کد خبر: 4301155
تاریخ انتشار : ۰۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۷
یک پزشک جهادگر مطرح کرد

توفیق معرفت و نجات؛ فرصت حرفه پزشکی برای انسان‌ها

متخصص طب اورژانس که سال‌هاست در گروه‌های جهادی و مراسم پیاده‌روی اربعین مشغول خدمت به مردم و زائران اباعبدالله(ع) است، پزشک شدن را فرصتی ویژه برای خدمت به هم‌نوعان و نجات جان انسان‌ها و قدم گذاشتن در مسیر معرفت الهی دانست.

معرفت و نجات؛ فرصت بزرگی که پزشک شدن به انسان می‌دهد

پزشک شدن دشوار است؛ باید 12 سال تحصیلی بیش از دیگران تلاش کنید و بهتر از بقیه درس بخوانید تا بتوانید رتبه‌ای عالی در کنکور کسب کرده و وارد رشته پزشکی در دانشگاه شوید. اگر دیگران طی چهار سال مدرک کارشناسی می‌گیرند و می‌توانند به مقاطع بالاتر بروند، شما باید هفت سال بی‌وقفه درس بخوانید تا پس از گذراندن دوره پزشکی عمومی، امکان ورود به مقطع تخصصی را داشته باشید. همچنین گذراندن طرح در مناطق محروم نیز بخش جدایی‌ناپذیر این مسیر است تا در نهایت به پزشک حاذقی تبدیل شوید و عملاً زندگی حرفه‌ای و کسب درآمد خود را آغاز کنید. اما زندگی برای یک پزشک، هر لحظه آمیخته با اضطراب است؛ چراکه با جان انسان‌ها سروکار دارد. حال، پرسش این است: آیا راهی وجود دارد که این اضطراب به لذت و آرامش بدل شود؟

برخی پزشکان، همچون صاحبان دیگر مشاغل، پس از این همه تلاش، مسیر کسب درآمد را در پیش می‌گیرند تا نتیجه کوشش خود را در قالب مالی مشاهده کنند؛ اما طبیبانی نیز هستند که تمام اندوخته علمی و تجربی‌شان را در قالب کاروان‌های سلامت و گروه‌های جهادی به مناطق محروم می‌برند یا به‌عنوان پزشکان داوطلب هلال احمر در مراسم اربعین حسینی خدمت می‌کنند و بدون هیچ چشم‌داشت مالی، خدماتی درخور و شایسته انسانیت ارائه می‌دهند. اما چرا؟ چرا پس از این همه صرف عمر، هزینه و تلاش، پزشکان داوطلبانه خدمات رایگان به زائران اباعبدالله(ع) ارائه می‌دهند؟

مهسا جمالی، متخصص طب اورژانس، از جمله پزشکانی است که سال‌ها در گروه‌های جهادی و پیاده‌روی اربعین خدمت کرده است. به همین مناسبت ایکنا در روز پزشک با او به گفت‌وگو نشسته است تا از تجربه‌هایش برایمان بگوید.

ایکنا ـ چرا پزشک داوطلب شدید؟

در فطرت پاک هر انسانی علاقه‌ای عمیق به خدمت به همنوعانش وجود دارد و شاید شیرین‌ترین لحظات زندگی انسان زمانی باشد که بتواند درد، رنج و آلام هم‌نوع خود را برطرف کند. یکی از برترین موقعیت‌هایی که می‌تواند درد و رنج انسان‌ها را کاهش دهد، حرفه پزشکی است.

پزشک شدن دشواری‌های خاص خود را دارد؛ زیرا در طول یک دوره هفت‌ ساله باید زندگی عادی را کنار بگذاری و بیشتر ساعات این سال‌ها را در کلاس درس یا کتابخانه بگذرانی. در فضای بیمارستان هم عمده وقت یک دانشجوی پزشکی میان کارآموزی و کارورزی تقسیم می‌شود و باز هم یا در بیمارستان است یا در کتابخانه.

پس از این هفت سال، دوران طرح آغاز و پزشک به منطقه‌ای محروم و دورافتاده اعزام می‌شود؛ دور از خانواده و با تجربه سختی‌های فراوان این حرفه. پس از پایان طرح نیز دوران تخصصی آغاز می‌شود. رشته‌هایی مانند طب اورژانس به دلیل شرایط حاد و خطرناک بیماران اورژانسی از حساس‌ترین تخصص‌ها هستند و گذراندن دوره سه تا چهار ساله رزیدنتی در آنها نیازمند تلاش فراوان است.

با وجود تمام این دشواری‌ها، فلسفه اصلی ورود به حرفه پزشکی چیزی جز خدمت به انسان‌ها نیست. وقتی انسانی به این درک برسد که یکی از مهم‌ترین راه‌های رسیدن به معرفت الهی، اندیشیدن در وجود خویش و خدمت به همنوع است، آگاهانه مسیر پزشکی را انتخاب می‌کند. در عالم هستی والاترین مراتب انسانیت در وجود ائمه اطهار(ع) و حضرات معصومین(ع) متجلی است و یکی از راه‌هایی که آنان بر آن تأکید کرده‌اند، خدمت به انسان‌ها و به‌ویژه خدمت به زائران ائمه اطهار و پیامبر اکرم(ص) است.

