امام حسن عسکری(ع) یکی از پیشوایان برجسته اهل بیت(ع) بودند که در شرایط بسیار سخت سیاسی و اجتماعی دوران حکومت عباسی توانستند تا جامعه شیعی را هدایت و رهبری کنند. ایشان در شهر سامرا، شهری که نه پایگاه شیعی داشت و نه حتی پایگاه مسلمین محسوب میشد و مرکز خفقان و کنترل شدید حکومتی بود، زندگی میکردند. با وجود محدودیتها و فشارهای شدید، امام عسکری(ع) توانستند پیوند میان شیعیان و امام را حفظ کنند، از جامعه شیعی در برابر پراکندگی و انحراف محافظت کرده و معارف اهل بیت(ع) را به شیوهای ایمن و هوشمندانه منتقل کنند.
یکی از مهمترین اقدامات امام حسن عسکری(ع)، آمادهسازی شیعیان برای عصر غیبت امام دوازدهم(عج) بود. ایشان با معرفی دقیق حضرت مهدی(عج)، آموزش و تربیت شاگردان و مدیریت شبکه وکالت، جامعه شیعی را برای پذیرش غیبت و ادامه هدایت معنوی آماده کردند. علاوه بر این، امام(ع) در حمایت مالی و اقتصادی شیعیان نیز نقش مؤثری داشتند و با روشهای مختلف حتی در شرایط خفقان از فقر و مشکلات اقتصادی پیروان خود جلوگیری میکردند. امام حسن عسکری(ع) توجه ویژهای به نشر معارف و تربیت شاگردان داشتند تا جریان دین و ولایت به صورت پایدار و ماندگار ادامه یابد. در واقع، رمز موفقیت همه امامان، جریانسازی، نیروسازی و پرورش شاگردان شایسته بوده است. ایشان حتی در اوج سختیها نشان دادند که محدودیتهای زمانی و مکانی نمیتواند مانع هدایت جامعه و استمرار آموزههای اهل بیت(ع) شود.
ایکنا در سالروز شهادت امام حسن عسکری(ع) و در راستای بررسی شرایط دشوار زندگی و چگونگی ارتباط ایشان با شیعیان در دوران خفقان حکومت عباسیان به گفتوگو با حجتالاسلام محمدصادق کفیل، مدیر مرکز تخصصی مهدویت قم پرداخته که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
زمان امام حسن عسکری(ع) اوج تقیه و سختترین دوره ارتباط با شیعیان است. ایشان در شهر سامرا زندگی میکردند، شهری که نه تنها پایگاه شیعی نداشت، بلکه حتی پایگاه مسلمین نیز محسوب نمیشد. سامرا پیش از حضور خلفای عباسی و مسلمانان در آن، عبادتگاه مسیحیان بود و بعدها از آنها خریداری شده بود. بنابراین، خلفای عباسی که سامرا را پس از بغداد به عنوان پایتخت خود برگزیدند، برای اینکه امامان معصوم(ع) را زیر نظر خود داشته باشند، هر از گاهی از این شهر به عنوان تبعیدگاه ائمه(ع) نیز استفاده میکردند. به تعبیری میتوان گفت این شهر بدترین مکان ممکن برای زندگی امام(ع) و فعالیت شیعیان بود؛ جایی که حتی برخی از مسلمین نیز با سختی فراوانی در آن ساکن بودند.
