیس این رژیم در سال ۱۹۴۸ تجربه می‌کند، چه از نظر حمایت ایالات متحده که به آن اجازه داده است تا در کشورهای منطقه ویرانی و تخریب ایجاد کند، و چه از نظر روابط سیاسی و اقتصادی مستقیم و غیرمستقیم آن با کشورهای عربی، و در نتیجه موضع اعراب به طور کلی و موضع فلسطینیان به طور خاص به شدت تضعیف شده است. بنابراین، موضع اسرائیل در مورد مذاکرات با دمشق از دو اصل ناشی می‌شود:

 اول، هیچ مذاکره‌ای در مورد وضعیت ارتفاعات جولان اشغالی وجود ندارد. اسرائیل که دو یا سه دهه پیش این منطقه را واگذار نکرده است، امروز که این رژیم در اوج قدرت نظامی خود است نیز واگذار نخواهد کرد. در غیر این صورت، این یک شکست سیاسی و نظامی برای دولت نتانیاهو در داخل این رژیم تلقی می‌شود.

دوم، مذاکرات باید طبق شرایط اسرائیل انجام شود، نه طبق قطعنامه‌های بین‌المللی یا اصول مشروعیت بین‌المللی. این بدان معناست که مذاکرات با هدف امضای توافق‌نامه صلح یا توافق امنیتی، باید بر اساس منافع اسرائیل باشد که امروزه به تبدیل جنوب سوریه به یک منطقه غیرنظامی، جایی که قبلاً سه لشکر نظامی، دو تیپ مستقل و هنگ‌های ویژه وجود داشت، و همکاری امنیتی برای تعقیب هسته‌های مقاومت در جنوب سوریه خلاصه می‌شود.

پیشروی اسرائیل در بلندی‌های جولان

بسیاری معتقدند که تلاش‌ها یا تمرکز احمد الشرع بر انعقاد توافق‌نامه امنیتی مشابه توافق‌نامه‌ای که در اواخر دهه 1990 بین ترکیه و سوریه امضا شد، با هدف دستیابی به اهداف زیر متمرکز خواهد شد:

-متوقف کردن حملات اسرائیل به خاک سوریه که به هدف قرار دادن مناطقی در نزدیکی کاخ الشعب هم رسیده است. این امر فشار بر دولت الشرع را کاهش می‌دهد و با جذب سرمایه‌گذاری خارجی و تشویق مهاجران به بازگشت و سرمایه‌گذاری در کشورشان، بهبود اقتصادی را تسریع می‌کند.

- تل‌آویو در این مرحله از بلندی‌های جولان دست برنمی‌دارد و دولت سوریه هم جرئت دست کشیدن از بلندی‌های جولان را به هیچ شکلی ندارد و براین اساس، بهتر است موضوع بازپس‌گیری بلندی‌های جولان به آینده موکول شود. همانطور که توافق‌نامه‌ پایان درگیری در سال ۱۹۷۴ به مدت پنج دهه آرامش را در بلندی‌های جولان حفظ کرد، یک توافق‌نامه‌ امنیتی مشابه می‌تواند به دولت جدید سوریه فرصت مشابهی برای تثبیت حکومت خود و تکمیل کنترل خود بر تمام خاک کشور بدهد. با این حال، توافق‌نامه پایان درگیری پس از جنگی که سوریه برای بازپس‌گیری بلندی‌های جولان به راه انداخت، حاصل شد، در حالی که توافق‌نامه‌ امنیتی که حکومت احمد الشرع به دنبال دستیابی به آن است، پس از نابودی تمام توانایی‌های نظامی و امنیتی سوریه توسط ارتش اسرائیل مطرح شده است.

- تبادل امنیتی، که به دولت جدید سوریه کمک می‌کند تا با آنچه دخالت خارجی در جنوب می‌داند، مقابله کند. در همین رابطه جاناتان باس، تاجر آمریکایی، در سخنانی به نقل از احمد الشرع گفت: سوریه و اسرائیل دشمنان مشترکی دارند. وی در گفت‌وگویی با نشریه یهودی «جویش ژورنال» تصریح کرد که احمد الشرع به او گفته است: «می‌خواهم صریح باشم، دوران بمباران بی‌پایان متقابل باید پایان یابد. هیچ کشوری وقتی ترس آسمانش را پر می‌کند، شکوفا نمی‌شود. حقیقت این است که ما دشمنان مشترکی داریم و می‌توانیم نقش کلیدی در امنیت منطقه‌ای ایفا کنیم.»

ترجمه گزارش از میترا فرهادی 

انتهای پیام
captcha