در طول تاریخ اسلام نام و یاد امام حسین(ع) همواره چون چراغی روشن، راهگشای آزادیخواهان، عدالتطلبان و مؤمنان بوده است. نهضت عاشورا با همه عظمت و ژرفای خود فقط یک رویداد تاریخی نیست، بلکه مدرسهای جاودان برای تمام نسلهاست. هر نسل از نو باید حسین(ع) را بشناسد، پیامش را دریابد و مسیرش را بازخوانی کند. از همین رو، پرداختن به زندگی، سیره، اهداف و ابعاد گوناگون شخصیت امام حسین(ع) همچنان یکی از وظایف اصلی اندیشمندان و نویسندگان مسلمان است.
در این میان، کتاب سیمای امام حسین(ع) نوشته حجتالاسلام محمدرضا اکبری، پژوهشگر حوزه دین گامی در جهت معرفی جامع، مستند و در عین حال قابل فهم از شخصیت و نهضت آن حضرت است. این کتاب با اتکا به منابع معتبر تاریخی و حدیثی تلاش دارد تا تصویری روشن و دقیق از امام حسین(ع) از ولادت تا شهادت ارائه دهد. افزون بر آن، نویسنده با زبانی شیوا و منطقی منسجم، مفاهیم بلند حرکت حسینی را برای مخاطب امروز بازگو کرده است.
نویسنده این کتاب که سالها در عرصه پژوهشهای دینی قلم زده است، در این اثر نگاهی تحلیلی و معرفتی به سیره امام حسین(ع) داشته و کوشیده است تا از تکرار صرف روایتهای تاریخی فاصله گرفته و به لایههای عمیقتر پیام عاشورا بپردازد.
ایکنا در رابطه با چگونگی نگارش کتاب سیمای امام حسین(ع)، انگیزه نگارش، نحوه گردآوری و بررسی منابع، رویکرد محتوایی، چالشهای تحقیق و پیامی که این اثر برای انسان معاصر دارد، به گفتوگو با حجتالاسلام محمدرضا اکبری، نویسنده کتاب سیمای امام حسین(ع) و پژوهشگر دینی پرداخته است که مشروح آن را در ادامه میخوانیم و میبینیم.
در پاسخ به این پرسش باید عرض کنم که انگیزه اصلی بنده برای نگارش کتاب سیمای امام حسین(ع)، ایمان، اعتقاد قلبی و ارادت ویژهای بود که همواره نسبت به اهل بیت(ع) بهویژه حضرت اباعبدالله الحسین(ع) داشته و دارم. در طول دوران نویسندگی خود، آثار متعددی در حوزه معارف اسلامی به رشته تحریر درآوردهام، اما با گذشت زمان به این نتیجه رسیدم که نوشتن در موضوعات مرتبط با اهل بیت(ع)، جایگاهی خاص و اثری متفاوت دارد. حقیقتا فعالیت علمی و فرهنگی در مسیر اهل بیت(ع)، نورانیتی خاص و تأثیری عمیق بر روح انسان دارد. جالب است که برخی از دوستان اهل قلم نیز تجربهای مشابه را با بنده در میان گذاشتهاند. ایشان نیز معتقد بودند که آثارشان در موضوعات گوناگون بوده است، اما وقتی برای اهل بیت(ع) مینویسند، حس و حالی دیگر دارند و نوعی تجلی خاص را تجربه میکنند.
با درک این حقیقت، تصمیم گرفتم که تمرکز بیشتری بر نگارش آثاری پیرامون اهل بیت(ع) داشته باشم. این تصمیم منجر به تألیف مجموعهای از کتابها درباره شخصیت و سخنان حضرات معصومین(ع) شد. برای نمونه، کتاب سیمای فاطمه زهرا(س)، کتاب همای رحمت درباره حضرت امیرالمؤمنین(ع) و نیز مجموعه آثاری با محوریت کلمات نورانی اهل بیت(ع) با عناوینی همچون نهجالرسول(ص)، نهجالسجاد(ع)، نهجالرضا(ع)، نهجالحسین(ع)، نهجالحسن(ع) و نهجالزهرا(س) که برخی از این آثار به چاپ رسیده و برخی دیگر در نوبت چاپ قرار دارند. کتاب سیمای امام حسین(ع) یکی از این آثار است که امروز مجال گفتوگو پیرامون آن فراهم شده است. البته پیش از این نیز در رابطه با حضرت سیدالشهدا(ع) کتاب نهجالکرامه بنده که مجموعهای از سخنان ایشان است، از سوی انتشارات مسجد مقدس جمکران به چاپ رسیده است. همچنین، کتاب نهجالحسین(ع) را نیز به رشته تحریر درآوردهام که مراحل نهایی آن به پایان رسیده و در شرف ارائه به ناشر است.
