از «مرگ بر آمریکا» تا «زندگی در آمریکا»
«مرگ بر آمریکا» نه یک شعار احساسی، بلکه یک موضع سیاسی و ملی است. این شعار بیانگر اراده ملت ایران برای ایستادگی در برابر سلطه و تحمیل است. در مقابل، «زندگی در آمریکا» تجربهای است که باید با نگاه انتقادی و ملی تحلیل شود؛ تجربهای که نشان میدهد حتی در دل نظام سلطه، ایرانیان توانستهاند هویت و توانمندی خود را حفظ کنند.
حسین عبداللهی، فعال رسانهای در یادداشتی که در اختیار ایکنا، قرار داده است، نوشت: شعار «مرگ بر آمریکا» بیش از چهار دهه است که در فضای سیاسی و اجتماعی ایران طنینانداز است. این شعار نه یک احساس لحظهای، بلکه محصول تجربه تاریخی ملت ایران از سیاستهای سلطهجویانه و مداخلهگرانه آمریکا در کشور و منطقه است.
کودتای ۲۸ مرداد، حمایت بیچونوچرای آمریکا از رژیم پهلوی، تحمیل تحریمهای ظالمانه، و حضور نظامی در خاورمیانه، همه و همه دلایلی بودند که این شعار را به زبان اعتراض و مقاومت ملت ایران تبدیل کردند.
آمریکا در طول دههها نشان داده است که منافع خود را بر حقوق ملتها ترجیح میدهد. از جنگهای مستقیم در عراق و افغانستان گرفته تا حمایت از رژیم صهیونیستی و اعمال فشار اقتصادی بر ایران، سیاستهای این کشور همواره در تضاد با استقلال و پیشرفت ملتها بوده است. بنابراین، شعار «مرگ بر آمریکا» یک واکنش طبیعی و مشروع به این سیاستهاست؛ شعاری که بیانگر اراده ملت ایران برای ایستادگی در برابر سلطه و تحمیل است.
در همین حال، واقعیت زندگی ایرانیان در آمریکا نیز قابل توجه است. بسیاری از هموطنان به دلایل تحصیلی یا کاری به این کشور مهاجرت کردهاند اما تجربه آنان بیش از آنکه نشاندهنده فرصت باشد، بازتابی از چالشها و تضادهاست.
ایرانیان در آمریکا با تبعیضهای پنهان و آشکار، فشارهای سیاسی، و محدودیتهای ناشی از سیاستهای ضدایرانی مواجهاند. حتی موفقیتهای علمی و فرهنگی آنان نیز اغلب در سایه بیاعتمادی و نگاه امنیتی قرار میگیرد. این واقعیت نشان میدهد که زندگی در آمریکا هرگز به معنای همسویی با سیاستهای آن کشور نیست، بلکه بیشتر یک تلاش فردی برای بقا و پیشرفت در شرایط دشوار است.
از منظر منافع ملی، مهمترین نکته آن است که جامعه ایرانی در آمریکا باید بهعنوان یک سرمایه برای ایران دیده شود، نه برای آمریکا. این جامعه میتواند صدای ایران در جهان باشد، فرهنگ و تمدن ایرانی را معرفی کند و در برابر تبلیغات منفی آمریکا نقش ایفا کند. بهجای آنکه موفقیت ایرانیان در آمریکا بهعنوان نقطه قوت آن کشور معرفی شود، باید آن را نشانه توانمندی ملت ایران دانست؛ ملتی که حتی در سختترین شرایط، توانایی رشد و شکوفایی دارد.
آمریکا تلاش کرده است با تحریمها و فشارهای اقتصادی، مسیر پیشرفت ایران را سد کند اما تجربه نشان داده که این فشارها نهتنها ملت ایران را متوقف نکرده، بلکه اراده آنان برای خودکفایی و استقلال را تقویت کرده است. شعار «مرگ بر آمریکا» در این زمینه یک یادآوری دائمی است؛ یادآوری اینکه استقلال و عزت ملی تنها با مقاومت در برابر سلطهطلبی به دست میآید.
نسل جوان ایران امروز بیش از گذشته به اهمیت استقلال ملی واقف است. آنان میدانند که آمریکا نه یک شریک قابل اعتماد، بلکه یک قدرت سلطهگر است که هرگاه منافعش اقتضا کند، از حقوق ملتها چشمپوشی میکند. بنابراین، نگاه به آمریکا باید همواره انتقادی و هشداردهنده باشد. زندگی در آمریکا، هرچند برای برخی ایرانیان واقعیت روزمره است اما این واقعیت نباید به معنای پذیرش سیاستهای آن کشور تعبیر شود.
معتقدم و ایمان راسخ دارم «مرگ بر آمریکا» نه یک شعار احساسی، بلکه یک موضع سیاسی و ملی است. این شعار بیانگر اراده ملت ایران برای ایستادگی در برابر سلطه و تحمیل است. در مقابل، «زندگی در آمریکا» تجربهای است که باید با نگاه انتقادی و ملی تحلیل شود؛ تجربهای که نشان میدهد حتی در دل نظام سلطه، ایرانیان توانستهاند هویت و توانمندی خود را حفظ کنند.
بنابراین، تضاد میان شعار و واقعیت، نه نشانه تناقض، بلکه نشانه پایداری ملت ایران است. ملت ایران میتواند هم در برابر سیاستهای آمریکا بایستد، هم توانمندیهای خود را در هر نقطه جهان نشان دهد. این نگاه، ضامن استقلال و عزت ملی است و باید همواره در صدر اولویتهای رسانهای و فرهنگی ما قرار گیرد.
انتهای پیام
