راهپیمایی اربعین، یکی از بزرگترین و باشکوهترین تجمعهای مذهبی جهان اسلام، ظرفیت هنری و فرهنگی بسیار بالایی دارد که کمتر به صورت جامع و عمیق در آثار نمایشی و سینمایی مورد توجه قرار گرفته است. این رویداد عظیم، نه تنها مملو از عشق، ایثار و فداکاری است، بلکه حامل پیامهای تمدنی و فرهنگی گستردهای است که میتواند الهامبخش خلق آثار فاخر و تأثیرگذار باشد. با این حال، اغلب تولیدات موجود پیرامون اربعین، به شکل گزارشهای خبری و تصاویر تکراری محدود شدهاند و از پتانسیلهای دراماتیک و قصهگویی آن به خوبی بهره نبردهاند.
سیدمحمد حسینی، مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و مدیر گروه فیلم و سریال روایت فتح، در گفتوگویی با ایکنا به بررسی این موضوع پرداخته است. وی معتقد است که ظرفیتهای دراماتیک و انسانی اربعین بسیار گستردهتر از آن چیزی است که تاکنون در سینما و تلویزیون بازتاب یافته و این ظرفیت نیازمند درک عمیقتر، ذوق هنری و اراده مدیریتی است تا بتواند به تولید آثاری با کیفیت و اثرگذار منجر شود.
حسینی به ضرورت پرداختن به بخشهای کمتر دیده شده اربعین از جمله تأثیرات روانشناختی و اجتماعی بازگشت زائران به جامعه اشاره کرده و بر اهمیت خلق روایتهای خانوادگی و بیننسلی تأکید دارد که میتواند زمینهساز بازنمایی سبک زندگی ایرانی - اسلامی و تقویت هویت فرهنگی باشد. وی همچنین بر لزوم بهرهگیری از تنوع جغرافیایی و قومی زائران به عنوان فرصتی برای خلق روایتهای چندوجهی و جهانی تأکید کرده است.
از نگاه حسینی، بزرگترین چالش در مسیر تولید آثار فاخر درباره اربعین، نبود سرمایهگذاری جدی و اراده قوی از سوی نهادهای فرهنگی و رسانهای است. همچنین نبود ذوق هنری و فقدان پیوند میان درک عمیق از موضوع و خلاقیت هنری، موجب شده است که اغلب آثار به سطحیترین روایتها و کلیشهها محدود شوند و نتوانند جایگاه واقعی این پدیده عظیم را در هنر و فرهنگ بازنمایی کنند.
در ادامه، گفتوگوی ایکنا با سیدمحمد حسینی را میخوانیم که در آن به ظرفیتهای گسترده هنری و فرهنگی اربعین، چالشها و فرصتهای پیش روی تولید آثار نمایشی و نقش خانواده و سبک زندگی ایرانی - اسلامی در این مسیر پرداخته شده است.
ایکنا - راهپیمایی اربعین به عنوان یک رخداد عظیم مذهبی و فرهنگی، دارای چه ظرفیتهایی برای تبدیل به یک اثر هنری و نمایشی است؟ چرا تاکنون اغلب آثار درباره این موضوع، صرفاً به شکل گزارش خبری ارائه شدهاند و از بعد دراماتیک و قصهگو بهره کافی نبردهاند؟
راهپیمایی اربعین ظرفیت بسیار بالایی برای خلق آثار هنری دارد زیرا در بطن آن عشق، فداکاری و ایثار نهفته است. اما آنچه تاکنون در قالب مستندها و کارهای داستانی ساخته شده، عمدتاً به گزارش صرف از راهپیمایی اکتفا کردهاند و کمتر به جنبههای دراماتیک و قصهگویی پرداخته شده است. اغلب این آثار فقط تصویرهای تکراری از حرکت زائران و جلوههای ظاهری مسیر را نشان میدهند و فاقد عمق و ارزش خبری و انگیزشی واقعی برای مخاطب هستند.