به طور کلی، انگیزه اصلی بنده از نگارش این آثار، عمق ارادت قلبی، ایمان راسخ و علاقه فراوانی است که نسبت به اهل بیت(ع) بهویژه حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در وجود خود احساس میکنم. در پایان، اجازه میخواهم مطلبی را نیز در تکمیل این بحث و برای تأکید بر اهمیت نگارش و مطالعه پیرامون شخصیت و معارف امام حسین(ع) و سایر اهل بیت(ع) ذکر کنم. یکی از علمای بزرگ تبریز، مرحوم شیخ محمود طلوعی گوگانی نقل میکنند که در دوران فعالیتهای علمی و پژوهشی خود در حوزه فقه، روزی در حین کار تحقیقی فقهی، الهامی به ایشان میشود که موجب تغییر مسیر علمیشان به سمت نگارش درباره اهل بیت(ع) میشود. پس از این واقعه، تصمیم میگیرند مجموعهای از مقالات علمای برجسته مانند علامه امینی و سلطانالواعظین، نویسنده کتاب شبهای پیشاور را گردآوری و در قالب کتابی با عنوان بوستان ولایت منتشر کنند.
ایشان کتاب مذکور را به یکی از علمای بزرگ قم، مرحوم آیتالله سیدمحمدمهدی لنگرودی تقدیم میکنند. پس از مدتی، طی دیداری مجدد، از آیتالله لنگرودی درباره مطالعه آن کتاب سؤال میکنند. ایشان در پاسخ واقعهای عجیب را نقل میکنند که مدتی پس از دریافت کتاب، به دلیل مشغلههای علمی، فرصت مطالعه آن را پیدا نکرده بودند، اما در رویایی صادقه، شخصیتی نورانی به ایشان ظاهر شده و با عتاب میگوید که چرا کتابی را که درباره ما اهل بیت(ع) است مطالعه نمیکنی؟ و پس از گفتوگویی کوتاه، خود را به عنوان حسین بن علی بن ابیطالب(ع) معرفی کرده و میفرمایند که اکنون زمان آن است که درباره ما بیشتر نوشته شده و بیشتر مطالعه شود. این رویا تأثیر عمیقی بر آیتالله لنگرودی گذاشته و موجب میشود تا بیش از پیش به ارزش والای آثار مرتبط با اهل بیت(ع) واقف شوند. خلاصه سخن اینکه گرچه موضوعات دینی بسیار گسترده، عمیق و جذاب هستند، اما هیچیک از آنها نمیتواند جایگاه نگارش، پژوهش و مطالعه پیرامون اهل بیت(ع) را بگیرد. سخنان، سیره و معارف نورانی ایشان سرمایهای بیبدیل برای رشد معنوی جامعه اسلامی و احیای فرهنگ اصیل دینی است.