هنگامی که تلاش می‌کنم اوامر اولیای خدا را به جا آورم ـ که خدمت به مردم و زائران یکی از آنهاست ـ طبیعی است که در این خدمت شوق و لذتی عمیق احساس می‌کنم. وقتی پزشکی با خدمت به زائران در مسیر معرفت الهی گام می‌گذارد، درهای شناخت خداوند بر روی او گشوده می‌شود و سختی‌های کار جهادی و خدمت به زائران سیدالشهدا(ع) برایش لذت‌بخش خواهد شد.

سختی‌های حضور در کاروان‌های جهادی و خدمت به زائران در اربعین در ظاهر به چشم می‌آید، اما حقیقت آن است که این حضور شور، شوق و شعفی در انسان ایجاد می‌کند که رنج‌ها را ناچیز می‌سازد. این شوق و شعف وصف‌ناپذیر است و همواره از خداوند می‌خواهم معرفت بیشتری عطا کند تا بتوانم خدمت بیشتری به مردم و زائران ارائه دهم.

ایکنا ـ مفاهیم ارزشمندی که مطرح کردید از قبل در وجود شما بوده و بعد پزشک شدید یا اینکه در طی آموزش پزشکی به آنها دست یافته‌اید و چطور می‌توانیم پزشکانی با این نگاه عمیق تربیت کنیم؟

وقتی در  سالگی تمام تلاش خود را برای پزشک شدن به کار گرفتم، پزشک شدن در ذهنم یک هدف بود. این خواست ممکن بود به دلیل علاقه به حرفه پزشکی، درمان بیماران، کسب درآمد، جایگاه اجتماعی و موارد مشابه باشد. اما با ورود به دانشگاه و حرفه پزشکی، هر چه زمان گذشت، درک انسان‌ها در من عمیق‌تر شد و دریافتم که می‌توانم همنوعان خود را نجات دهم، صبور باشم، همراه بیماران قدم بردارم و آنان را درمان کنم. کسب این معرفت و شناخت، به مرور و با تجربه به دست می‌آید.

آموزش اخلاق پزشکی باید در دانشگاه‌ها پررنگ‌تر باشد و تمرکز ویژه بر وجدان پزشکی صورت گیرد؛ چراکه وجدان پزشکی بالاترین سرمایه یک پزشک است. همواره به اطرافیان، دوستان و کادر درمان گفته‌ام: «مریضی که اکنون به ما مراجعه می‌کند، یکی از اعضای خانواده ماست.» زیرا اگر چنین حادثه‌ای برای خانواده ما رخ دهد، خداوند خدمت ما را در حق خانواده جبران خواهد کرد.

این معرفت و احساس در طول آموزش و خدمت به مردم شکل می‌گیرد، اما شاید برخی هنوز طعم شیرینی خدمت داوطلبانه را نچشیده باشند. من شاکرم که طی 10 سال گذشته در مراسم‌ جهادی، کاروان‌های سلامت و پیاده‌روی اربعین حضور داشته‌ام و این لذت را تجربه کرده‌ام. البته سال اولی که در مراسم پیاده‌روی اربعین به عنوان زائر شرکت کردم، نمی‌دانستم که این نوع خدمت چنین لذت و شیرینی دارد؛ اما وقتی به عنوان پزشک خادم زائران اباعبدالله(ع) شدم و دیدم که در حال خدمت به آنان هستم، تجربه‌ای غیرقابل وصف نصیبم شد که قبلاً هرگز آن را تجربه نکرده بودم.

توفیق معرفت و نجات؛ فرصت پزشکی به انسان

مراسم اربعین یک حماسه بی‌نظیر است؛ تصور کنید ۲۲ تا ۲۵ میلیون زائر طی 10 روز به سوی یک بارگاه حرکت می‌کنند، زیارت می‌کنند و بازمی‌گردند. باور دارم خود امام حسین(ع) آنان را می‌آورد و بازمی‌گرداند. هر چند مشکلاتی بر سر راه زائران پیش می‌آید و گاهی بیمار می‌شوند، اما خدمت به این زائران به حدی لذت‌بخش است که با هیچ چیز در دنیا قابل قیاس نیست.

برخی از اطرافیان می‌پرسند: «چرا تا این حد در فعالیت‌هایی که باید خدمات پزشکی رایگان ارائه دهی شرکت می‌کنی؟» پاسخ من ساده است: حال خوشی که از این خدمت کسب می‌کنم، با هیچ چیز قابل قیاس نیست.

ایکنا ـ آیا در این مراسم خودتان هم بیمار شده‌اید؟

بله؛ پیش‌تر به کرونا مبتلا شده‌ام و ریه حساسی دارم. بارها شده که در حین خدمت به زائران بیمار شوم، اما با همان حال، کارم را ادامه می‌دهم؛ زیرا باور دارم حضرت علی(ع)، امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) کار ما را بی‌پاسخ نمی‌گذارند. بارها این تجربه را داشته‌ام؛ وقتی درمانده شده‌ام، دستم را گرفته‌اند. محال است کسی به زائر امام حسین(ع) خدمت کند و در هنگام مستأصل بودن، یاری نبیند.

در شرایط عادی، اگر پزشکی بیمار شود، نمی‌تواند به معالجه بیماران ادامه دهد؛ اما در پیاده‌روی اربعین، عشق امام حسین(ع) شور و انگیزه‌ای در وجود انسان ایجاد می‌کند که حتی در صورت بیماری، برای خدمت به زائران حاضر می‌شود و گاه شیفت‌های متعدد و پیاپی را انجام می‌دهد. کاش می‌دانستم راز این عشق چیست که انسان را به چنین حالی می‌رساند.

در اربعین امسال، در کنسولگری ایران در کربلا و در تیم پزشکان استان فارس خدمت کردم. آماده سفر بودیم که پروازها کنسل شد و سه روز طول کشید تا به نجف برسیم. حتی با تیم پزشکی یک شب را در مرقد امام راحل ماندیم، زیرا پرواز کنسل شده بود؛ اما تیم بی‌نظیری داشتیم و همه شیفته خدمت بودند و توانستیم فرصت پیدا کنیم تا به زائران امام حسین(ع) خدمت کنیم.

ایکنا ـ برخی از رشته‌های پزشکی اکنون صندلی‌هایشان خالی مانده است. اگر بخواهید دانش‌آموزان را تشویق کنید که رشته پزشکی و به خصوص رشته تحصیلی خودتان را انتخاب کنند، چه می‌گویید؟

پزشکی فرصتی بزرگ برای خدمت به همنوع و لذت بردن از این خدمت است. با پزشکی می‌توانید جان انسان‌ها را نجات دهید و آنها را به خانواده‌هایشان بازگردانید. رشته من، «طب اورژانس»، رشته‌ای دشوار و پرتلاطم است و همواره باید در اورژانس حضور داشته باشید و بیماران بدحال را ببینید. گاهی بیمارانی فوت‌شده را به اورژانس می‌آورند. با این حال، آنچه روح انسان را تقویت می‌کند و فشار روانی و جسمانی کار در اورژانس را کاهش می‌دهد، این است که می‌توانید بیماران را درمان کنید و زندگی آنها را نجات دهید.

بارها شده که بیمارانی با شرایط بحرانی برای ما آورده شده‌اند؛ مثلاً کسی که نفسش حبس شده و نمی‌تواند نفس بکشد یا دچار تنگی نفس و تشنج است؛ اما با بررسی متوجه می‌شویم که علائم جسمی ناشی از فشار روانی است و مشکل جدی جسمی ندارد. با همدلی و صحبت، بیماران آرام می‌شوند و دردها و رنج‌هایشان را بیان می‌کنند. پزشک بودن این فرصت را به شما می‌دهد که حتی با همراهی و همدلی، انسان‌ها را نجات دهید و وقتی افراد بسیار بدحال را به شرایط خوب بازمی‌گردانید، لذت وصف‌ناشدنی نصیبتان می‌شود.

همین خدمت به همنوع است که می‌تواند بر سختی‌های شغل غلبه کند. رشته‌هایی مثل طب اورژانس به دلیل فشارهای روانی زیاد و درآمد نسبتاً کم، معمولاً با صندلی‌های خالی روبه‌رو هستند. افراد می‌گویند: «من شب تا صبح در اورژانس باشم، که چه؟ در برابر سختی‌هایی که متحمل می‌شوم، درآمدی ندارم.» به همین دلیل است که صندلی‌ها خالی مانده‌اند.

ایکنا ـ به مهاجرت فکر کردید؟

محال است از ایران بروم. هرچند پیشنهادهای زیادی به من داده شده و شرایط فراهم است، اما من ایران را دوست دارم، به کشورم تعصب دارم و خانواده‌ام اینجا هستند، بنابراین نمی‌روم.

ایکنا ـ برای رفع این مشکلات از مسئولان چه انتظاری دارید؟

مسئولان خود به خوبی این شرایط سخت را درک می‌کنند. بسیاری از همکاران ما افسرده شده‌اند و می‌گویند: ای کاش رشته پزشکی را انتخاب نکرده بودیم، ای کاش تخصص نخوانده بودیم؛ چراکه درآمد کافی نداریم، در حالی که تمام فشارها و استرس‌ها را در اتاق عمل تجربه می‌کنیم و در نهایت حقوق مناسبی دریافت نمی‌کنیم.

وقتی پزشکان با این همه درس و تلاش، درآمد کافی ندارند، کارانه و حقوقشان یا پرداخت نمی‌شود یا با تأخیر طولانی پرداخت می‌شود، طبیعی است که مسئله مهاجرت به ذهنشان خطور کند. متأسفانه این نگرش در جامعه پزشکی رواج یافته و نیازمند توجه مسئولان است.

انتهای پیام
captcha