اربعین حسینی چهل روز پس از واقعه جانسوز عاشورا، نه فقط یادآور یک رخداد تاریخی، بلکه نقطه اوج یک جریان معنوی و انسانی در طول تاریخ است. در این روز دلها بار دیگر به کربلا پر میکشد و زائران چه از راه دور و چه از نزدیک با امام حسین(ع) و یاران وفادارش تجدید بیعت میکنند. یکی از برجستهترین جلوههای این ارتباط قلبی و اعتقادی، «زیارتنامه اربعین» است؛ متنی که در روایات معتبر شیعی بهویژه از امام صادق(ع) نقل شده و به عنوان یکی از «نشانههای مؤمن» معرفی شده است.
زیارتنامه اربعین نهتنها بیانگر جایگاه والای امام حسین(ع) در نظام اعتقادی شیعه است، بلکه روح کلی آن پیامآور حقطلبی، آزادگی و نفی هرگونه ظلم و ستم است. مضامین این زیارت از یک سو شرحی کوتاه اما پرمعنا از واقعه عاشورا و اهداف قیام حسینی ارائه میدهد و از سوی دیگر زائر را به مسئولیتپذیری در برابر آرمانهای امام(ع) فرا میخواند. از همین رو، این متن مقدس قرنهاست که در میان شیعیان نه صرفاً به عنوان یک دعا، بلکه به مثابه مانیفست مقاومت و وفاداری تلقی میشود.
در دوران معاصر نیز مراسم عظیم پیادهروی اربعین و قرائت زیارتنامه در کنار ضریح مطهر به نمادی جهانی از وحدت، همبستگی و عشق به حقیقت تبدیل شده است، جریانی که مرزهای جغرافیایی و قومی را درنوردیده و پیامی فرازمانی به بشریت مخابره میکند.
در راستای بررسی ابعاد گوناگون زیارتنامه اربعین امام حسین(ع) از پیشینه تاریخی و جایگاه روایی گرفته تا پیامهای اخلاقی، تربیتی و اجتماعی آن به گفتوگو با حجتالاسلام محمدرضا دهدست، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان پرداختیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
موضوع نخست، پیشینه زیارت اربعین است. زیارت شریف اربعین که در منابع معتبر روایی و دعایی شیعه نقل شده، از جمله قدیمیترین ادعیهای است که از وجود مقدس امام محمد باقر(ع) و سپس، از امام جعفر صادق(ع) به ما رسیده است. وجود مقدس امام باقر(ع) خود در واقعه کربلا حضور داشتند و صحنههای آن را از نزدیک مشاهده کردند. چهل روز پس از واقعه عاشورا، ایشان همراه با 84 زن و کودک به کربلا بازگشتند. بنابراین، مسلم است که این زیارت شریف نزد ایشان از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است.
در اصطلاح علمی و اعتقادی، به اینگونه زیارات «زیارت مأثوره» گفته میشود و مقصود از آن زیارتی است که از امام معصوم(ع) به دست ما رسیده است. این امر نشان میدهد که زیارت اربعین از درجه استناد و حجیت بالایی برخوردار است. پس از امام صادق(ع)، تمامی امامان معصوم(ع) نسبت به این زیارت اهتمام داشتند، اما در میان ایشان، وجود مقدس امام علی بن موسیالرضا(ع) اهمیت ویژهای برای زیارت اربعین بیان فرموده و آن را برای اصحاب خود بازگو کردهاند. به این ترتیب، این زیارت شریف از قول امام معصوم و به صورت متوالی از پدر به پسر، از امام صادق(ع) به امام موسی کاظم(ع)، سپس، به امام رضا(ع) تا زمان امام حسن عسکری(ع) منتقل شده است. پس از دوران امام حسن عسکری(ع) و در عصر غیبت، فقیهان بزرگی ظهور کردند. از جمله ایشان، شیخ صدوق ابن بابویه و استاد وی ابن قولویه و همچنین، دیگر علما و فقیهان بودند که در آثار مکتوب خود، زیارت اربعین را نقل کردهاند.
