
سیدمصطفی میرزاباقری برزی، کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی، در یادداشتی اختصاصی برای ایکنا، به مناسبت سالگرد حماسه ۹ دی به بررسی ابعاد جنگ ترکیبی دشمن و نقش بصیرت ملی در خنثیسازی توطئهها پرداخته است که در ادامه میخوانیم.
ایران امروز در یکی از حساسترین و چندلایهترین مقاطع تاریخی خود قرار گرفته و ملت بصیر ایران، با تکیه بر حافظه جمعی غنی، به خوبی میداند که پروژههای «بیثباتسازی از درون» همواره در دستور کار دشمنان قرار داشته و بارها تکرار شده است.
حماسه ۹ دی ۱۳۸۸ فراتر از یک رویداد تقویمی، نقطه عطفی بود که برای میلیونها ایرانی، مرز روشن میان «مطالبهگری مشروع مردمی» و «پروژه سازمانیافته براندازی» را ترسیم کرد؛ روزی که اثبات شد خیابان لزوما صدای اصیل ملت نیست و میتواند به ابزاری برای اجرای سناریوهای خارجی تبدیل شود.
اکنون و ماهها پس از پایان جنگ ۱۲ روزه که با ایستادگی مقتدرانه جمهوری اسلامی به آتشبسی تحمیلی به دشمن ختم شد، همزمان با تشدید تحریمهای ظالمانه و اوجگیری جنگ شناختی، همان الگوی کهنه بار دیگر فعال شده است، الگویی که نه با حمله مستقیم نظامی بلکه از مسیر امیدزدایی، تضعیف اعتماد عمومی و برانگیختن خشمهای فروخورده پیش میرود.
۹ دی در این برهه، نه صرفا یک خاطره سیاسی، بلکه راهبردی عملی و جاودان برای عبور از بحران است که یادآوری میکند دشمن ممکن است ابزار و چهره عوض کند، اما آرمان بیثبات کردن ایران از درون، هرگز تغییر نمیکند.
جنگ ۱۲ روزه اخیر با پاسخ کوبنده و بازدارنده ایران به تجاوز رژیم صهیونیستی و حامیانش پایان یافت، اما دشمن در نظر دارد شکست نظامی خود را با انتقال میدان نبرد به عرصه ذهن، معیشت و روایتها جبران کند.
تلاطمهای ارزی هدفمند، جهش قیمتها، اختلالهای برنامهریزیشده در زنجیره تأمین و سیل اخبار جعلی و شایعات، همه اجزای یک پازل واحد هستند و آن خلق «احساس شکنندگی فراگیر» در جامعه است؛ وضعیتی که کوچکترین فشار خارجی را به بحران ادراکی و اجتماعی تبدیل میکند.
تجربههای تاریخی نشان میدهد دشمن دقیقاً این لحظات گذار را شکار میکند، نه در اوج اقتدار ملی و نه در دل درگیری مستقیم، بلکه درست وقتی زخمهای نبرد هنوز تازه است. شباهت نفسگیر شرایط کنونی با فتنه ۸۸ نیز در همین نقطه نهفته است، یعنی فشارهای معیشتی سنگین، فضای سیاسی پرابهام و تبلیغ مداوم این پیام که «تنها راه باقیمانده، نزول به خیابان است».
اگر در سال ۸۸ انتخابات بهانه اصلی بود، امروز اقتصاد به کانون تمرکز دشمن تبدیل شده و با بزرگنمایی تورم، بیکاری جوانان و نگرانی از آینده، دشمن میکوشد مطالبات روزمره و به حق مردم را به موج سیاسی ساختارشکن متصل کند.
نارضایتیهای معیشتی واقعی و غیرقابل کتمان هستند و اتفاقا بسیاری از آنها کاملا موجه؛ اما خطر اصلی در مهندسی حرفهای این نارضایتیها است؛ جایی که درد و رنج ملت به سوختی برای ماشین پروژههای امنیتی دشمن تبدیل میشود. رسانههای معاند و پلتفرمهای مجازی کنترل شده، خشم اقتصادی را نه به سوی اصلاح ریشهای و حل مسائل، بلکه به سمت بیثباتی و سلب امنیت هدایت میکنند.
درس عمیق ۹ دی این بود که مطالبهگری وقتی از چارچوب منافع ملی و وحدت خارج شود، میتواند به ابزاری علیه خود جامعه بدل گردد و این هشدار در شرایط کنونی حیاتیتر از همیشه است.
یکی از جدیترین تهدیدهای امروز، تلاش برای احیای خیابان به عنوان اهرم فشار سیاسی است. خیابان در ظاهر نماد حضور و اراده عمومی است، اما تاریخ معاصر ایران نشان داده که در چشم برهمزدنی میتواند به صحنه اجرای سناریوهای از پیش طراحیشده خارجی تبدیل شود.
در فتنه ۸۸، مخدوش کردن عمدی مرز میان اعتراض مشروع و اغتشاش، هزینههای جبرانناپذیری به کل کشور تحمیل کرد و اکنون نیز همان تله پهن شده، یعنی کشاندن جامعه به موقعیتی که بزرگترین بازنده بیثباتی، خود مردم باشند.
گرامیداشت حقیقی حماسه ۹ دی یعنی حفظ هوشیاری مداوم در برابر این دام قدیمی و تشخیص بهموقع میان صدای واقعی ملت و صداهای القایی دشمن.
۹ دی به روشنی اثبات کرد که بسیاری از بحرانهای داخلی با پیوند مستقیم یا غیرمستقیم عوامل خارجی شکل میگیرند و امروز این پیوند هوشمندتر و پنهانتر شده است. شبکههای ماهوارهای فارسیزبان، الگوریتمهای جهتدار پلتفرمهای اجتماعی، عملیات روانی آنی و جنگ شدید روایتها، جایگزین فراخوانهای کلاسیک شدهاند، اما مقصد نهایی یکی است و آن بهرهبرداری از نقاط ضعف گذرا برای ضربه به انسجام ملی است. قاعده طلایی ۹ دی همچنان معتبر است یعنی اینکه دشمن حتی اگر با چهرهای مهربان یا مدرن ظاهر شود، همان دشمن است.
بزرگترین تفاوت شرایط امروز با سال ۸۸، وزن بسیار سنگینتر رسانهها و نخبگان در معادله قدرت نرم است. در آن سال، برخی چهرههای تاثیرگذار در فضای خاکستری ایستادند و مرز روشنی با پروژه بیثباتی نکشیدند. تکرار همان رویکرد در شرایط فعلی، عواقبی بهمراتب تلختر خواهد داشت.
رسانه ملی، دانشگاهها، کنشگران سیاسی و اقتصادی یا به قلعه مستحکم عقلانیت جمعی تبدیل میشوند یا ناخواسته به مسیری برای عبور روایتهای دشمن بدل میگردند.
نهم دی یک تکلیف روشن گذاشت و اینکه در لحظات حساس تاریخی، سکوت، ابهام یا دوپهلویی نیز خود یک موضع سیاسی است.
نهم دی متعلق به یک سال خاص نیست و بلکه به هر برههای تعلق دارد که دشمن روی گسلهای داخلی شرطبندی میکند. امروز، در میان فشارهای اقتصادی پساجنگ، هجمههای شناختی و تهدیدات ترکیبی، ایران بار دیگر در برابر همان آزمون بزرگ قرار گرفته است.
حفظ روح ۹ دی یعنی انتخاب هوشمندانه ثبات، امنیت و پیشرفت؛ نه با انکار چالشها، بلکه با درک عمیق جبههای که اکنون در ذهنها، سفرهها و کوچهها گشوده شده است.
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج مردمی، با بیداری کامل و تحت رهنمودهای رهبری حکیمانه، همراه با ملت آگاه، هر توطئه بیثباتساز را در نطفه خفه خواهند کرد. جنگ ۱۲ روزه نمونهای درخشان از تهدیدات هیبریدی بود و ثابت کرد که آموزههای ۹ دی همچنان پایه اصلی تابآوری و قدرت بازدارندگی ایران است.
الگوی موفقیت انقلاب اسلامی بر چهار ستون جاودان استوار است: «رهبری مدبرانه و فرزانه»، «حضور آگاهانه و بصیر ملت»، «میراث گرانقدر عاشورایی» و «نصرت الهی» و این ترکیب مقدس از روزهای نخست انقلاب تا فتنه ۸۸ و مقاومت اخیر در جنگ ۱۲ روزه، کلید همه پیروزیها بوده و خواهد ماند.
هر تلاش برای ایجاد شکاف، دوقطبیسازی یا تضعیف اعتماد عمومی، در نهایت خدمت ناخواسته به اردوگاه استکبار به رهبری آمریکا و رژیم صهیونیستی است و امروز بیش از همیشه، همآوایی ملت، مسئولان و نخبگان برای حفاظت از امنیت ملی، پیشرفت اقتصادی و عزت ایران ضروری است.
دفاع از ایران مقتدر، یکپارچه و سربلند، ادامه همان مسیری است که شهدای گرانقدر با ایمان و اخلاص برای حفظ عزت و هویت این سرزمین پیمودند. هوشیاری امروز همچون ۴۶ سال اخیر، دیواری نفوذناپذیر در برابر هر توطئه و فتنه خواهد ساخت و ملت ایران، مجهز به بصیرت ۹ دی و تجربه مقاومت اخیر، مصممتر و متحدتر از همیشه به سوی آیندهای روشن گام برمیدارد.
انتهای پیام