با برخی جوانان با استعداد که در این مسیر فیلمهای کوتاهی ساختهاند، مواجه شدهام که نگاه هنری و قصهگو داشتهاند. مثلاً فیلم کوتاه «کالسکه» که به زندگی یک شخصیت در جریان پیادهروی اربعین میپردازد یا «استکانها» که با تمرکز بر جزئیات مسیر، به تصویرسازی هنری پرداخته است. اما این نمونهها کم و پراکندهاند و هنوز جای خالی آثار ماندگار و اثرگذار در این حوزه احساس میشود. تنها اثری که از نظر من توانسته به صورت مناسبی به این آیین عظیم بپردازد، فیلم «عصر روز دهم» بود.
از سوی دیگر، عرصه اربعین پر از داستانها و قصههایی است که هنوز به صورت جدی به آنها پرداخته نشده است. این رویداد، چه در تاریخ و چه در زمان حال، حاوی رخدادهای پرتنش و تأثیرگذاری است؛ برای مثال زمان بحران و تسخیر مناطق عراق توسط داعش، که میتوانست محور قصههای جذاب و عمیقی باشد. در کل، به نظر میرسد هنوز به این ظرفیت قصهگویی عادت نکردهایم و در روایتهای نمایشی خود، معمولاً از تنشهای غیرمتعارف بهره نمیبریم که همین باعث فاصله گرفتن از منحنی دراماتیک شخصیتها شده است.
ایکنا - شما به بخشهای کمتر دیده شده و مغفول راهپیمایی اربعین اشاره کردید؛ لطفاً توضیح دهید این بخشها چه هستند و چگونه میتوان آنها را در قالب آثار هنری و نمایشی به تصویر کشید؟ همچنین نقش بازگشت زائران و تأثیر اجتماعی آن بر جامعه ایرانی چه جایگاهی در این بحث دارد؟
بخشهای کمتر دیده شده اربعین میتواند بسیار گسترده باشد از جمله زندگی و تغییراتی که در زائران پس از بازگشت از این سفر مقدس رخ میدهد. این موضوع اغلب مغفول مانده و کمتر در آثار نمایشی به آن پرداخته شده است. بررسی بازخوردهای روانشناختی و جامعهشناختی این تجربه در سطح فردی و جمعی، میتواند زمینه مناسبی برای خلق روایتهای نو و جذاب فراهم آورد.
در فضای آکادمیک و تحلیلی نیز این حوزه هنوز جای خالی دارد و کمتر به تأثیرات اجتماعی و روانشناختی بازگشت زائران پرداخته شده است. این میتواند به عنوان یک رویکرد نوآورانه در فیلم و سریالسازی مطرح شود و بازتابدهنده عمق معنوی و تأثیر فرهنگی اربعین باشد.
اربعین نه تنها یک رویداد مذهبی بلکه یک نقطه عطف فرهنگی و تمدنی است که فراتر از مرزهای جغرافیایی و زبانی، انسانها را به هم پیوند میدهد. این ظرفیت عظیم تمدنی، زمینهساز خلق آثاری است که نه فقط در حوزه دینی، بلکه در سطح جهانی نیز تأثیرگذار باشد و پیامآور وحدت و همبستگی انسانی باشد.
ایکنا - در میان ویژگیهای فرهنگی اربعین، چه مؤلفههایی آن را به یک موضوع جذاب و مهم برای فیلمسازان و هنرمندان تبدیل میکند؟ چه تفاوتی میان اربعین و دیگر موضوعات مذهبی یا فرهنگی در ایران وجود دارد؟
اربعین به عنوان یک رویداد فرهنگی، مذهبی و تمدنی منحصر به فرد است و ویژگیهایی دارد که آن را از دیگر موضوعات متمایز میکند. مهمترین وجه تمایز آن، ایجاد نوعی وفاق و همبستگی انسانی در میان اقوام، طبقات و گرایشهای سیاسی مختلف است؛ امری که در سایر مناسک کمتر مشاهده میشود. این پیوندها ریشه در اعتقادات مشترک نسبت به سیدالشهدا و مفهوم مقدس شهادت دارد.