جایگاه زیارت اربعین در میان سایر زیارتها، بسیار ممتاز و ویژه است. یکی از پرسشهای مهمی که درباره این زیارت مطرح میشود، علت تأکید بسیار در روایات بر انجام آن است. این تأکید ناشی از چند عامل مهم است که اصلیترین آن، محوریت بیدار کردن مردم از جهل و نادانی است. در متن زیارت اربعین آمده است که امام حسین(ع) جان خود و خون قلب خویش را در راه خدا فدا کردند تا بندگان خدا از جهالت رهایی یافته و پردههای نادانی کنار رود. بنابراین، اساس و محور این زیارت بر معرفت، بصیرت، بیداری و روشنبینی استوار است. تجربه تاریخ نشان میدهد که ریشه تمام پیروزیهای بزرگ در بصیرت و آگاهی نهفته است. هیچ جامعهای که گرفتار جهل و نادانی باشد، طعم عزت و پیروزی را نخواهد چشید. به همین جهت، در فراز «لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ» از زیارت اربعین، این هدف بزرگ به روشنی بیان شده است.
پذیرش ولایت امام، معیار تمایز مؤمن حقیقی از مسلمان ظاهری است؛ چراکه مسلمانان بسیاری ممکن است به ظاهر احکام اسلامی پایبند باشند، اما اگر از مسیر ولایت جدا شوند، در معرض گمراهی و انحراف قرار خواهند گرفت
این همان معنای واقعی و هدف والایی است که سبب تأکید بسیار بر این زیارت شده است. امامان معصوم(ع) نهایت اهتمام خود را صرف تبیین این پیام کردهاند، پیامی که امروز نیز رهبر معظم انقلاب اسلامی بر آن تأکید دارند، یعنی تبیین صحیح مسائل واقعی برای مردم. چنین تبیینی یکی از اهداف بزرگ زیارت اربعین است که جامعه را در مسیر صحیح و پیروزی قرار میدهد. تأکید فراوان بر زیارت اربعین در حقیقت، تأکید بر دستیابی به معرفت و بصیرت و رهایی از جهل است. امروزه دشمنان تلاش بسیاری میکنند تا از جهل مردم جهان بهرهبرداری کرده و آنان را تحت سلطه خود درآورند. زیارت اربعین، دعوتی است برای دور کردن مردم از جهل و آگاه کردن آنان به این حقیقت که قیام امام حسین(ع) برای بیدارسازی جامعه بود. این بیدارسازی از روز عاشورا از سوی امام زینالعابدین(ع) و حضرت زینب(س) آغاز شد و تا روز اربعین که این دو بزرگوار به کربلا بازگشتند، ادامه یافت. ثمره این حرکت، آگاهیبخش آن بود که حتی برخی از کسانی که در شهادت امام حسین(ع) نقش داشتند، در نهضتی به نام «توابین» گردهم آمدند، از کار خود توبه کردند و در اطراف مختار ثقفی اجتماع کردند تا انتقام خون سیدالشهدا(ع) را بگیرند. این رویداد تاریخی، نشاندهنده اثر عمیق جهلزدایی و بصیرتبخشی است که زیارت اربعین بر آن تأکید دارد.
یکی از پرسشهای مهم درباره اربعین و زیارت آن، مفهوم «نشانه مؤمن» بودن این زیارت در روایت مشهور امام حسن عسکری(ع) است. در این روایت، امام(ع) چند ویژگی را بهعنوان نشانههای مؤمن ذکر میفرمایند که یکی از آنها زیارت اربعین است. این پرسش مطرح میشود که چرا زیارت اربعین چنین جایگاهی یافته و چگونه میتوان آن را نشانه ایمان دانست؟ بررسی محتوای زیارت اربعین نشان میدهد که این زیارت تأکید ویژهای بر ولایتپذیری دارد. در فراز «أَشْهَدُ أَنَّکَ وَلِیُّ اللّه» زائر شهادت میدهد که امام حسین(ع) ولی خداست. این اعتراف بیانگر آن است که یکی از ارکان مهم ایمان، پذیرش ولایت الهی است. مؤمن واقعی پس از پذیرش ولایت خداوند و سپس، ولایت رسول خدا(ص)، باید ولایت امام معصوم(ع) را نیز بپذیرد. پذیرش ولایت امام، معیار تمایز مؤمن حقیقی از مسلمان ظاهری است؛ چراکه مسلمانان بسیاری ممکن است به ظاهر احکام اسلامی پایبند باشند، اما اگر از مسیر ولایت جدا شوند، در معرض گمراهی و انحراف قرار خواهند گرفت.
