
رویکرد اصلی جریان
حفظ قرآن کریم و تکالیفی که دستگاههای اجرایی و اداری به آن مأمور شدهاند، در درجه نخست نیل به تحقق منویات مقام معظم رهبری در زمینه
تربیت 10 میلیون حافظ است.
از زمان بیان این مطالبه که بالغ بر 10 سال از آن میگذرد، همواره بحث در میان مسئولان فرهنگی و دستگاههای متولی امور قرآنی این بوده است که آیا منظور معظمله تربیت حافظ قرآن با تنوع اجزای حفظی است یا تأکید بر تربیت 10 میلیون حافظ کل دارند!
آنچه در عرصه میدان شاهد آن هستیم، آن هم از رهگذر آمار و ارقام، این است که قطعاً رسیدن به مطالبهای با فرض تربیت 10 میلیون حافظ کل قرآن اگر امری ناممکن به نظر نرسد، اما سخت است و شاید به این شیبی که در امور اجرایی فرایند تربیت و حفظ قرآن مواجهیم، در آیندهای بسیار دور بتوان به تحقق چنین امر مهمی دل بست، چرا که در حال حاضر تعداد حافظان کل قرآن در کشور شاید از 50 هزار نفر تجاوز کرده باشد.
بیان یک نکته در اینجا اهمیت فراوانی دارد و آن اینکه اساساً حفظ قرآن چه فوایدی دارد که اینچنین مورد تأکید رهبر انقلاب است؟ اگر ضرورت آن برای جلوگیری از تحریف به دست دشمنان باشد که تجربه قرون متمادی از ظهور اسلام نشان داده که مصحف شریف براساس همان توالی مورد نظر پیامبر(ص) بوده و به این قرار، کاتبان وحی را مکلف به کتابت کردهاند، بدون هیچ تغییری و دخل و تصرفی به دست ما رسیده و در شرایط کنونی نیز با توجه به ظهور فناوریهای گوناگون، احتمال این تغییر و تحول به صفر رسیده است.
درست همینجاست که نکته ظریفی برگرفته از بیانات معظم له به ذهن خطور میکند و آن اینکه انس با قرآن مراتبی دارد که پایینترین سطح آن آموزش روخوانی است و مراتب بالاتر آن حفظ، تدبر و فهم و در نهایت عمل به آموزههای قرآن را شامل میشود. بر این اساس حفظ، مقصد حرکت در این مسیر مقدس نیست، بلکه مَرکَب آن است و فرد با حفظ، قرآن را همراه خود دارد و خود را در محضر قرآن نگریسته و لذا این همنشینی همیشگی با کلام وحی منجر میشود تا او اعمال، رفتار و سکنات خود را منطبق با فرامین الهی کند.
رسیدن به نقطهای که در آن کشور 10 میلیون حافظ قرآن را در اختیار داشته باشد، چشماندازی مطلوب و انگیزهبخش است، اما از این نکته نباید غافل شد که غایت، ارائه آمار نیست، بلکه در این مسیر باید موارد مهمتری را در نظر داشت و آن حفظ اصالت و کیفیتبخشی به این امر و نظارت دقیق بر فرایند حفظ است.
از جمله نکات مورد توجه در جلسه سی و چهارم
ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن،
اصالت حفظ بود و این نگرانی بیان شد که متأسفانه به دلیل عدم برخی نظارتهای میدانی، برخی مؤسسات قرآنی با وعدههایی غیرمنطقی و غیرکارشناسی، داوطلبان را به حفظ کوتاهمدت کل قرآن دعوت میکنند که گاه این محدوده زمانی به چند ماه نیز تقلیل پیدا میکند و این امر از اصالت حفظ قرآن به دور است. حتی برخی از این مؤسسات آموزشی از عدم آگاهی داوطلبان بعضاً با دریافت شهریههایی زیاد، فرد را در مسیری قرار میدهند که شاید چندان نتیجهبخش نبوده باشد، حال آنکه حتی اگر روشهای آموزشی آنها برای حفظ کل قرآن در محدوده زمانی بسیار کم نیز کارآمد باشد، آیا غیر از این است که این حفظ اصطلاحاً لفظی، بدون درک و تعمق در معانی و معارف قرآنی صورت گرفته است؟
به زعم بسیاری از کارشناسان حتی حفظ یکساله قرآن هم جای اشکال دارد، چه برسد به حفظ چندماهه؛ هر چند که برخی دادههای آماری نشان از آن دارد که مؤسساتی با به کارگیری ابداعاتی حاصل دستاوردهای کارشناسی در این امر توفیق داشتهاند که آن هم در مورد دانشآموزان و قشر محصل به شرط اخذ مرخصی یکساله تحصیلی و با در نظر گرفتن ضوابطی صورت گرفته است، اما صرف نظر از این امر به نظر میرسد که ستاد راهبری حفظ باید براساس الزاماتی که برای خود تعریف کرده است، جلوی برخی ناهنجاریها و بدعتها در زمینه حفظ قرآن را گرفته و این امر را به مسیر اصیل خود بازگرداند.
امر دیگر که به عنوان ابزاری در جهت نهادینهسازی حفظ قرآن مورد نظر است و میتواند ارتکاب به آن را جنبه عمومیتری داده تا به این واسطه جهشی را حداقل در زمینه ارتقای آمار کمی شاهدش باشیم، اعطای امتیازاتی است که علاوه بر ایجاد انگیزه به ویژه در میان نوجوانان و جوانان، به ایشان این اطمینان خاطر را میدهد تا در آینده اجتماعی و شغلی خود به جهت این کوششی که در زمینه حفظ کلام الهی داشتند از شأنیتی خاصتر برخوردار باشند.
جامعه هدف در زمینه حفظ قرآن از تنوع فراوانی با رده سنی متفاوتی برخوردار است، اما در گامهای نخست ستاد راهبری حفظ قرآن باید اولویتبندی در زمینه رجوع به این اقشار گوناگون داشته باشد. گفته شد که قشر محصل یکی از مهمترین این جوامع محسوب میشود و البته هماهنگی و تفاهماتی نیز با آموزش و پرورش به منظور قرارگیری محصلان داوطلب در فرایند حفظ قرآن صورت گرفته است و به نمونهای از آن اشاره شد که همانا مرخصی یک ساله تحصیلی است. همین مرخصی یکساله نیز به شرط توفیق دانشآموز در حفظ قرآن برای او گذران یک سال تحصیلی محسوب شده و او در سال بعد تحصیلی در مقطعی بالاتر ادامه تحصیل میدهد.
از جمله دیگر مخاطبان هدف اولویتدار در زمینه حفظ قرآن، سربازان وظیفه هستند که صرف نظر از امور جاری، در طی 21 ماه خدمت سربازی (18 ماه در مناطق نظامی دارای شرایط سخت) فرصت مناسبی برای گذران اوقات فراغت خود از طریق حفظ قرآن دارند. اما اینکه باید آنها چه امتیازاتی در نظر گرفت، شرط لازم است. اینکه مثلاً آنها در ازای جزء یا بخشهای مشخصی از قرآن مشمول معافیت یکماهه یا چندماهه از طول مدت خدمت سربازی شوند یا اینکه اصلاً جوانی که حافظ قرآن است، معافیت دائم داشته باشد. گویا این پیشنهاد در مقطعی خاص از سوی ستاد راهبری حفظ قرآن به ستاد کل نیروهای مسلح ارائه شده است که با در نظر گرفتن دلایل مختلفی مورد قبول قرار نگرفته است. البته این به معنای مُلغی شدن این امر نیست به شرط آنکه ستاد راهبری حفظ قرآن در ارائه پیشنهاد مجدد آن به ستاد کل نیروهای مسلح و معاونت وظیفه عمومی، شروطی را نیز قید کند که ناظر بر اجرای کیفی فرایند حفظ در میان سربازان وظیفه باشد به این معنی که آنها به شرط دریافت امتیازات لازم در امر کیفیت حفظ قرآن آن هم حاصل برگزاری آزمونهای کتبی و شفاهی از این امتیازات برخوردار شوند، وگرنه که حفظ سطحی عبارات قرآنی بدون در نظر گرفتن نکات تجویدی ممکن است، ابتدا به ساکن از عهده هر فردی برآید.
از جمله جوامع مورد هدف فراگیری حفظ قرآن در کشور، زندانیان محکوم جرائم مالی و قضایی(به استثنای جرائم سیاسی و جنایی) هستند که البته این امر مدتهاست در حال انجام است و زندانیان به شرط حفظ جزء یا اجزای مختلف قرآن مشمول تخفیف و کاهش مدت زمان در بند بودن خواهند شد، اما در فصل جدید فعالیت ستاد راهبری حفظ قرآن نیاز است تا این فرایند نیز با ارائه دستورالعملهای بهروز شده و با در نظر گرفتن همه مفاد کیفیتبخشی به فرایند حفظ قرآن صورت گیرد.
امیرسجاد دبیریان
انتهای پیام