در پاسخ به این پرسش ابتدا باید اشاره کنم که کتاب سیمای امام حسین(ع) در مقایسه با دیگر آثاری که تاکنون درباره آن حضرت منتشر شدهاند، تفاوتهای متعددی دارد. به طور کلی، رویکرد بنده در تألیف آثار این است که از تکرار پرهیز کرده و اثری نو و متفاوت ارائه کنم؛ اثری که مطلبی تازه در اختیار خواننده قرار دهد. اگر هدف صرفا بازگویی مطالب تکراری باشد، همان آثار قبلی کفایت میکند. از همینرو، در نگارش این کتاب نیز تلاش بسیاری شده است تا اثری متمایز از آثار پیشین ارائه شود. یکی از وجوه اصلی تفاوت این کتاب، جامعیت آن است. بسیاری از کتابهایی که درباره سیدالشهدا(ع) نگاشته شدهاند، تمرکز اصلیشان بر بخشی از زندگی ایشان مانند ایام پایانی عمر مبارک، واقعه عاشورا یا بررسی عبرتها و درسهای آن نهضت است، اما کتاب سیمای امام حسین(ع) با نگاهی جامع به ابعاد مختلف شخصیت، سیره و جایگاه دینی و اعتقادی آن حضرت پرداخته است. همین جامعنگری بود که ما را بر آن داشت تا عنوان «سیما» را برای کتاب انتخاب کنیم.
همچنین، در انتخاب این عنوان، دلالتی مفهومی نیز مدنظر بوده است. وقتی از «سیمای امام حسین(ع)» سخن میگوییم، دیگر نمیتوانیم فقط به یک بعد از زندگی یا شخصیت ایشان بپردازیم. «سیما» مفهومی فراگیر دارد و ما را ملزم میکند که نگاه همهجانبهای به اباعبدالله الحسین(ع) داشته باشیم؛ چه از نظر تاریخی، چه اعتقادی، چه اخلاقی و چه از جنبههای معرفتی و اجتماعی. از همینرو، این کتاب نمیتواند صرفا تاریخی باشد یا فقط به عاشورا بپردازد، بلکه باید تصویری کامل و چندبعدی از حضرت ارائه دهد. علاوه بر این، در کتاب حاضر مباحث اعتقادی نظیر مسئله امامت امام حسین(ع) نیز با دقت مورد توجه قرار گرفتهاند، موضوعی که کمتر در آثار مشابه به این صورت مورد پردازش قرار گرفته است.
از دیگر ویژگیهای ممتاز این کتاب، بررسی شخصیت یاران آن حضرت و همچنین، دشمنان ایشان است. در فصلهایی مستقل، سیمای یاران و سیمای دشمنان امام حسین(ع) با نگاهی تحلیلی بررسی شدهاند. همچنین، بخش درسها و عبرتها نیز در فصلی جداگانه تنظیم شده که اهمیت آن در انتقال پیامهای عاشورا انکارناپذیر است. برای تبیین بیشتر جامعیت این اثر میتوان به ساختار فصول آن اشارهای کوتاه داشت. فصل اول با عنوان «از طلوع تا عروج» به زندگی امام حسین(ع) از ولادت تا شهادت میپردازد. فصل دوم، «امام حسین(ع) در آینه وحی» شامل بررسی آیات قرآنی مرتبط با آن حضرت است. فصل سوم با عنوان «امام حسین(ع) در نگاه دانشمندان» دیدگاهها و سخنان اندیشمندان و بزرگان چه در گذشته و چه در دوران معاصر درباره امام حسین(ع) را منعکس میکند. فصل چهارم با موضوع محبت به امام حسین(ع) به جایگاه محبت و مودت نسبت به آن حضرت در تعالیم دینی میپردازد. فصل پنجم با عنوان امام علی(ع) به ارتباط شخصیتی و تاریخی بین حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) اختصاص دارد. فصل ششم به نام صحنههای اعجاز، به معجزات بهوقوع پیوسته از جانب امام حسین(ع) میپردازد، معجزاتی که غالبا در آثار مستقل مورد بحث قرار گرفتهاند، اما در این کتاب به دلیل نگاه جامعمحور در کنار سایر مباحث آورده شدهاند. در فصل هفتم با عنوان جلوههای فضیلت، به ۱۷ ویژگی فضیلتآمیز امام حسین(ع) پرداخته شده است. فصل هشتم با عنوان منشور اخلاقی حسین بن علی(ع) یکی از مهمترین فصلهای کتاب به شمار میرود. در این فصل ۱۸ صفت اخلاقی برجسته آن حضرت به تفصیل بیان شده و میتواند شناخت عمیقتری از ابعاد شخصیتی ایشان به خواننده ارائه دهد.
همانطور که پیشتر اشاره شد، فصلهایی نیز به سیمای یاران (فصل نهم) و سیمای دشمنان (فصل دهم) اختصاص یافته است. فصل یازدهم با عنوان نهضت عاشورا، تحلیلی جامع از قیام امام حسین(ع) ارائه میدهد. در کنار این فصل، عبرتها و درسهای عاشورا نیز در بخشی مستقل طرح شدهاند تا اهمیت تربیتی و اجتماعی آن نهضت بیشتر مورد توجه قرار گیرد. مجموعه این مباحث نشان دهنده آن است که کتاب سیمای امام حسین(ع) نهتنها از نظر ساختاری و محتوایی، بلکه از نظر رویکردی نیز اثری متمایز و دارای ویژگیهای منحصر به فرد در میان آثار مشابه محسوب میشود.
بیتردید شخصیت نورانی امام حسین(ع) ابعاد متنوع و بسیار گستردهای دارد، اما آنچه در فرآیند تألیف این کتاب برای بنده از جایگاه ویژهای برخوردار بود، نقش تأثیرگذار آن حضرت در حفظ و بقای اسلام است. امام حسین(ع) سبط پیامبر اکرم(ص)، حجت خدا، ولیالله و جمالآفرین شقایق آل محمد(ع) است، شخصیتی که به دلیل جذابیت و عظمت وجودی خویش، نقشی بیبدیل در صیانت از جوهره اسلام ایفا کرده است. در این زمینه اشاره به یک نکته اساسی بسیار ضروری است. پیامبر گرامی اسلام(ص) اسلام را پایهگذاری کرد و با مجاهدتهای طاقتفرسا آن را گسترش داد و جامعه اسلامی را شکل داد. اما همانطور که خود آن حضرت پیشبینی کرده بود، اسلام پس از او با غربت روبرو شد. ایشان فرموده بودند: «بدأ الإسلام غریباً و سیعود غریباً؛ اسلام غریبانه آغاز شد و به زودی نیز دچار غربت خواهد شد». پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) بهویژه در دوران حکومت بنیامیه، این پیشبینی به تحقق پیوست. در آن مقطع، اسلام با انحرافات بنیادینی مواجه شد، خلافت اسلامی به سلطنت موروثی تبدیل شد، ارزشهای توحیدی و الهی کمرنگ و ولایت اهل بیت(ع) عملا کنار نهاده شد.
در چنین برههای، امام حسین(ع) به عنوان ذخیره الهی در صحنه ظاهر شد تا در برابر انحرافات ایستادگی کرده و از نابودی اسلام جلوگیری کند. از این منظر میتوان به روشنی اذعان کرد که اگر پیامبر اکرم(ص) علت احداث اسلام بودند، امام حسین(ع) علت بقای آن هستند. جمله حکیمانهای که در این زمینه بسیار گویاست این است که «الإسلامُ محمّدیُّ الحدُوث و حُسَینیُّ البقاء» اسلام بهواسطه پیامبر اکرم(ص) پدید آمد، اما بقای آن مرهون قیام و فداکاری امام حسین(ع) است و اگر بخواهیم ادامه این مسیر را با ظهور حضرت بقیةالله(عج) کامل بدانیم، میتوان این عبارت را اینگونه تکمیل کرد که «الإسلامُ محمّدیُّ الحدُوث، حُسَینیُّ البقاء، مهدَویُّ الحیاة؛ اسلام با پیامبر(ص) آغاز شد، با امام حسین(ع) باقی ماند و با حضرت مهدی(عج) زنده خواهد شد». این نقش بینظیر امام حسین(ع) در تثبیت و حفظ دین الهی، عظمت شخصیت ایشان را دو چندان میکند. خداوند متعال برای جاودان کردن اسلام، حسین بن علی(ع) را جاودانه قرار داد و این جاودانگی را با عاشورا و ویژگیهای اختصاصی آن حضرت تضمین کرد.
از جمله ویژگیهایی که برای امام حسین(ع) بهصورت ویژه در نظر گرفته شده، فضیلت زیارت آن حضرت است. در روایات متعددی آمده است که زیارت امام حسین(ع) پاداشی کمنظیر دارد و حتی زیارت آن حضرت بهمثابه زیارت خداوند در عرش توصیف شده است. در یکی از روایات معروف نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) در حالیکه حسین(ع) را بر دامان خود نشانده و با وی بازی میکردند، مورد توجه عایشه قرار گرفتند. عایشه با شگفتی گفت که یا رسولالله! این کودک شما را بسیار مجذوب کرده است. حضرت فرمودند که چرا شگفتزده نشوم در حالی که او میوه دل من و نور چشم من است؟ سپس، اشارهای کرده و فرمودند که اما بهزودی از امت من کسانی خواهند آمد که او را خواهند کشت و آنگاه که کشته شد، هر کس او را زیارت کند، پاداش زیارتش همچون پاداش یک حج از حجهای من خواهد بود. عایشه با تعجب پرسید که آیا فقط یک حج؟ پیامبر(ص) پاسخ دادند که بلکه دو حج، عایشه بار دیگر شگفتزده شد و پرسید دو حج؟ فرمودند چهار حج و این شمارش در روایت ادامه مییابد تا به پاداشی معادل نود حج پیامبر اکرم(ص) میرسد. این حجم عظیم از ثواب نشان از جایگاه استثنایی امام حسین(ص) در نظام الهی دارد.
اما این سؤال پیش میآید که چرا چنین پاداشی در نظر گرفته شده است؟ به دلیل آنکه امام حسین(ع) علت مبقیه اسلام است. تا حسین(ع) زنده است، اسلام نیز زنده خواهد ماند. خداوند متعال نیز برای پاسداشت این جایگاه والا، فضائل و امتیازاتی منحصربهفرد برای آن حضرت قرار داده است. یکی از جلوههای این عنایت الهی، همان زیارت پربرکت و پرثواب ایشان است که خود نشانه عمق تأثیرگذاری آن حضرت بر بقای دین الهی است. بنابراین، در این کتاب نیز تلاش شده است تا این بعد بنیادین و حیاتی از شخصیت امام حسین(ع) یعنی نقش ایشان در حفظ اسلام برجسته و بهدرستی تبیین شود.
بیتردید، تمام ویژگیها و صفات امام حسین(ع) برجسته، الهامبخش و سرشار از معنا و عظمت هستند. شخصیت آن حضرت، شخصیتی جامع و فراتر از حد توصیف بشری است و هر بعد از وجود ایشان پرتوی از نور الهی و تجلی کمالات انسانی و ربانی است. با این حال، اگر بخواهیم به یکی از صفات امام حسین(ع) که در فرآیند تألیف کتاب سیمای امام حسین(ع) بیشتر به چشم آمده و تأثیر آن در تحقق اهداف نهضت حسینی مشهود است، اشاره کنیم، قاطعیت و صلابت ایشان از جمله ویژگیهای بارز و بسیار تأثیرگذار آن حضرت به شمار میرود. امام حسین(ع) از همان دوران جوانی شخصیتی قاطع، استوار و دارای جاذبه و دافعهای قوی همانند پدر بزرگوارشان امیرالمؤمنین علی(ع) داشتند. در کتاب سیمای امام حسین(ع) بهویژه در فصل نخست با عنوان «از طلوع تا عروج»، نمونههایی از این قاطعیت آورده شده است. یکی از این موارد مربوط به مناظرهای است که آن حضرت در سنین جوانی انجام دادند و در آن با صلابت تمام از جایگاه ولایت امیرالمؤمنین(ع) دفاع کرده و حقانیت آن حضرت را اثبات کردند؛ موضعگیری که در آن سن، شگفتانگیز و قابل تأمل است.
نمونهای دیگر از این قاطعیت را میتوان در برخورد امام حسین(ع) با ولید بن عتبه، فرماندار مدینه مشاهده کرد. زمانی که ولید قصد داشت تصرف ناروایی در اموال آن حضرت داشته باشد، امام حسین(ع) پیام روشنی فرستادند و هشدار دادند که اگر بخواهی در اموال من دستاندازی کنی، با شمشیرم به مسجد رسول خدا(ص) میآیم، یارانم را گرد میآورم و مانع این تعدی خواهم شد. ولید که با شخصیت سیاسی مقتدری روبرو شده بود، عقبنشینی و از تصمیم خود صرفنظر کرد. این نمونه نشان از آن دارد که قاطعیت امام حسین(ع) تنها در میدان نبرد نبود، بلکه در عرصههای سیاسی و اجتماعی نیز با قدرتی تحسینبرانگیز حضور داشت.
نمونهای دیگر در تاریخ مربوط به زمان صلح امام حسن(ع) با معاویه است. پس از صلح، معاویه از امام مجتبی(ع) خواست که امام حسین(ع) نیز برای بیعت حاضر شود، اما پاسخ قاطع امام حسین(ع) این بود که حسین بیعت نمیکند، چنین درخواستی را مطرح نکنید که امکانپذیر نیست. موضع قاطع آن حضرت چنان تأثیرگذار بود که حتی معاویه با وجود جایگاه سیاسی خود از اصرار بیشتر خودداری کرد و کوتاه آمد. روشن بود که در صورت اجبار، امام حسین(ع) اهل تسلیم نبودند و آماده مقاومت بودند. اما نقطه اوج قاطعیت آن حضرت در کربلا متجلی شد. در آنجا ایشان نهتنها از حقانیت مسیر خود دفاع کردند، بلکه در برابر تهدیدها و فشارهای عبیدالله بن زیاد نیز ایستادگی بینظیری نشان دادند. زمانی که عبیدالله نامهای برای امام حسین(ع) فرستاد، حضرت پس از مطالعه نامه آن را کنار گذاشته و فرمودند که این قومی که اطاعت اهل بیت(ع) را کنار گذاشتهاند، هرگز رستگار نخواهند شد. پیک عبیدالله منتظر پاسخ مکتوب شد و عرضه داشت که آیا پاسخ نامه را نمیفرمایید؟ امام(ع) فرمودند که این نامه پاسخ ندارد، عذاب دارد. پاسخی که نشان از اوج قاطعیت، بینش و استواری در برابر طاغوت زمان بود.
در میدان نبرد نیز قاطعیت امام حسین(ع) کمنظیر است. ایستادگی ایشان و یارانشان در برابر سپاه انبوه دشمن آن هم در گرمای سوزان صحرای کربلا نماد روشن ایمان، اراده و شجاعت بینظیر بود. اینکه شخصی با چنین تعداد اندک در مدت زمان کوتاهی آنگونه بجنگد و شماری از دشمنان را به خاک افکند، خود گویای قدرت روحی و صلابت فوقالعاده آن حضرت است، قاطعیتی که نه از سر عصیان، بلکه برخاسته از حجت الهی و ایمان راستین بود. در یک کلام، قاطعیت امام حسین(ع) نهتنها ویژگی شخصی، بلکه بخشی از راهبرد الهی نهضت عاشورا بود، قاطعیتی که از سستی، مصلحتاندیشی یا ترس بهدور بود و بر پایه یقین به وعده الهی و مسئولیت در قبال امت شکل گرفته بود.
نهضت عاشورا مجموعهای غنی از پیامها، آموزهها و الگوهای معرفتی، اخلاقی، اجتماعی و عبادی است. در کتاب سیمای امام حسین(ع) تلاش شده تا بهصورت جامع به این پیامها پرداخته شود. اما اگر بخواهیم در این مجال محدود فقط به یک نمونه از پیامهای این قیام عظیم اشاره کنیم که برای جامعه امروز ما از اهمیت ویژهای برخوردار است، باید اذعان کنیم که بزرگداشت نماز و توجه به جایگاه والای آن از مهمترین و اولویتدارترین آموزههای دین مبین اسلام است. نماز، ستون دین و نماد بندگی خالصانه است و امام حسین(ع) در سختترین شرایط، در حساسترین لحظات و در آستانه شهادت بر اهمیت آن تأکید ویژه داشتند تا آنجا که اقامه نماز را بر آغاز جنگ مقدم دانستند و برای آن وقت خواستند. یکی از نمونههای بارز این اهتمام به نماز، ماجرای شب عاشوراست. دشمن در روز تاسوعا حمله را آغاز کرد و قصد داشت نبرد را در همان روز به پایان برساند. هنگامی که سپاه دشمن تا نزدیکی خیمهها پیشروی کرد، حضرت عباس(ع) نزد امام حسین(ع) آمده و گزارش وضعیت را ارائه داد. امام حسین(ع) در پاسخ فرمودند که اگر میتوانی از آنان یک شب مهلت بگیر؛ چراکه ما میخواهیم این شب را به نماز، دعا و استغفار بگذرانیم. خداوند میداند که من نماز و دعا و تلاوت قرآن را بسیار دوست دارم. در نتیجه، شب عاشورا به عبادت و انس با خدا سپری شد و هر یک از یاران در گوشهای از اردوگاه مشغول دعا و تهجد بودند. آنان آگاه بودند که این شب، شب وداع و آخرین فرصت برای راز و نیاز با پروردگار است. این خود نشان از عمق معنویت حاکم بر سپاه امام حسین(ع) دارد.
نمونه دیگر مربوط به روز عاشورا و نماز ظهر عاشوراست. زمانی که دشمن حمله را آغاز کرده بود و فضای جنگ سراسر میدان را فرا گرفته بود، یکی از اصحاب شجاع امام حسین(ع) به نام عمر بن عبدالله ساعدی خدمت آن حضرت آمد و عرض کرد که یابن رسولالله! دشمن به ما نزدیک شده است و کشته خواهیم شد، اما پیش از آن دوست دارم با نماز ظهر خدا را ملاقات کنم. امام حسین(ع) نگاهی به آسمان افکندند و فرمودند که یادآوری خوبی کردی، خداوند تو را رحمت کند که ما را به نماز یادآور شدی. سپس، دستور دادند به دشمن اعلام شود که برای اقامه نماز آتش جنگ متوقف شود، اما دشمن با گستاخی این درخواست را نپذیرفت. با این وجود، امام حسین(ع) به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی فرمودند که در مقابل ایشان بایستند تا ایشان نماز بخوانند. این دو یار وفادار در حالی که بدن خود را سپر تیرها قرار داده بودند، امام(ع) را در نماز محافظت کردند. امام حسین(ع) در همان میدان نبرد و در آن وضعیت بحرانی و در حالیکه بسیاری از یاران به شهادت رسیده بودند، با آرامش کامل به اقامه نماز پرداختند.
این صحنه نهتنها یکی از زیباترین لحظات تاریخ اسلام است، بلکه پیام روشنی به تمام تاریخ دارد که تا حسین(ع) زنده است، نماز زنده است و هر که حسینی است، باید در بزرگداشت نماز کوشا باشد. چگونه ممکن است کسی ادعای پیروی از امام حسین(ع) را داشته باشد اما نسبت به نماز بیتفاوت باشد یا خدای ناکرده در انجام آن کوتاهی کند؟ نماز در مکتب حسینی جایگاهی حیاتی دارد و کسی که در پیوند با نهضت عاشورا است، نمیتواند نسبت به این فریضه الهی سهلانگار باشد. بنابراین، یکی از پیامهای اساسی عاشورا که در کتاب سیمای امام حسین(ع) نیز با دقت مورد بررسی قرار گرفته، دعوت به اقامه واقعی نماز و بزرگداشت عملی آن در زندگی فردی و اجتماعی است. جامعهای که به نماز اهمیت میدهد، به حیات معنوی خود معنا بخشیده و مسیر صحیح بندگی را پیش گرفته است.
ارتباط میان امام حسین(ع) و جوانان بسیار عمیق و برجسته است؛ چراکه امام حسین(ع) سرور جوانان اهل بهشت هستند. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «الحسن و الحسین سیدی شباب أهل الجنة» که این روایت هم در منابع شیعه و هم اهل سنت بهطور مستند نقل شده است و خود امام حسین(ع) نیز به آن تمسک میجستند. در کربلا، وقتی امام حسین(ع) در برابر دشمن ایستادند، به آنان یادآوری کردند که پیامبر(ص) درباره ایشان فرمودند که سرور جوانان اهل بهشت است و این مطلب از سوی دشمنان نیز به رسمیت شناخته شد. از این رو، امام حسین(ع) الگویی بینظیر برای همه جوانان مسلمان است، چه آنانی که در طول تاریخ همچون هابیل، جوانی مؤمن و شهادتطلب بودند و چه همه کسانی که زندگی الهی و ایمانی دارند.
یکی از ابعاد بارز الگوی امام حسین(ع) برای جوانان، جهاد تبیین ایشان است. نهضت کربلا صرفا یک مبارزه نظامی نبود، بلکه جهاد تبیین نیز بود. امام حسین(ع) در مکه و در مسیر حرکت از مدینه به کربلا خطابهها و بیانات متعدد و عمیقی داشتند که با هدف روشنگری حقایق و تبلیغ معارف اسلام و ولایت اهل بیت(ع) بود. این جهاد تبیین نقش مهمی در آمادهسازی زمینههای نهضت عاشورا داشت. امروز نیز وظیفه جوانان مسلمان است که همان راه امام حسین(ع) را در پیش بگیرند و با بهرهگیری از امکانات ارتباطی و رسانهای در جهت تبیین حقایق دین، انقلاب اسلامی و شخصیتهای برجسته مانند امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب تلاش کنند.
علاوه بر این، حرکت عظیم اربعین حسینی خود جلوهای بزرگ از جهاد تبیین است که به شکلی فراگیر جهانی شده و تأثیر عمیقی بر قلب و جان مردم جهان گذاشته است. این جریان سال به سال شکوفاتر و گستردهتر میشود و نمونهای زنده از اثرگذاری فرهنگ حسینی است. همچنین، باور داریم که امام حسین(ع) پس از ظهور حضرت ولیعصر(عج) به عنوان حکومت حسینی، بیش از ۳۰۰ سال حکومت خواهند کرد که این نشانه تداوم و قدرت جاودانه نهضت ایشان است.
به جوانان عزیز و علاقهمند به حوزه پژوهش در سیرهنگاری و تاریخنگاری اسلامی توصیه میکنم که برای ورود به این عرصه، مقدمات علمی و مهارتهای نگارشی را به دقت فراهم کنند. دو اصل اساسی برای موفقیت در این کار وجود دارد که اولین اصل، کسب علمیت لازم است. این بدان معناست که پژوهشگران باید سطح علمی کافی برای مطالعه، تجزیه و تحلیل و اظهار نظر در موضوعات تاریخی و دینی را داشته باشند. بدون این دانش، کار پژوهشی به دشواری پیش میرود و ممکن است آسیبرسان نیز باشد.
دومین اصل نیز هنر نگارش به معنای توانایی نوشتن شیوا، روان و قابل فهم است که این امر به تمرین، ذوق نوشتن و کسب تجربه نیاز دارد. بسیاری از بزرگان دانشمند به دلیل نداشتن مهارت نوشتاری نتوانستند آثار خود را به خوبی منتقل کنند. امروزه فضای مجازی و ابزارهای ارتباطی فرصت بینظیری برای پژوهشگران و نویسندگان فراهم کرده است تا مقالات، کتابها و آثار خود را به سرعت و گسترده منتشر کنند. بنابراین، جوانان با کسب این دو مهارت میتوانند در تبیین معارف اسلام، اهل بیت(ع) و به ویژه شخصیت امام حسین(ع) نقش مؤثری ایفا کنند.
مطالعه آثار مرتبط با اهل بیت(ع)، حضور در مجالس و مراسم، اظهار ارادت و بذل مال و جان در راه آنان از مهمترین راهکارها برای حفظ این میراث ارزشمند است. ملت ما همواره بهعنوان ملتی شناخته شده در ایثارگری و عشق به اهل بیت(ع) مطرح بوده و این سرمایه گرانبها باید همچنان حفظ و تقویت شود. محبت و عشق به امام حسین(ع) به ویژه، خیر دنیا و آخرت را به همراه دارد و گسترش این محبت و معرفت، زمینه برکات الهی را فراهم میکند.
گفتوگو از مجتبی افشار
انتهای پیام