علاوه بر این، اربعین نموداری از یک تمدن در حال توسعه است که فراتر از مرزهای جغرافیایی و زبانی حرکت میکند. برخلاف برداشتهای نادرست که آن را به شکل شبهتمدن یا حرکتهای وحشی معرفی میکنند، اربعین به واقع یک جریان تمدنی انسانی است که به تعالی و ارتباط با آسمان و ابدیت میپردازد. این گستردگی و عمق، اربعین را به موضوعی جذاب برای فیلمسازان تبدیل کرده است که میتوانند در قالب روایتهای انسانی، اجتماعی و معنوی، این پدیده را به شکل هنرمندانه و تأثیرگذار بازتاب دهند.
ایکنا - با توجه به ظرفیتی که برای تولید آثار نمایشی درباره اربعین وجود دارد، به نظر شما کدام نهادها یا عوامل در حوزه تولید، فیلمنامهنویسی و اندیشهورزی مسئول هستند و چرا تاکنون آثار قابل توجه و ماندگار در این زمینه به تعداد کافی ساخته نشدهاند؟
مسئله اصلی، نبود اراده و انگیزه کافی برای پرداختن به موضوع اربعین به شکل جدی و هنرمندانه است. حتی با وجود ظرفیتهای بینظیر این پدیده، تولید آثار شاخص و ماندگار بسیار کم بوده و اغلب به تکرار گزارشهای خبری و روایتهای ساده بسنده شده است.
نهادهای متعددی مسئولیت دارند؛ از سازمانهای فرهنگی و هنری گرفته تا نهادهای دولتی و خصوصی که باید فضای مناسبی برای تولید آثار فاخر فراهم کنند. همچنین نقش فیلمنامهنویسان و کارگردانان خلاق و متعهد بسیار حیاتی است اما فقدان پژوهشهای عمیق، طرحهای نوآورانه و حمایتهای مادی و معنوی، باعث شده تولید آثار با کیفیت و تأثیرگذار به تعویق بیفتد.
تجربه آثار موفق در حوزه دفاع مقدس، مانند سریال «مختارنامه»، نشان داده که با اراده جدی، پشتوانه فکری و تولید حرفهای، میتوان به خلق آثاری ماندگار و اثرگذار پرداخت. به همین دلیل انتظار میرود با بهرهگیری از همین ظرفیتها، عرصه اربعین نیز بتواند جایگاه شایسته خود را در هنرهای نمایشی پیدا کند.
ایکنا - چه موانعی در مسیر تولید آثار فاخر وجود دارد و نهادهای مسئول چگونه باید این فضا را بهبود بخشند؟
واقعیت این است که امروز با انبوهی از تکرار مواجهیم که به روایتها و فرمهای نمایشی ما لطمه زده است. متأسفانه سطح تولیدات به پایینترین حد رسیده و اغلب فیلمها و سریالها از کلیشههای خستهکننده و حرکتهای گزارشی و خبری فراتر نمیروند. در این فضا، مخاطب به راحتی میتواند حدس بزند مجری یا راوی چه میخواهد بگوید و هیچ کششی برای او ایجاد نمیشود.
مهمترین مشکل نبود اراده قوی و سرمایهگذاری جدی در این حوزه است. اگر سازمانهایی مانند صدا و سیما بخواهند بر موضوعات اینچنینی تمرکز کنند و در قالب مجموعههای نمایشی پرمحتوا و جذاب وارد شوند، قطعاً سود سرشاری برای فرهنگ و هنر کشور خواهد داشت. این سرمایهگذاری باید با حوصله، دانش و ذوق هنری همراه باشد تا بتواند زندگی، عشق، رنج و دوستی را در قالبی انسانی و واقعی به تصویر بکشد.