امام عسکری(ع) با استفاده از سازمان وکالت و شبکه وکلا که به نوعی نمایندگان و رابطان میان ایشان و شیعیان بودند، مدیریت این ارتباط گسترده را بر عهده داشتند. این شبکه به امام(ع) اجازه میداد تا پیامها، احکام و راهنماییهای دینی را به شیعیان منتقل کنند و در عین حال نیز امنیت پیروان ایشان حفظ شود
شرایط این شهر از نظر خفقان بسیار شدید بود. امام حسن عسکری(ع) هر هفته دو بار مجبور بودند بر خلیفه عباسی وارد شده و به حاکم پاسخگو باشند. این شرایط به گونهای بود که حتی شیعیان نمیتوانستند به امام(ع) سلام کرده و یا آزادانه با ایشان ارتباط برقرار کنندد. اگر کسی از ایران یا مناطق دیگر میخواست به دیدار امام(ع) بیاید، باید فردی که از قبل محل خانه امام(ع) را میدانست، او را راهنمایی میکرد، زیرا پرسیدن مسیر از دیگران ممکن نبود و خطرناک بود. با وجود این محدودیتها و تهدیدها، امام حسن عسکری(ع) هر شب با شیعیان جلسات خصوصی داشتند و ارتباط خود را با پیروانشان حفظ میکردند. این جلسات نه تنها در سامرا بلکه در شهرها و مناطق دیگر نیز اثرگذار بود. در زمان امامت ایشان، شیعه از لحاظ کمی و کیفی رشد چشمگیری یافته بود و حضور شیعیان در استانها و حتی کشورهای مختلف، نشاندهنده گستردگی و پویایی جامعه شیعی بود.
شیعه بعد از زمان امام رضا(ع) شکل متفاوتی پیدا کرده بود و سازمانیافتهتر شده بود. امام عسکری(ع) با استفاده از سازمان وکالت و شبکه وکلا که به نوعی نمایندگان و رابطان میان ایشان و شیعیان بودند، مدیریت این ارتباط گسترده را بر عهده داشتند. این شبکه به امام(ع) اجازه میداد تا پیامها، احکام و راهنماییهای دینی را به شیعیان منتقل کنند و در عین حال نیز امنیت پیروان ایشان حفظ شود. از طریق این سازوکار امام(ع) توانستند حتی در شرایط سخت خفقان و محدودیت نیز جامعه شیعی را متحد، هشیار و فعال نگه دارند. نکته مهم این است که امام عسکری(ع) نه تنها به رشد کمی شیعه اهمیت میدادند، بلکه به کیفیت اعتقادی و آموزشی شیعیان نیز توجه ویژه داشتند. ایشان از طریق وکلا جلسات خصوصی، نامهنگاریها و هدایت فکری، شیعیان را با آموزههای اهل بیت(ع) آشنا کرده و پیوند معنوی عمیقی بین امام و جامعه شیعیان ایجاد میکردند. این شیوه مدیریت هوشمندانه باعث شد جامعه شیعی در زمان ایشان قویتر، متحدتر و سازمانیافتهتر شده و پایههای تشیع برای دوران بعدی مستحکم شود.
در دوران امام حسن عسکری(ع) شبکه وکالت نقش بسیار مهم و کلیدی در هدایت و مدیریت شیعیان داشت. وکلا با یکدیگر به شکل سازمانیافته و هماهنگ فعالیت میکردند و این عملاً تدبیر امام(ع) بود که در هر منطقه وکیل وجود داشته باشد و همه وکلا با هم مرتبط باشند و تحت مدیریت مستقیم امام(ع) عمل کنند. وکلا به طور طبیعی و به شدت مخفیانه دستورات امام(ع) را دریافت میکردند و سپس، با شیعیان ارتباط برقرار کرده و آنان را رهبری و مدیریت میکردند. این شیوه، امنیت جامعه شیعی را در شرایط خفقان شدید حفظ کرده و امکان هدایت معنوی و عملی آنان را فراهم میکرد.
امام حسن عسکری(ع) نسبت به حضرت حجت(عج) دو فعالیت و برنامه متفاوت در نظر داشتند که هر دو با هم مکمل و هماهنگ بودند، هرچند به ظاهر متفاوت به نظر میرسیدند. نخست اینکه حضرت حجت(عج) را به گونهای به شیعیان معرفی کردند که وقتی امام حسن عسکری(ع) به شهادت رسیدند، هیچیک از شیعیان در امامت امام عصر(عج) شک نکرد. این معرفی دقیق و هوشمندانه باعث شد حتی وقتی جعفر کذاب، برادر امام عسکری(ع) که خود را به دروغ جانشین ایشان عنوان کرده بود، کنار زده شد و امام عصر(عج) مستقیماً در مراسم تشییع پدر حاضر شده و تمامی شیعیان ایشان را به عنوان امام و جانشین پدر گرامیشان شناختند. حتی هیچ تردیدی در این زمینه میان شیعیان ایجاد نشد و تنها عنایت خداوند بود که این فرآیند را محفوظ نگه داشت. لذا امام حسن عسکری(ع) از مدتها قبل امام زمان(عج) را به شیعیان معرفی کرده بودند. برای مثال، شیعیان از قم خدمت امام عسکری(ع) آمدند و امام(ع) نیز امام عصر(عج) را به آنان نشان دادند. همچنین، وقتی حضرت حجت(عج) به دنیا آمدند، امام عسکری(ع) عقیقه فراوانی کردند تا تولد ایشان برای جامعه شیعی یقینی و روشن باشد.
امام حسن عسکری(ع) با مدلها و شیوههای متعدد حضرت حجت(عج) را به جامعه معرفی کردند تا همگان از تولد و هویت ایشان مطمئن شوند. این اقدام هوشمندانه هم به حفظ جان امام عصر(عج) کمک کرد و هم زمینه را برای غیبت ایشان فراهم ساخت. دقیقتر اینکه هدف امام(ع) این بود که امام عصر(عج) حفظ شود و به سلامت بماند، یعنی امام زمان(عج) بتواند به طور ایمن وارد دوره غیبت شود. در اصل، غیبت امام عصر(عج) از زمان تولدشان آغاز شد، اما معرفی صحیح و حفاظت معنوی و امنیتی ایشان، زمینه غیبت صغری را به بهترین شکل آماده کرد. این دوره پنج ساله پیش از آغاز غیبت صغری با تدبیر امام حسن عسکری(ع) و فعالیت سازمانیافته وکلا به خوبی سپری شد و پیوند میان شیعیان و امام عصر(عج) نیز به خوبی حفظ شد، به گونهای که جامعه شیعی بدون هیچ تردید و آشفتگی امام خود را شناخت و هدایت شد.
مهمترین توصیههای اخلاقی و اجتماعی امام حسن عسکری(ع) به شیعیان در قالب سخنان، روایات و سیره عملی ایشان نمود پیدا میکند. هرچند ممکن است سخنان جزئی امام(ع) در ذهنها کمتر مانده باشد، اما در منابع روایی بخشی از این توصیهها ثبت شده است. یکی از مهمترین اقدامات امام(ع) جریانسازی اربعین بود. روایت مشهور امام حسن عسکری(ع) درباره صفات مؤمن بیان میکند که نشانههای مؤمن پنج مورد است. در این روایت امام(ع) به جای آنکه صفات درونی و باطنی ایمان را ذکر کنند، پنج نشانه کاملاً ظاهری معرفی کردند؛ نشانههایی مانند بلند گفتن «بسم الله»، انگشتر به دست کردن، زیارت اربعین و دیگر مواردی که در ظاهر قابل مشاهده بود مانند گذاشتن پیشانی بر مهر. ویژگی این نشانهها آن است که همگی علائم ظاهری هستند. این انتخاب امام(ع) نشان میدهد که ایشان با شگردی هوشمندانه و رمزگونه راهکارهایی برای شناسایی شیعیان به یکدیگر در دوران اوج خفقان ارائه کردند. به عبارت دیگر، وقتی شیعیان نمیتوانستند آشکارا ایمان و پیوند خود را بیان کنند، این علائم ظاهری مانند رمز و کدی عمل میکرد تا پیروان اهل بیت(ع) در میان انبوه جمعیت و فشار حکومتی یکدیگر را بشناسند.
امام حسن عسکری(ع) با سیره خود نشان دادند که حتی در بدترین موقعیتهای زمانی و مکانی نیز میتوان دین را تبلیغ و ترویج کرد. ایشان الگویی کامل برای پایداری، حفظ ایمان و نشر آموزههای الهی در شرایط سخت شدند
بنابراین، امام(ع) با این اقدام هم به تقویت هویت جمعی شیعه کمک کرده و هم امنیت ارتباط میان شیعیان را در دوران دشوار فراهم کردند. امام حسن عسکری(ع) در کنار این توصیهها با شیوه زندگی خود نیز پیامی بزرگ به جامعه منتقل کردند. ایشان در شرایطی زیستند که شاید بتوان آن را سختترین دوران برای یک امام معصوم دانست. امام(ع) از کودکی از مدینه خارج شدند و دیگر امکان بازگشت به آن سرزمین برایشان فراهم نشد؛ در حالیکه سایر ائمه(ع) در دورههایی توانستند به سفرهایی بروند، حج بهجا بیاورند یا در مدینه ترددی داشته باشند، درباره امام عسکری(ع) هیچ نقلی مبنی بر خروج از سامرا و حتی رفتن به مراسم حج وجود ندارد. ایشان عمری کوتاه داشتند (۲۸ سال) که سراسر آن با فشار و خفقان سپری شد. با این وجود، امام(ع) در همین شرایط سخت راه بهانه را بر ما بستند. گاهی ما انسانها در زندگی میگوییم «محیط بد است»، «زمان مناسب نیست» یا «شرایط اجازه نمیدهد»، اما امام حسن عسکری(ع) با سیره خود نشان دادند که حتی در بدترین موقعیتهای زمانی و مکانی نیز میتوان دین را تبلیغ و ترویج کرد. ایشان الگویی کامل برای پایداری، حفظ ایمان و نشر آموزههای الهی در شرایط سخت شدند. به همین دلیل، توصیههای اخلاقی و اجتماعی امام(ع) نه تنها در آن زمان جامعه شیعی را حفظ و تقویت کرد، بلکه برای امروز ما نیز درسی بزرگ است که هیچ بهانهای برای ترک تبلیغ و انجام وظایف دینی و اخلاقی وجود ندارد.
برای درک بهتر مأموریت امام حسن عسکری(ع) در آمادهسازی شیعیان برای عصر غیبت باید تاریخ امامت پیش از ایشان را هم در نظر گرفت. برای مثال در دوران امام هادی(ع) گاهی پیش میآمد که امام(ع) از پشت پرده به مردم پاسخ میدادند تا شیعیان عادت کنند به اینکه میتوانند امام(ع) را نبینند و در عین حال از ایشان هدایت دریافت کنند. اما در مورد امام عسکری(ع) چنین مواردی گزارش نشده است. مهمترین اقدام ایشان در این زمینه، معرفی امام بعدی یعنی حضرت مهدی(عج) بود. امام(ع) به شیعیان هشدار میدادند که امام آینده آنان غایب خواهد شد و باید برای پذیرش این وضعیت آماده باشند. این موضوع تنها به دوران امام عسکری(ع) محدود نمیشد، بلکه در واقع ادبیات مشترک همه اهل بیت(ع) بود. در روایات پیامبر اکرم(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و سایر ائمه(ع) موضوع غیبت امام مهدی(عج) به طور مکرر مطرح شده بود. بنابراین، شیعه در طول تاریخ امامت به تدریج برای این واقعیت آماده شده بود که امام دوازدهم غایب میشود و دیدار آشکار او ممکن نخواهد بود. آنها از طریق این روایات میدانستند که چنین اتفاقی رخ خواهد داد.
با این حال، وظیفه خاص امام حسن عسکری(ع) این بود که از جامعه شیعی مراقبت کنند تا در آستانه غیبت دچار انحراف و سردرگمی نشوند. تجربه تاریخ نشان داده بود که بعد از شهادت امام کاظم(ع) برخی افراد دچار تردید شدند و به دنبال دیگران رفتند و جریانهای انحرافی به وجود آمد. بنابراین، خطر تکرار چنین وضعیتی در زمان امام عسکری(ع) نیز وجود داشت. ایشان باید میکوشیدند تا شیعه دچار حیرت و سرگردانی نشود و تنها در مسیر صحیح باقی بماند. امام حسن عسکری(ع) این مأموریت خطیر را با موفقیت انجام دادند. ایشان از یک سو امام مهدی(عج) را به شیعیان معرفی کردند تا در شناخت امام بعدی دچار تردید نشوند و از سوی دیگر با هدایت، مراقبت و مدیریت شبکه شیعی جامعه را در برابر خطر انحراف حفظ کردند. به این ترتیب بود که عصر غیبت صغری با کمترین بحران آغاز شد و شیعه توانست با آمادگی نسبی وارد این مرحله حساس از تاریخ خود شود.
در این زمینه گزارشهای متعددی وجود دارد. نقل شده است که شیعیان خدمت امام(ع) میرسیدند و ایشان کمکهای خوبی به آنان میکردند. حتی در برخی موارد آمده است که افراد بهدلیل شدت نیاز، خجالت میکشیدند که درخواست کنند، اما امام(ع) خودشان پیشقدم میشدند و به آنها کمک میکردند. نمونههای فراوانی وجود دارد که امام(ع) برای شیعیان حتی کسانی که در شهرهای دیگر بودند، مبالغی میفرستادند و این توجه اقتصادی و حمایتی در سیره امام حسن عسکری(ع) بسیار برجسته است. در برخی روایات آمده است که شخصی همراه پدرش خدمت امام(ع) رسید و امام(ع) نیز به هر دو صلهای عطا کردند. چنین توجهاتی در حقیقت درسی بزرگ برای جامعه شیعی بود. البته این شیوه، سنتی مشترک میان همه اهل بیت(ع) بوده است و هر امامی با توجه به شرایط زمان خود به شیوهای خاص از گرفتاریهای مالی شیعیان گرهگشایی میکرد. برای نمونه، امام سجاد(ع) شبانه درب خانهها را میزدند و کمکهایشان را پنهانی به نیازمندان میرساندند. امام صادق(ع) نیز همین سیره را داشتند. امیرالمؤمنین(ع) نیز بارها با دستگیریهای مستقیم، نمونههای بارزی از توجه به نیازمندان را نشان دادند.
امام حسن عسکری(ع) با وجود همه مشکلات، راه مقاومت، استقامت و جدیت را در پیش گرفتند. ایشان تسلیم شرایط سخت نشدند و با تدبیر و پایداری، جامعه شیعی را از خطر پراکندگی، انحراف و یأس نجات دادند
در مورد امام حسن عسکری(ع) حداقل گزارشی که بهصورت صریح و مستقیم از کار شبانه یا پنهانی ایشان برای کمک به نیازمندان باشد، کمتر است؛ شاید به دلیل اینکه شرایط ایشان در سامرا تحت رصد شدید بود و امکان چنین رفتوآمدهایی وجود نداشت. اما امام(ع) با روشهای دیگر این وظیفه را انجام میدادند. معمولا شیعیان نزد امام(ع) میآمدند و ایشان از طرق مختلف نیاز مالی آنان را تأمین میکردند. این کار هم به طور مستقیم در زندگی شیعیان اثر میگذاشت و هم درسی به آنان میداد که باید هوای یکدیگر را از لحاظ مالی و اقتصادی داشته باشند.
بنابراین، امام حسن عسکری(ع) هم با کمکهای شخصی خود و هم با آموزش غیر مستقیم به شیعیان، فرهنگ حمایت مالی، رفع نیاز یکدیگر و جلوگیری از پراکندگی و فقر را نهادینه کردند. این سنت نشان میدهد که امام(ع) نه تنها رهبر معنوی شیعیان بودند، بلکه مدیریت اجتماعی و اقتصادی جامعه را نیز بر عهده داشتند و در این زمینه از روشهای متناسب با شرایط خود بهره میبردند.
در این زمینه میتوان گفت شباهتهای معناداری میان دوران امام حسن عسکری(ع) و برخی شرایط امروز جهان اسلام وجود دارد. یکی از مهمترین این شباهتها، فضای خفقان و فشار سیاسی و اجتماعی است. همانگونه که در زمان امام عسکری(ع) شیعیان و خود امام(ع) تحت کنترل و محدودیت شدید بودند و امکان ارتباط آزاد و علنی وجود نداشت، امروز نیز در برخی نقاط جهان اسلام، بهویژه در کشورهایی که تحت سلطه قدرتهای خارجی یا حکومتهای استبدادی هستند، چنین وضعیتی مشاهده میشود. به تعبیر دیگر، همان خفقانی که در آن دوران وجود داشت، امروز نیز در اشکال مختلف دیده میشود. برخی مناطق دچار فشارهای سیاسی و امنیتی هستند، بعضی کشورها تحت نفوذ قدرتهای بیگانه مانند آمریکا و دیگر قدرتهای خارجی قرار دارند و در جاهایی نیز مسلمانان از آزادیهای اساسی خود محروم هستند. این وضعیت یادآور دوران دشوار سامرا و شرایط سختی است که امام حسن عسکری(ع) در آن میزیستند.
نکته مهم و آموزنده این است که امام حسن عسکری(ع) با وجود همه مشکلات، راه مقاومت، استقامت و جدیت را در پیش گرفتند. ایشان تسلیم شرایط سخت نشدند و با تدبیر و پایداری، جامعه شیعی را از خطر پراکندگی، انحراف و یأس نجات دادند. بنابراین، شباهت اصلی امروز با آن دوران این است که در برابر فشارها و خفقانها باید همان راه امام(ع) یعنی مقاومت، هوشیاری و حفظ انسجام جامعه اسلامی را در پیش گرفت.
یکی از اصول مهم در فعالیتهای امامان معصوم(ع) و بهویژه امام حسن عسکری(ع)، نیروسازی و تربیت شاگردان بود. نیروسازی در حقیقت راهکار بقای هر نوع جریانی خواهد بود و رمز موفقیت همه امامان در طول تاریخ نیز همین نیروسازی، جریانسازی و پرورش شاگردان و یاران وفادار بوده است. هدف اصلی آنان صرفا زندگی روزمره و حل مسائل شخصی نبوده، بلکه دغدغه اساسی آنها تداوم جریان اسلام حقیقی و هدایت جامعه شیعی برای همه تاریخ بوده است. برای نمونه، امام رضا(ع) با وجود تبعید و محدودیتها، برنامهریزی دقیقی برای نشر معارف و جریانسازی انجام دادند تا ولایت و آموزههای اهل بیت(ع) در ایران و دیگر مناطق ماندگار شود.
امام حسن عسکری(ع) نیز با همین هدف عمل میکردند. ایشان میدانستند که حتی در شرایط خفقان شدید اگر شاگردان و وکلا به خوبی آموزش داده شوند و جریان تربیت شده باشد، معارف اهل بیت(ع) به نسلهای بعد منتقل خواهد شد و هدایت جامعه قطع نخواهد شد. به همین دلیل، حرکت امام حسن عسکری(ع) محدود به زمان و مکان خاص نبود و هدف اصلی ایشان استقرار جریان پایدار و ماندگار دین و ولایت بود. یکی از مهمترین بخشهای این فعالیت، شایستهپروری و تربیت شاگردان توانمند بود تا در آینده بتوانند مسئولیت هدایت جامعه شیعی را بر عهده بگیرند و مسیر امام(ع) را ادامه دهند. حتی در اوج فشارهای سیاسی و اجتماعی نیز امام(ع) به این مأموریت توجه داشتند و آن را اولویت قرار میدادند، زیرا ایشان میدانستند که بدون تربیت نیرو و جریانسازی، اسلام حقیقی و آموزههای اهل بیت(ع) آسیب خواهد دید.
انتهای پیام