سلام زائر، نوعی پیوند قلبی و تعهد عملی برای همراهی با حقیقت ولایت و مسیر امام محسوب میشود
تجربههای تاریخی نشان داده است که اسلامِ بدون ولایت، به پوستهای بیمحتوا بدل میشود که نمونه آشکار آن جریان تکفیری داعش است. این جریان، ظاهری اسلامی دارد، اما از حقیقت ولایت و هدایت معصوم بیبهره است. از همینرو است که گفته میشود زیارت اربعین در مؤمن تجلّی یافته؛ زیرا این زیارت روح ولایتپذیری را در جان مؤمن زنده میکند. بر اساس این معنا، وقتی مؤمن در زیارت اربعین شهادت میدهد که امام حسین(ع) ولی خداست، در واقع پیمانی معنوی با ولی زمان خود نیز میبندد. اگر انسان گام در مسیر ولایت ولی خدا بگذارد، اسلام او خالص، صحیح و ناب خواهد بود. در غیر این صورت، هر چند ظاهر اسلام را حفظ کرده باشد، در شمار جاهلان گمراه قرار میگیرد و حقیقت راستین اسلام در وجودش متجلی نخواهد بود.
یکی از مسائل اساسی درباره زیارت اربعین، شناخت مهمترین مضامین و پیامهای اصلی آن است. زیارت اربعین متنی سرشار از آموزههای اخلاقی، عقیدتی و تربیتی است و اگر تمامی فرازهای آن را دقیقاً بررسی کنیم، پنج محور اساسی و کلیدی بهعنوان ستونهای زیارت اربعین قابل شناسایی است. محور نخست، سلام واقعی به امام معصوم(ع) است. زائر در ابتدای زیارت میگوید: «السلام علیک یا ولیالله» که این سلام صرفاً یک عبارت ظاهری و ادبی نیست، بلکه سلامی واقعی است که اعلام میکند زائر با امام معصوم(ع) همسو شده و با او در مسیر حق همراه است. همانطور که در زیارت آمده است: «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم»، این پیام نشاندهنده اعلام صلح و دوستی با دوستان امام و مقابله با دشمنان ایشان است. به عبارت دیگر، سلام زائر، نوعی پیوند قلبی و تعهد عملی برای همراهی با حقیقت ولایت و مسیر امام محسوب میشود.
محور دوم، ولایتپذیری و همراهی کامل با امام است. در فراز «اشهد انک ولیالله»، زائر شهادت میدهد که امام حسین(ع)ولی خداوند است. پذیرش ولایت امام، نشانگر مؤمن بودن حقیقی است؛ زیرا مؤمن واقعی کسی است که هم ولایت خدا و رسول خدا را پذیرفته و هم پشت سر امام معصوم گام برمیدارد. این همراهی باید دقیق و متناسب با راه امام باشد؛ نه جلوتر و نه عقبتر از ایشان. بدین ترتیب، ولایتپذیری در زیارت اربعین بهعنوان یکی از ارکان ایمان مطرح میشود و معیار تمایز مؤمن واقعی از مسلمان ظاهری است.
محور سوم، جانفشانی و فداکاری برای تبیین حقایق است. در زیارت اربعین آمده است که امام حسین(ع) خون قلب خود را فدا کردند تا مردم هوشیار شوند و تحت تأثیر تبلیغات باطل قرار نگیرند. این پیام بر اهمیت بیدارسازی جامعه و رساندن مردم به حقیقت تأکید دارد. قیام عاشورا، صرفاً یک حرکت نظامی یا سیاسی نبود؛ بلکه هدف آن نشان دادن صراط مستقیم الهی و مقابله با تلاشهای گمراهکننده دشمنان بود. زیارت اربعین یادآور میشود که این بیدارسازی باید همواره ادامه یابد و مؤمنان وظیفه دارند راه امام را به دیگران معرفی کنند.
سلام واقعی به امام، ولایتپذیری، جانفشانی برای حقیقت، صبر و شکیبایی و لعن دشمنان، ستونهای اصلی زیارت اربعین را تشکیل میدهند
محور چهارم، صبر و شکیبایی در مسیر رسیدن به قله معنوی و تحقق اهداف الهی است. در متن زیارت آمده است: «جاهدهم فیک صابرا». این فراز بیانگر این است که مبارزه در راه حق، نیازمند استقامت و تحمل سختیهاست. صبر و شکیبایی، شرط لازم برای پیمودن مسیر حق و دستیابی به موفقیتهای بزرگ است؛ زیرا بدون تحمل رنجها و آزمونها، هیچ هدف معنوی بهطور کامل تحقق نمییابد.
محور پنجم و آخر، تأکید بر لعن دشمنان خدا و دشمنان صراط مستقیم است. همانگونه که قرآن کریم کافران، ظالمان و منافقان را لعن کرده، زیارت اربعین نیز بر اعلام جدایی از دشمنان و موضعگیری روشن در برابر آنان تأکید دارد. لعن دشمنان به معنای اعلام دوری از رحمت خدا برای آنان و پرهیز از همراهی با باطل است. این اصل، نشاندهنده رعایت کامل اصول ولایتپذیری و پایبندی به حقیقت دین است و از ارکان مهم زیارت اربعین محسوب میشود.
در مجموع، این پنج محور یعنی سلام واقعی به امام، ولایتپذیری، جانفشانی برای حقیقت، صبر و شکیبایی و لعن دشمنان، ستونهای اصلی زیارت اربعین را تشکیل میدهند. این مضامین نه تنها نشاندهنده عمق معنوی زیارت است، بلکه راهنمای عملی برای مؤمنان در زندگی فردی و اجتماعی محسوب میشود و بیانگر پیامهای اخلاقی، تربیتی و اعتقادی قیام عاشورا و زیارت اربعین است.
یکی از مهمترین و پرمعناترین عبارات موجود در زیارت اربعین، جمله «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک» است. این عبارت بیانگر عمق فداکاری امام حسین(ع) است که جان و خون قلب خویش را در راه خداوند و برای نجات بندگانش فدا کردند. واژه «مهجه» به معنای خون جاری از قلب انسان است و در اینجا نشاندهنده نهایت فداکاری و ایثار امام(ع) است، به گونهای که تا آخرین لحظه حیات و حتی زمانی که نیزه و شمشیر بر قلب ایشان فرو میآمد، هیچ لحظهای از پایبندی به حق و دفاع از دین دست برنداشتند. این عبارت، علاوه بر بیان عظمت شخصیتی و شجاعت امام حسین(ع)، حامل پیامی عمیق و عملی برای مؤمنان امروز است. آموزه اصلی آن این است که هر فرد مؤمن تا آخرین لحظه حتی در شرایطی که تنها و محاصره شده باشد، موظف است از دین خدا و مسیر حق دفاع کند. اگر دشمن، حتی در ظاهر قوی و تهدیدکننده باشد، مؤمن نباید از ولایت و ایمان خود کوتاه بیاید. این مفهوم نشان میدهد که پایبندی به راه حق محدود به شرایط آسان و ایمن نیست، بلکه در سختترین وضعیتها و خطرناکترین شرایط نیز باید ادامه یابد.
عبارت «بذل مهجته فیک» به ما نشان میدهد که مسیر امام حسین(ع) الگویی برای تمام مؤمنان است: تا آخرین قطره خون هر انسان مؤمن موظف است پایدار و ثابتقدم باشد و دست از حقگرایی برندارد. این همان معنای مقاومت، استقامت و شکیبایی در مسیر ولایت و حقیقت است که زیارت اربعین به روشنی بر آن تأکید دارد. علاوه بر این، این جمله پیامی اجتماعی و تربیتی نیز دارد. امام حسین(ع) با فداکاری خود میخواهند نشان دهند که نجات جامعه و بیدارسازی مردم تنها با ایثار و پایبندی به حق امکانپذیر است. به این ترتیب، «بذل مهجته فیک» نه تنها الگویی فردی، بلکه الگویی جمعی و تاریخی برای امت اسلامی فراهم میآورد؛ الگویی که تا امروز نیز در تربیت و هدایت مؤمنان و شکلدهی به جامعهای بیدار و آگاه قابل استفاده است.
امام حسین(ع) با فداکاری خود میخواهند نشان دهند که نجات جامعه و بیدارسازی مردم تنها با ایثار و پایبندی به حق امکانپذیر است
این عبارت زیارت اربعین ما را به تعهد مطلق و بیقید و شرط در مسیر ولایت، ایثار و پایبندی به حق دعوت میکند و نشان میدهد که مؤمن واقعی در مسیر دین، حتی در مواجهه با دشواریهای فراوان نیز نباید هیچگونه کوتاهی کند. این پیام امروز نیز که شرایط جامعه و جهان با چالشها و فشارهای متعدد مواجه است، کاربردی و الهامبخش است و راهنمایی برای همه کسانی است که میخواهند در مسیر حق ثابتقدم باشند.
زیارت اربعین تصویری بسیار روشن و عمیق از امام حسین(ع) ارائه میدهد که ایشان را به عنوان حجت الهی و مصلح جامعه معرفی میکند. در متن زیارت، امام حسین(ع) به صراحت حجت خداوند معرفی شدهاند، بدین معنا که پس از پیامبر اکرم(ص) ایشان به عنوان نماینده معصوم و دلیل روشن صراط مستقیم قرار دارند. این مفهوم در قرآن کریم نیز مورد تأکید قرار گرفته است، جایی که خداوند فرموده است: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم». منظور از «اولیالامر»، امام معصوم است و در دوران غیبت، ولی زمان یا ولی فقیه به عنوان جانشین امام معصوم، این جایگاه را بر عهده دارد. در ادبیات دینی، واژه «حجت» به معنای دلیلی آشکار و روشن است که پس از ارائه آن، هیچ بهانهای برای نپذیرفتن حقیقت باقی نمیماند.
بر این اساس، امام حسین(ع) حجتالله هستند، یعنی دلیل روشن و غیر قابل انکار برای شناخت صراط مستقیم الهی. قیام ایشان و تمامی حرکتهایشان در مسیر حق به گونهای است که هر کسی که بخواهد صادقانه از حق و حقیقت دفاع کند، با پیروی از مسیر ایشان و بهرهگیری از راهنماییهایشان، هدایت و کفایت لازم برای تشخیص راه درست را خواهد یافت. حجتالله بودن امام حسین(ع) همچنین، به معنای اتمام حجت الهی با مردم است، به این معنا که پس از قیام ایشان، مسیر حق به گونهای روشن و آشکار شده که دیگر کسی نمیتواند ادعای جهل یا بیخبری کند. این موضوع نشان میدهد که امام حسین(ع) نه تنها نماد ایثار و فداکاری هستند، بلکه سرمشق و الگویی برای دفاع از حقیقت و حفظ صراط مستقیم به شمار میروند.
از سوی دیگر، این جایگاه به مردم یادآوری میکند که برای حفظ دین و حقایق الهی باید پیروی از حجت خداوند را سرلوحه زندگی خود قرار دهند و در مسیر ولایت و هدایت الهی ثابتقدم باشند. هر کسی که قصد راستین و خالصانهای برای حمایت از حق دارد، میتواند با تکیه بر قیام و راهنماییهای امام حسین(ع) مسیر درست را پیدا کند و در مقابل انحرافها و فتنههای اجتماعی و سیاسی پایدار بماند. بدین ترتیب، امام حسین(ع) نه تنها حجت بر مردم، بلکه الگوی حرکت و اصلاح جامعه نیز هستند و زیارت اربعین با بازگو کردن این حقیقت، پیام هدایت، بصیرت و بیداری را به نسلها منتقل میکند.
موضوع مهمی که در بررسی زیارت اربعین وجود دارد، بحث کاربرد عملی پیامها و آموزههای این زیارت در زندگی فردی و اجتماعی امروز است. همانطور که امام سجاد(ع)، حضرت زینب(س) و سایر اهل بیت امام حسین(ع) با تبیین حقایق و روشنگری مسیر بیداری و آگاهی مردم را آغاز کردند، اکنون ما نیز سه وظیفه مهم بر عهده داریم تا اهداف قیام اباعبدالله(ع) و پیامهای زیارت اربعین را در زندگی امروز به شکل عملی و اثرگذار به کار ببریم.
حجتالله بودن امام حسین(ع) همچنین، به معنای اتمام حجت الهی با مردم است، به این معنا که پس از قیام ایشان، مسیر حق به گونهای روشن و آشکار شده که دیگر کسی نمیتواند ادعای جهل یا بیخبری کند
گام اول، خودسازی واقعی و پایبندی به ولایت زمان است. خودسازی واقعی به معنای رسیدگی عمیق به درون انسان، تقویت پایههای علمی، اعتقادی و ایمانی و اصلاح رفتار و اخلاق فردی است. در این مرحله فرد ابتدا باید خود را از جهالت و نادانی دور کند و با بصیرت و معرفت کامل، راه درست را تشخیص دهد. بدون این خودسازی، تلاش برای هدایت دیگران یا عملی کردن اهداف زیارت اربعین ناقص و بیثمر خواهد بود. این مرحله، زیربنای هر اقدام مؤثر برای تحقق اهداف قیام حسینی و تبیین پیام عاشورا است، زیرا تا انسان توان معنوی و معرفتی کافی نداشته باشد، نمیتواند نمونهای زنده از آموزههای امام حسین(ع) در جامعه باشد.
گام دوم، دیگرسازی و روشنگری در جامعه است. بعد از رسیدن به مرحله خودسازی، فرد موظف است رسالت اجتماعی خود را انجام دهد و دیگران را نسبت به حقایق، مسیر درست و آموزههای حسینی آگاه کند. این اقدام در هر حوزهای که فرد فعالیت میکند، میتواند شکل بگیرد. استاد دانشگاه میتواند در کلاس درس دانشجویان را به تفکر و تعقل در مسائل عدالتخواهی و حقیقتطلبی تشویق کند، مهندس در کارخانه یا کارگاه خود میتواند با رعایت اخلاق حرفهای و ترویج حقمداری در محیط کار الگویی برای همکاران باشد، روحانی و عالم دینی در مسجد و محراب با بیان صحیح معارف الهی و قیام امام حسین(ع) مردم را روشندل کند و معلم در کلاس درس با تبیین ارزشهای انسانی و اخلاقی دانشآموزان را به مسیر درست هدایت کند. این مرحله نشان میدهد که هر فرد در جایگاه اجتماعی و مسئولیت خود میتواند بخشی از جریان بیداری و آگاهی جامعه باشد و پیام اربعین را به شکل عملی و ملموس منتقل کند.
گام سوم، تلاش در مسیر جهانبیداری است که همان قلهای است که رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها بر آن تأکید کردهاند. جهانبیداری به معنای رساندن پیام قیام امام حسین(ع) به سطح بینالمللی و ایجاد حساسیت در جوامع مختلف نسبت به ظلم، ستم و تجاوزگری است. نمونههای بارز آن را میتوان در فعالیتهای دانشجویان و اساتید دانشگاههای بزرگ غربی مشاهده کرد که با آگاهی و اعتراض نسبت به ظلم و دفاع از مظلومان، همان مسیر روشنگری و بیداری جهانی را دنبال میکنند. این تلاشها نشان میدهند که پیام عاشورا و زیارت اربعین محدود به جامعه اسلامی نیست، بلکه جهانی است و برای تحقق آن باید با تبیین حقایق، آموزش و ایجاد آگاهی، مردم جهان را از ظلم و نادانی رها کرده و آنان را به سوی عدالت و حقیقت الهی هدایت کرد.
با پیگیری این سه گام یعنی خودسازی، دیگرسازی و تلاش برای جهانبیداری، پیامهای زیارت اربعین در زندگی فردی و اجتماعی امروز به طور عملی تحقق مییابند. این مسیر نه تنها موجب رشد معنوی و اجتماعی فرد میشود، بلکه بستری فراهم میکند تا زمینههای ظهور حضرت ولی عصر(عج) نیز آماده شود. به عبارت دیگر هر فرد مؤمن که در مسیر آموزههای امام حسین(ع) تلاش میکند، با اقدام در جهت بیداری و هدایت دیگران نقش مؤثری در نزدیک کردن ظهور و تحقق عدالت جهانی ایفا میکند. این امر نشان میدهد که زیارت اربعین، نه تنها یک عمل عبادی و معنوی بلکه یک الگوی عملی برای زندگی فردی، اجتماعی و حتی جهانی است و هر حرکت در این مسیر گامی مؤثر در راستای تحقق آرمانهای حسینی و ایجاد جامعهای آگاه، عادل و بصیر محسوب میشود.
اگر بخواهیم به طور خلاصه پیام این زیارت معنوی را در زندگی امروز عملی کنیم، باید سه مرحله را مدنظر قرار دهیم. اول، اصلاح و ساختن خود با بصیرت و معرفت؛ دوم، هدایت و روشنسازی جامعه پیرامون خود و سوم، گسترش پیام حق و عدالت به سطح جهانی تا بستر ظهور عدالت کامل و تحقق اهداف الهی فراهم شود.
گفتوگو از مجتبی افشار
انتهای پیام