ایکنا - یکی از نقاط ضعف عمده در تولیدات نمایشی درباره اربعین، نداشتن درک عمیق و پرداخت خلاقانه به موضوع است. به نظر شما «ذوق هنری» چه نقشی در پل زدن میان درک عمیق و خلاقیت هنری ایفا میکند و چگونه میتوان این ظرفیت را در سینمای ایران تقویت کرد؟
ذوق هنری همان پیوند دهنده عمیقترین احساسات و مفاهیم به زبان خلاقانه و اثرگذار است. این ذوق همان بستر لازم است که درک عمیق از موضوع را به شکوفههای خلاقیت هنری تبدیل میکند. متأسفانه در بسیاری از تولیدات ما، این بستر یا کمرنگ است یا به کلی غایب.
ایران به اندازه کافی سینماگران با استعداد و با اراده مدیریتی دارد که اگر حمایت شوند، میتوانند آثار فاخر خلق کنند. برای مثال، اگر صدا و سیما بتواند با برنامهریزی دقیق و تخصیص منابع مناسب، از ظرفیتهای هنرمندان جوان و خلاق استفاده کند، میتوان آثار ارزشمندی درباره اربعین و پیامدهای آن ساخت. قصههای متنوعی در مناطق مختلف کشور با چشماندازهای طبیعی بینظیر وجود دارد که هنوز دستنخورده باقی ماندهاند.
ایکنا - آیا میتوان قصههای متقاطع و بینالمللی از زائران اربعین را محور آثار نمایشی قرار داد؟ چگونه میتوان از تنوع قومیتی و جغرافیایی زائران بهره برد تا داستانهایی چندوجهی و جذاب خلق شود؟
یکی از فرصتهای بینظیر اربعین، حضور زائرانی از اقصی نقاط جهان است. داستانهایی که از پنج یا حتی بیشتر نقاط مختلف کره زمین شکل میگیرند و در مسیر این پیادهروی بزرگ به هم میرسند، میتوانند قصههایی سرشار از عشق، تفاوتهای فرهنگی، همزیستی مسالمتآمیز و ایمان مشترک را روایت کنند.
این تقاطعها، زمینهساز خلق روایتهایی است که هم جهانی و هم انسانی هستند. تصور کنید داستانی که شخصیتهایش از استرالیا، آفریقا، اروپا، آمریکای لاتین و آسیای میانه آمدهاند و هر کدام انگیزهها و تجربههای خود را در مسیر اربعین دنبال میکنند. این رویکرد میتواند جذابیت زیادی برای مخاطب داخلی و بینالمللی داشته باشد و ابعاد تازهای به هنر داستانگویی ما ببخشد.
ایکنا - روایتهای خانوادگی و بیننسلی در راهپیمایی اربعین چه ظرفیتهایی برای نشان دادن سبک زندگی ایرانی - اسلامی دارند؟ چگونه میتوان از این بستر برای تقویت هویت و سبک زندگی در آثار نمایشی بهره برد؟
روایتهای خانوادگی و بیننسلی اربعین، جلوهای از هویت ایرانی - اسلامی را به نمایش میگذارند که بسیار ماندگار، پویا و عمیق است. خانوادهها با گردهم آمدن حول محور این مناسک، یک نوع پیوند معنوی و فرهنگی خلق میکنند که برخاسته از باورها و ارزشهای مشترک است.
این بخش از تجربه اربعین، بستری عالی برای پرداخت به سبک زندگی و نقش خانواده در حفظ و انتقال فرهنگ دینی و ملی است. هر تصویری که از این فضای خانوادگی ارائه شود، میتواند به شکلی تأثیرگذار، حس تعلق، وحدت و عشق به اهل بیت را در مخاطب تقویت کند و به نوعی سبک زندگی ایرانی - اسلامی را بازنمایی کند. مطالعات دقیقتر و تحلیلهای جامعهشناختی درباره تأثیر این رویداد بر خانوادهها میتواند به تولید آثار هنری غنی و اثرگذار کمک کند.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام