با گذشت بیش از چهار دهه از دفاع مقدس، سینمای ایران همچنان در مسیر ثبت و روایت این دوره تاریخی تلاش میکند. آثار سینمای دفاع مقدس، علاوه بر بازنمایی جنگ و مقاومت، به دنبال انتقال ارزشها و درسهای اخلاقی و انسانی آن دوران به نسل امروز هستند. این مهم، در شرایطی که سبک زندگی و رسانهها به سرعت در حال تغییرند، نیازمند خلاقیت و بهروز بودن روایتهاست تا بتواند با مخاطب نوجوان و جوان ارتباط برقرار کند و همزمان اصالت و پیامهای ارزشمند جنگ را حفظ کند.
در سالهای اخیر، سینمای دفاع مقدس با چالشهایی مواجه شده است؛ از یک سو باید واقعیتهای تلخ و پیچیده جنگ را نشان دهد و از سوی دیگر، با زبان هنری جذاب و قابل فهم برای مخاطب امروز ارائه شود. این تعادل ظریف، اهمیت ویژهای به انتخاب قصه، شخصیتها و فضاسازی اثر میدهد و هنرمندان این حوزه را به جستوجوی روایتهای خلاقانه و تازه واداشته است.
یکی از ویژگیهای بارز سینمای دفاع مقدس، توجه به قهرمانان واقعی و شخصیتهای اثرگذار دوران جنگ است. فیلمهایی که با محوریت زندگی و رشادتهای این افراد ساخته میشوند، علاوه بر ثبت تاریخ، به الگوسازی برای نسل امروز نیز کمک میکنند. اهمیت پرداختن به شخصیتهای واقعی مانند شهدای مقاومت و فرماندهان جنگ، نشاندهنده نگاه اصیل و وفادار به مستندات تاریخی در سینمای ایران است.
بهطور ویژه، توجه به باورها و مشارکت مردم در دوران دفاع مقدس یکی دیگر از محورهای مهم آثار این حوزه است. از جبهههای جنگ تا پشت جبهه، حضور مردم و اعتقاد به ارزشهای دینی و ملی، پشتوانهای برای مقاومت و ایستادگی رزمندگان بود. سینمای دفاع مقدس تلاش کرده این روحیه جمعی و انسجام اجتماعی را نیز در قاب تصویر ثبت کند تا مخاطب امروز درک بهتری از این ارزشها پیدا کند.
با تغییر نسلها و افزایش فاصله زمانی از دوران جنگ، انتقال واقعیتهای دفاع مقدس به نسل جوان به یکی از مهمترین چالشهای سینماگران تبدیل شده است. آثار موفق این حوزه، با بهرهگیری از زبان هنری جذاب، شخصیتپردازی دقیق و داستانسرایی خلاق، توانستهاند پیامهای ارزشمند دفاع مقدس را با مخاطب معاصر به اشتراک بگذارند و تجربهای فراگیر و تأثیرگذار ایجاد کنند.
ایکنا به مناسبت هفته دفاع مقدس در نشستی به بررسی وضعیت سینمای دفاع مقدس و چالشها و دستاوردهای آن پرداخته است. در این نشست، سید احمد میرعلایی، تهیهکننده سینمای دفاع مقدس و مدیرعامل سابق بنیاد سینمایی فارابی، دانش اقباشاوی، کارگردان سینمای دفاع مقدس که اخیراً فیلم «اسفند» را با همین محوریت در اکران داشته است و رضا مسعودی، بازیگر نقش شهید علی هاشمی در فیلم «اسفند»، حضور دارند و دیدگاههای خود را پیرامون این موضوع مطرح کردهاند.
کارشناسان در بخش نخست این نشست با عنوان «سینمای دفاع مقدس؛ فرصت تقویت وفاق ملی و هویت فرهنگی» مطرح کردند: سینمای دفاع مقدس تنها بازنمایی میدان جنگ نیست، بلکه ابزاری برای انتقال ارزشهای اخلاقی و فرهنگی و تقویت وفاق ملی است. با توجه به تغییر نسلها و تحولات رسانهای، بازآفرینی خلاقانه و پژوهشمحور این سینما ضرورتی است تا هم با جنگ روایتها مقابله کند و هم هویت فرهنگی جامعه را استحکام بخشد.
در ادامه، بخش دوم از این گفتوگوی تفصیلی را با هم میخوانیم و میبینیم.
سید احمد میرعلایی از چهرههای برجسته و تأثیرگذار سینمای دفاع مقدس به شمار میرود. او فعالیت خود را از ابتدای دهه شصت با حضور در مقام بازیگر در آثار شاخص دفاع مقدس آغاز کرد و در ادامه مسیر حرفهای خود، تجربه تهیهکنندگی فیلمهای این ژانر را نیز بر عهده گرفت. میرعلایی در طول سالها تلاش کرده است تا نه تنها واقعیتهای تاریخی و رشادتهای رزمندگان دوران دفاع مقدس را به تصویر بکشد، بلکه با بهرهگیری از هنر سینما، پیامهای اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی این دوران را نیز به نسلهای جدید منتقل کند. او در این نشست به بررسی اهمیت و جایگاه فرهنگ دفاع مقدس در سینما، نقش روایتهای هنری در انتقال ارزشها به نسل جوان و ضرورت بهروز شدن شیوههای روایت متناسب با تغییرات جامعه و سلایق مخاطب پرداخته است. در ادامه با سخنان این سینماگر پیشکسوت و نگاه او به سینمای دفاع مقدس همراه میشویم.
ایکنا – در مورد نقش نوجوانان در دوران دفاع مقدس بیشتر توضیح دهید. آیا تجربههای نسل گذشته برای نسل امروز و به ویژه نسل z قابل الگوبرداری است؟
وقتی میبینیم یک نوجوان ۱۶ ساله وارد خط مقدم میشود، در اوج آتش، این فقط به معنای حضور فیزیکی نیست؛ بلکه نشاندهنده تعهد، ایمان و شجاعت فوقالعادهای است که در ذهنیت چنین سنی به وجود میآید. این بچهها نه تنها خودشان مردانه رفتار میکردند، بلکه به فرماندهان و نیروهای با تجربهتر روحیه میدادند. برای مثال، شهید بابایی که از سرآمدان دوره دفاع مقدس بود و به شدت مؤمن و الهی بود، با وجود تجربه و تخصص بالا، با روحیه بیشتری عمل میکرد زیرا این جوانان ۱۶ ساله را همرزم خود در لشکر حق احساس میکرد و هر کدام به نوعی نقش کلیدی در عملیاتها ایفا میکردند.
بسیاری از این نوجوانان در شرایطی قرار میگرفتند که با مخاطرات بزرگی مواجه بودند، اما با شجاعت و تعهد، موفق میشدند نقشهای حیاتی را ایفا کنند. برخی شناسنامههای خود را تغییر میدادند تا بتوانند به جبهه بروند؛ این بسیجیان دریادل با حس ملیگرایی، دینگرایی و وجدانگرایی قوی، برای دفاع از کشور خود قدم برمیداشتند. اینها نه تنها نباید فراموش شوند، بلکه باید الگویی برای نسل امروز باشند، مخصوصاً برای نسل z که دشمن در عرصه جنگ رسانه به هویت و ارزشهای او تاخته و متأسفانه روزافزون و پیچیدهتر همچنان میتازد.
همچنین، این نوجوانان نشان دادند که حتی در شرایطی که دشمن با تمام قدرت نظامی و تکنولوژی علیه ما عمل میکرد، ایمان و شجاعت انسانی میتواند معجزهآسا عمل کند. نیروهای سپاه، ارتش، بسیج و جهاد سازندگی دوشادوش هم با همین روحیه و پشتکار توانستند محدودیتها و کمبودهای تکنولوژیک را جبران کنند و عملیاتها را موفقیتآمیز پیش ببرند. این یعنی روحیه، ایمان و عمل هماهنگ یک جامعه میتواند حتی بر تکنولوژی و تسلیحات پیشرفته دشمن غلبه کند و قدرت دفاعی و ملی را تثبیت نماید.
ایکنا – جنگ ۱۲ روزه تجربهای بسیار ارزشمند برای ایران بوده است. چه نکاتی از آن برای تحلیل شرایط امروز اهمیت دارد؟
جنگ ۱۲ روزه واقعاً یک رخداد تاریخی و تعیینکننده بود. در این مدت کوتاه، دشمن قصد داشت جمهوری اسلامی را به طور کامل از صحنه سیاسی حذف کند؛ همه چیز آماده بود، از پشتیبانی نظامی و اطلاعاتی اسرائیل به فرماندهی آمریکا گرفته تا همکاریهای منطقهای؛ اما هوشمندی و مدیریت حضرت آقا و فرماندهان نظامی و البته اتحاد عظیم مردم ما توانست این تهدید را خنثی کند. در این جنگ، دشمن فکر میکرد که با جمع کردن همه امکانات و قدرت نظامی خود، میتواند ایران را مضمحل کند. ولیکن دیدیم چگونه این کشور درگیر تحریمهای ظالمانه متعدد توانست با بهرهگیری از ایمان، همبستگی ملی، و تجربه دفاع مقدس، تقابل مستقیم دشمنان را مهار کند. اینجا دوباره نقش ۱۶ سالهها و جوانان پای کار نیز بسیار تعیینکننده بود؛ آنها نه تنها در عملیاتهای میدانی حضور داشتند بلکه روحیه و انگیزه نیروهای دیگر را نیز تقویت میکردند. نکته مهم دیگر این است که این جنگ نشان داد که ایمان دینی، اعتماد به نفس ملی و اتحاد مردم، میتواند بر هر تهدید نظامی یا رسانهای غالب شود. تجربه جنگ ۱۲ روزه به ما نشان داد که یک جامعه هوشمند، متعهد و متحد میتواند حتی در کوتاهترین زمان، اثرات قرنها تجربه و تحقیق و تلاش را یکجا به دست آورد و این از همان محاسبات دشمن بود که هیچ وقت دیگر هم متوجه آن نخواهد شد و آن مکتب شهادت، ایثار، وحدت و اطاعت از رهبری در توکل به حق ایران سرفراز است، تجربه کند. تحلیل درست این جنگ و بهرهگیری از آموزههای آن، نه تنها در تولید آثار سینمایی دفاع مقدس اهمیت دارد، بلکه برای سیاستگذاری فرهنگی و رسانهای امروز نیز حیاتی است.
این جنگ کوتاه، برای ما درسهایی درباره رهبری، تصمیمگیری سریع، هماهنگی نیروها، مدیریت بحران، و اهمیت حضور مردم در صحنه ملی دارد. دشمنان نیز فهمیدند که هرگونه حرکت علیه ایران بدون در نظر گرفتن این عوامل، محکوم به شکست است. در واقع، جنگ ۱۲ روزه یک نمونه کلاسیک از ترکیب ایمان، استراتژی، شجاعت و مدیریت هوشمندانه بود که باید امروز مورد مطالعه و بهرهبرداری قرار گیرد.
ایکنا - در صحبتهایتان به ریشههای دفاع مقدس و جنگهای کنونی اشاره کردید و حتی ارتباط آنها با ۱۴۰۰ سال تاریخ را مطرح کردید. این ریشهها چیست و چرا امروز جنگها و تقابلها ادامه پیدا کرده است؟
این مسئله خیلی مهم است و باید با دقت بررسی شود. وقتی ما امروز از دفاع مقدس و جنگ ۱۲ روزه صحبت میکنیم، باید بدانیم ریشه این مبارزه کجاست و چرا هنوز هم ادامه دارد. امروز که با صهیونیستها و دشمنان جمهوری اسلامی مواجهیم، در واقع ما ادامه یک تقابل تاریخی بین بنیاسماعیل و بنیاسرائیل را میبینیم که با نگرانی صهیونیسم جنایتکار اداوار تاریخ از روزهای قبل از تولد حضرت رسول(ص) آغاز شده است. آنها از همان زمان نگران بودند که شخصی از نسل حضرت اسماعیل پیامبر(ع) به دنیا بیاید و پیام الهی گسترش پیدا کند و مسیر حق به ثمر برسد، چراکه شدیدا نگران محو خود بوده و هستند و نابودیشان را در گسترش اسلام ناب محمدی (ص) میدانند و انقلاب اسلامی پس از قرن ها انتظار مظلومین جهان این مسیر را هموار کرده است. این مبارزه لحظه به لحظه در طول تاریخ اسلام شکل گرفته است؛ از صدر اسلام و انحرافات اولیه گرفته تا شهادت ائمه و بزرگان حتی عاشورا و کربلا و ادامه مسیر تا ظهور و انقلاب و نجات جهانی حضرت حجت (عج). این یعنی یک تقابل پایدار بین حق و باطل که امروز هم ادامه دارد و ما شاهد بازتکرار آن در مسائل امروز هستیم.
بنیاسرائیل همواره یک مانیفست و فلسفه برتریطلبی داشتند؛ در این مانیفست آمده است که هر یهودی امتیازاتی در مقابل سایر انسانهای غیر یهود دارد مثلاً در هر رابطه یک یهودی با غیر یهودی همیشه و در هر صورت فقط حق با فرد یهودی است چراکه برای شخص غیر یهود از هر دین و آیینی هیچ ارزش انسانی قائل نیستند. این همان روح برتریطلبی است که قرآن هم به آن اشاره کرده و نشان میدهد که بنی اسرائیل به گونهای عمل کردهاند که حتی پیامبران خودشان را نیز به قتل رساندند. در مقابل، بنی اسماعیل همیشه روح رحمانی و انسانی داشتند و تلاش کردند مسیر الهی و عدالت را زنده نگه دارند.
به همین دلیل وقتی ما امروز از جنگها و مقاومتها صحبت میکنیم، نباید آنها را محدود به یک منطقه یا زمان خاص بدانیم. جنگ لبنان، سوریه و حتی تهدیدهای اسرائیل و آمریکا همه بخشی از همین تقابل تاریخی و فرهنگی است. دشمنان تلاش میکنند منابع ما، نفت و مهمتر از آن ارزشها و قدرت ملی و معنوی نابود کنند، اما مقاومت ما ریشه در ایمان، ملیگرایی و پیروی از مسیر الهی دارد و همین مقاومت است که پیروزی را تضمین میکند.
باید ایمان داشته باشیم که پیروزی با ماست؛ حتی اگر دشمن تمام تلاش خود را بکار گیرد. این پیروزی در سایه، ایمان، مقاومت، اطاعت از رهبری و وحدت مردم نهفته است. مسیر دشوار است، فراز و فرود دارد، اما با ایستادگی، آبرومندی و مقاومت، به قله اصلی خواهیم رسید و این همان نکتهای است که برای نسل امروز و نسل z اهمیت دارد؛ بداند کجا ایستاده و چگونه پیروزمندانه قله را فتح کند بدون اینکه از مسیر مستقیم منحرف شود.
بخش بعدی این میزگرد به سخنان دانش اقباشاوی، کارگردان شناختهشده سینمای ایران اختصاص داشت. اقباشاوی که زاده جنوب کشور است، از ابتدای ورود خود به عرصه سینما به ژانر دفاع مقدس گرایش داشته و همچنان به این مسیر وفادار مانده است. تجربهها و آثار او نشان میدهد که دغدغه اصلیاش نه تنها بازنمایی واقعیتهای تاریخی، بلکه برجسته کردن ارزشهای انسانی، اخلاقی و فرهنگی دفاع مقدس است. این کارگردان در سالهای اخیر تلاش کرده است با زبان سینما، ارتباطی مستقیم و مؤثر با نسل جوان برقرار کند و پیامهای دوران دفاع مقدس را با شیوهای جذاب و قابل فهم ارائه دهد. اخیراً فیلم سینمایی «اسفند» به کارگردانی وی و با محوریت شخصیت شهید علی هاشمی روی پرده سینماهای کشور رفته است و توانسته توجه مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کند. در ادامه با سخنان این سینماگر و نگاه او به سینمای دفاع مقدس همراه میشویم.
ایکنا – شما به عنوان مثال فیلمهای دهههای ۶۰ تا ۹۰ و حتی آثار شاعرانه و متنوع مانند «ملکه»، «سرو زیر آب» و «نجات یافتگان» اشاره کردید و گفتید که سینمای دفاع مقدس ایران تجربه گستردهای از داستانها و موضوعات متفاوت دارد. چگونه این گستردگی موضوعی و روایتهای متنوع میتواند مانع کلیشهای شدن سینما شود و چه اهمیتی برای جذب مخاطب جوان دارد؟
گستردگی موضوعی و تنوع روایتها، مهمترین عامل جلوگیری از کلیشهای شدن سینمای دفاع مقدس است. اگر روایتها تنها محدود به یک نوع شخصیت یا یک شاخصه خاص باشند، مخاطب جوان که با ارزشها و نمادهای گذشته آشنا نیست، ارتباط کافی برقرار نمیکند. فیلمهایی مانند «ملکه»، «سرو زیر آب» و «نجات یافتگان» نشان میدهند که سینما میتواند به داستانهای فردی، ابتکارات مهندسی و حتی مقاومت غیرمستقیم نیز بپردازد و ارزشها و درسهای جنگ را به شیوهای نو و جذاب منتقل کند. این تنوع باعث میشود مخاطب معاصر با نسل جوانتر و شرایط فرهنگی متفاوت، حس همذاتپنداری و ارتباط برقرار کند و انگیزه لازم برای شناخت و علاقه به تاریخ دفاع مقدس بهدست آورد.
ایکنا – با توجه به تجربه شما در پروژه فیلم «اسفند» و بررسی نظرسنجیها، چگونه میتوان عناصر فرهنگی و تاریخی جنگ را به گونهای بازسازی کرد که برای جوانان متولد دهههای اخیر جذاب باشد، بدون آنکه اصالت و واقعیت تاریخی قربانی شود؟
برای جوانان متولد دهههای اخیر، استفاده صرف از نمادهای قدیمی مانند سربند یا آیینهای سنتی به تنهایی جذابیت ندارد، بلکه باید با بازسازی عناصر فرهنگی و تاریخی در قالب روایتهای جذاب، داستانمحور و مستندگونه، آنها را درگیر کرد. تجربه فیلم «اسفند» نشان داد که مخاطب جوان حتی با سن ۱۶ سال، با روایتهای مستند و نزدیک به واقعیت جنگ ارتباط برقرار میکند، به شرطیکه داستانها ملموس و قابل درک باشد و عناصر فرهنگی به شیوهای نو و هوشمندانه ارائه شود. ترکیب پژوهش دقیق، روایتهای واقعی رزمندگان و پرداخت هنری متوازن، کلید جذب نسل جدید و حفظ اصالت تاریخی و هویتی سینمای دفاع مقدس است.
ایکنا – در صحبتهایتان به غیرت، احساس تکلیف و خود شکوفایی نوجوانان ۱۵ تا ۱۶ ساله در دفاع مقدس اشاره شد، به ویژه نقش اعتماد فرماندهان جوان و شهدا در پرورش این نسل. این تجربه چه تأثیری بر شخصیت و رشد جوانان داشت و چه درسهایی برای نسل امروز دارد؟
تجربه دفاع مقدس نشان میدهد نوجوانان ۱۵ تا ۱۶ ساله، زمانی که اعتماد واقعی به آنها داده شد، توانستند به سرعت خود را شکوفا کنند و ظرفیتهای درونیشان را آشکار کنند. وقتی جوانانی مانند شهید علی هاشمی ۲۲ ساله یا فرماندهان ۲۹ ساله مثل محسن رضایی به میدان جنگ وارد شدند و به نوجوانان اعتماد کردند، فرصت خودباوری و رشد فردی برای آنها فراهم شد.
جنگ ۱۲ روزه یکی از نمونههای بارز خودباوری و قدرت راهبردی ایران است که نشان میدهد حتی یک نبرد کوتاه میتواند آموزههای بزرگ استراتژیک داشته باشد
این اعتماد، سبب شد که نوجوانان احساس مسئولیت و انگیزه برای ایفای نقشهای مهم پیدا کنند، حتی در وظایفی مانند دوشکاچی یا ادوات لشکر که به نظر بزرگسالان خطرناک میرسید. این مدل خود شکوفایی نشان میدهد که جوانان وقتی فرصت و اعتماد دریافت کنند، میتوانند به سرعت درک، مهارت و تعهد بالایی نسبت به اهداف جمعی پیدا کنند. این نکته، یک درس بسیار مهم برای نسل امروز است؛ اینکه اعتماد و فرصت به جوانان داده شود، نه تنها تواناییهای فردی آنها را تقویت میکند، بلکه روحیه مسئولیتپذیری و ابتکار آنها را نیز پرورش میدهد.
ایکنا – چگونه شخصیتپردازی دقیق و خاکستریسازی شخصیتها، به باورپذیری و جذابیت داستان کمک میکند و سینمای دفاع مقدس ایران چرا نتوانسته در برخی مواقع در این حوزه آنگونه که لازم است موفق عمل کند؟
شخصیتپردازی یکی از اصلیترین عوامل باورپذیری و جذب مخاطب است. در نمونههای خارجی، شخصیتها اغلب خاکستری و پیچیدهاند؛ به این معنا که نه کامل سیاهاند و نه کامل سفید. این تنوع و پیچیدگی، مخاطب را به دنیای داستان نزدیک میکند و حس واقعیبودن روابط انسانی و تصمیمات شخصیتها را القا میکند.
در سینمای دفاع مقدس، اگر شخصیتها را صرفاً خوب یا بد نشان دهیم، مخاطب مدرن نمیتواند با آنها ارتباط برقرار کند. استفاده از این تکنیکها به ما امکان میدهد داستانهایی بسازیم که هم واقعی و هم جذاب باشند. این امر یعنی میتوانیم از تکنیکهای غربی بهره بگیریم، اما باید شناسنامه فکری و ارزشهای خودمان را حفظ کنیم و مرعوب نباشیم.
ایکنا – شما به تجربه غرب در تاریخ نمایش و درام اشاره کردید و توضیح دادید که چگونه آنها با آزمون و خطا و تکنیکهای مختلف، شخصیتپردازی و روایتپردازی را تکمیل کردهاند. سینمای دفاع مقدس ایران چه نکاتی میتواند از این تجربهها یاد بگیرد و چگونه میتوان آنها را با هویت فرهنگی و مذهبی خود ترکیب کرد؟
تاریخ درام و نمایش در غرب بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت دارد و آنها با آزمون و خطا، از تراژدیهای ارسطو تا آثار شکسپیر، تکنیکهای پیچیده شخصیتپردازی و روایتپردازی را توسعه دادهاند. سینمای دفاع مقدس ایران میتواند از این تکنیکها برای جذابکردن روایتها بهره بگیرد، اما باید این تکنیکها را با هویت فرهنگی و مذهبی خود ترکیب کند. این یعنی بهرهگیری از ابزارهای نمایشی برای سرگرم کردن مخاطب، در حالی که پیامها، ارزشها و شناسنامه فکری ما حفظ میشود. برای مثال، ما میتوانیم مراسم مذهبی، عشق به وطن و روحیه شهادتطلبی را در قالبی جذاب و دراماتیک بازسازی کنیم بدون اینکه اصالت آنها قربانی شود.
ایکنا – در صحبتهایتان به شناسنامه فکری سینمای دفاع مقدس و اهمیت نمایش باورپذیر ارزشها و آموزههای دینی اشاره شد. میتوانید تشریح کنید که چگونه میتوان این شناسنامه را حفظ کرد و همزمان روایت جذاب و واقعی ارائه داد؟
شناسنامه فکری، پایه و اساس هر اثر فرهنگی است و شامل ارزشها، باورها و هویت ملی و دینی میشود. برای حفظ آن، نمیتوانیم شخصیتها یا وقایع را از اساس تحریف کنیم، حتی اگر مخاطب مدرن ترجیح دهد نسخهای متفاوت ببیند؛ اما میتوانیم با بهرهگیری از تکنیکهای نمایشی، از جمله شخصیتهای خاکستری، تضادهای انسانی و روایتهای چندلایه، داستان را جذاب و باورپذیر کنیم. برای مثال، میتوانیم مبارزات و شهادتطلبی رزمندگان را بدون اغراق یا دروغ روایت کنیم و در عین حال از ابزارهای بصری، تدوین و بازیگری برای ایجاد تأثیرگذاری و جذابیت استفاده کنیم. این روش باعث میشود مخاطب، همزمان با لذت از داستان، با تاریخ و ارزشها نیز ارتباط برقرار کند.
ایکنا – سینمای ایران در طول دهههای اخیر با سرعت بالایی در زمینه درام، تصویرپردازی و زیباییشناسی بصری پیشرفت کرده است. چه عواملی باعث این پیشرفت شدند و این تجربه چه درسهایی برای تولید آثار آینده دارد؟
سینمای ایران با تکیه بر خلاقیت، تجربه عملی و ترکیب هنر و پژوهش به سرعت پیشرفت کرده است. عواملی مانند سرمایهگذاری روی نیروی انسانی، آموزش مستمر، توجه به زیباییشناسی بصری و بهرهگیری از میراث تاریخی و فرهنگی باعث شدند تا آثار ما در سطح جهانی قابل رقابت باشند. این پیشرفت نشان میدهد که اگر پژوهش، خلاقیت و تکنیکهای نوین را با احترام به شناسنامه فکری و فرهنگی خود ترکیب کنیم، میتوانیم آثار با کیفیت، باورپذیر و جذاب تولید کنیم که مخاطب داخلی و حتی خارجی را تحت تأثیر قرار دهد. تجربه گذشته به ما یاد میدهد که ترکیب اصالت و نوآوری، کلید موفقیت سینمای دفاع مقدس و آثار تاریخی- فرهنگی است.
جنگ ۱۲ روزه یکی از نمونههای بارز خودباوری و قدرت راهبردی ایران است که نشان میدهد حتی یک نبرد کوتاه میتواند آموزههای بزرگ استراتژیک داشته باشد. سردارانی همچون آقا رشید و دیگر فرماندهان به حبیب بن مظاهرهای دوران دفاع مقدس تبدیل شدند؛ کسانی که با تجربه هشت سال دفاع مقدس و اعتماد به جوانان، توانستند با تدبیر و شجاعت، تهدیدات عظیم دشمن را مهار کنند و عاقبت به خیر شوند.
این جنگ، اهمیت شناخت دشمن را به معنای کلان آن، یعنی شناخت تمام ساختار غرب و کفر جهانی، به وضوح نشان داد. دشمن به اشتباه فکر میکرد که ایران و ملت شیعه را میتواند با فشار، تهدید و عملیات محدود مهار کند، غافل از اینکه ایرانیها در ۸ سال جنگ با عراق طوری جنگیدند که هیچ کشوری جرئت حمله مستقیم به آنها را نداشت.
ایکنا – به تحلیلهای اطلاعاتی غرب اشاره کردید. میتوانید تشریح کنید که چگونه محاسبات اشتباه دشمن در هشت سال دفاع مقدس، زمینهساز موفقیت ایران شد؟
براساس گزارشهای تاریخی، حتی سازمانهای اطلاعاتی فرانسه و آمریکا تحلیل کرده بودند که شیعیان مقاومت نمیکنند و ایران و متحدانش نمیتوانند مقابله کنند. «میتران» رئیس جمهور فرانسه، بعدها اذعان کرد که ایران با شیعیانش در طول جنگ با عراق به گونهای جنگید که هیچ قدرت خارجی جرئت حمله به آن را نداشت. دشمنان درک درستی از عمق استراتژیک ایران، فرهنگ مقاومت و انسجام ملی نداشتند. آنها میخواستند میراژهای فرانسوی را به عراق بدهند و با شیطنت رسانهای و اپوزیسیونسازی، ایران را تحت فشار قرار دهند؛ اما ایران ثابت کرد که خاک آن با خون دفاع میشود و ملت آن تسلیم فشارها و تحریمها نمیشود.
ایکنا – با توجه به اهمیت تاریخنگاری و تحلیل وقایع دفاع مقدس، میخواهم بپرسم که در جریان جنگ ۱۲ روزه، نقش مستقیم مردم و میزان باور آنها به ارزشهای دینی و ملی چگونه تبلور پیدا کرد و این باورها تا چه حد توانست در حفظ تمامیت سرزمینی کشور، مقاومت در برابر فشارهای دشمن و ایجاد روحیهای مستحکم میان رزمندگان و فرماندهان تأثیرگذار باشد؟
ملت ایران در طول این ۱۲ روز نشان داد که وابسته به ایدئولوژی و ارزشهای دینی و ملی است. جمهوری اسلامی، به عنوان تجسم هزار سال فقه و آموزههای شیعه، ریشه در کهنالگوهایی چون حضرت عباس(ع)، اباعبدالله(ع) و حضرت زینب(س) دارد. همین پشتوانه فرهنگی و دینی، سبب شد که مردم ایران حتی در مواجهه با فشار شدید دشمن و عملیات روانی، زمین و خاکشان را ندهند. این مقاومت نشان داد که ایران تنها یک کشور جغرافیایی نیست، بلکه یک ملت با عمق تاریخی و باورهای مستحکم است که نمیتوان با تحلیلهای غلط و عملیات محدود، آن را متوقف کرد.
ایکنا – با توجه به تجربیات تاریخی و اهمیت بازخوانی وقایع گذشته، میخواهم بپرسم که از جنگ ۱۲ روزه چه درسهای کلان و راهبردی میتوان برای نسل امروز استخراج کرد، بهویژه در زمینه مدیریت استراتژیک، شناخت دشمن، تقویت روحیه ملی و دینی، و آمادگی دفاعی مردم و نیروهای مسلح؟
درس اصلی جنگ ۱۲ روزه این است که شناخت درست دشمن، اعتماد به نیروهای داخلی و تکیه بر باورهای ملی و دینی، کلید موفقیت در هر نبرد است. دشمن ممکن است به اشتباه فکر کند که فشار، تهدید و تحریم میتواند ملت ایران را تسلیم کند، اما واقعیت نشان میدهد که ملت ایران با تجربه دفاع مقدس و فرماندهان خبره، همچنان میتواند با قدرت و وحدت، حتی در شرایط سخت و کوتاه مدت نیز مقاومت کند. این نبرد کوتاه، یک پیام واضح به همه جهان داشت؛ ایران کشوری شیعی و مقاوم است، و هرگونه تحلیل غلط دشمن، به ضرر خود آنها تمام خواهد شد.
رضا مسعودی، بازیگر شناختهشده سینمای ایران که اخیراً نقش شهید علی هاشمی را در فیلم سینمایی «اسفند» ایفا کرده است، نیز دیدگاههای خود را پیرامون مباحث مطرحشده در این جلسه با ما در میان گذاشت. مسعودی با تأکید بر اهمیت انتقال واقعیتها و ارزشهای دفاع مقدس به نسل جوان، بر لزوم تعهد بازیگران و فیلمسازان به دقت تاریخی و وفاداری به شخصیتهای واقعی تأکید کرد. وی اظهار کرد که، بازی در نقش افرادی همچون شهید علی هاشمی نه تنها یک مسئولیت هنری، بلکه یک رسالت اخلاقی و فرهنگی است، زیرا این تجارب میتواند الگو و الهامبخش نسل امروز باشد و روحیه ایثار، شجاعت و تعهد ملی را در میان مخاطبان زنده کند. در ادامه با سخنان این بازیگر همراه میشویم تا از نگاه او به سینمای دفاع مقدس و تجربه نقشآفرینی در آثار فاخر این حوزه مطلع شویم.
ایکنا – با توجه به روند تحول در روایت جنگ و توجه به نسل جدید، چه نقش و جایگاهی برای پژوهشهای تاریخی و مطالعات میدانی در تولید آثار سینمایی و تلویزیونی میبینید و چگونه این تحقیقات میتوانند به باورپذیری و جذابیت قصهها کمک کنند؟
نسل جدید، به دلیل دسترسی گسترده به فناوری، اطلاعات و رسانههای متنوع، ظرفیت و انگیزه بالایی برای مشارکت در عرصه فرهنگی و رسانهای دارد
پژوهشهای تاریخی و مطالعات میدانی، ستون فقرات تولید آثار سینمایی و تلویزیونی درباره جنگ هستند. بدون داشتن اطلاعات دقیق و مستند، هر روایت صرفاً شکل داستانی و تخیلی پیدا میکند و نمیتواند تجربه واقعی را منتقل کند. پژوهشهای علمی به ما کمک میکنند تا جزئیات دقیق رخدادها، تصمیمگیریها و روحیات شخصیتها را درک کرده و آن را به شیوهای جذاب و متناسب با سلیقه نسل جدید ارائه کنیم. وقتی مخاطب شاهد دقت و صحت در روایت باشد، هم حس اعتماد و هم انگیزه بیشتری برای دنبال کردن داستان پیدا میکند. این فرآیند همچنین امکان تلفیق واقعیت و نوآوری در روایت را فراهم میکند و از سطح صرفاً سرگرمی فراتر میرود. به همین دلیل، تولیدکنندگان محتوا باید پژوهش را یک اولویت اصلی بدانند و از ظرفیت دانشگاهها، اسناد تاریخی، و حتی تجربههای شفاهی بهره ببرند تا قصهها هم باورپذیر و هم جذاب باشند و مخاطب نسل جدید با آن ارتباط عمیق برقرار کند.
ایکنا – با توجه به اهمیت نقش نسل جدید در شکلدهی به آینده فرهنگی و رسانهای کشور، چه توصیهای به تولیدکنندگان محتوا دارید تا بتوانند مشارکت فعال این نسل را در فضای رسانهای و هنری جلب کنند و همزمان ارزشهای ملی و تاریخی را منتقل کنند؟
نسل جدید، به دلیل دسترسی گسترده به فناوری، اطلاعات و رسانههای متنوع، ظرفیت و انگیزه بالایی برای مشارکت در عرصه فرهنگی و رسانهای دارد. اگر تولیدکنندگان محتوا بخواهند ارتباط مؤثر با این نسل برقرار کنند، باید از قالبها و روشهای نوین روایتگری استفاده کنند که با تجربه دیداری و دیجیتال آنها سازگار باشد. همچنین، فراهم کردن فرصتهای مشارکت مستقیم، مانند رقابتهای هنری، مسابقات فیلم کوتاه، یا پلتفرمهای تعاملی، میتواند انگیزه آنها را برای خلق و ارائه محتوا افزایش دهد.
در کنار این، ضروری است که ارزشهای ملی، تاریخی و هویتی به صورت دقیق و جذاب در آثار منتقل شود، تا نسل جدید همزمان با خلاقیت و نوآوری، با میراث فرهنگی و تاریخی خود آشنا شود. ترکیب خلاقیت، مشارکت فعال و توجه به ارزشهای بنیادین، راهکاری است برای ایجاد رسانهای پویا و مؤثر که هم نسل جوان را درگیر میکند و هم فرهنگ و تاریخ کشور را به شکلی زنده و تأثیرگذار منتقل میکند.
ایکنا - شما اخیراً نقش شهید علی هاشمی را در فیلم سینمایی «اسفند» ایفا کردهاید؛ با توجه به جایگاه والای این شخصیت در تاریخ دفاع مقدس و پیچیدگی ابعاد اخلاقی، انسانی و حرفهای او، تجربه شما در به تصویر کشیدن چنین شخصیتی چگونه بود؟
تجربه بازی در نقش شهید علی هاشمی برای من هم چالشی بزرگ و هم افتخاری عظیم بود. وقتی با چنین شخصیتی مواجه میشوید که زندگی و اقدامات او پایههای ارزشمند دفاع مقدس را شکل داده است، دیگر بازی صرفاً بازیگری نیست؛ بلکه شما با یک مسئولیت اخلاقی و تاریخی روبهرو هستید. تلاش من این بود که نه تنها رفتار و منش این شهید بزرگوار را به واقعیت نزدیک کنم، بلکه روحیه ایمان، شجاعت و تعهد او را نیز در دیالوگها، نگاهها و حرکات بازتاب دهم.
این نقش مرا واداشت تا پژوهش گستردهای انجام دهم، با خانواده و همرزمان شهید گفتوگو کنم و حتی فضای عملیاتی و شرایط زمانی آن دوران را به دقت بررسی کنم. هدف من این بود که مخاطب امروز، به ویژه نسل جوان و نسل Z، بتواند با مشاهده این نقش، نه تنها با اتفاقات تاریخی آشنا شود، بلکه حس تعهد، ایثار و روحیه مسئولیتپذیری را در زندگی خود تجربه کند. در نهایت، برای من این تجربه یک مسیر یادگیری و بازشناسی ارزشهای دفاع مقدس بود و همزمان فرصتی برای انتقال این ارزشها به نسل امروز فراهم کرد.
نتیجهگیری
با توجه به بررسیهای انجام شده در میزگرد ایکنا و سخنان کارشناسان و فعالان سینمای دفاع مقدس، میتوان نتیجه گرفت که این ژانر هنوز ظرفیتهای فراوانی برای انتقال ارزشهای اخلاقی، فرهنگی و ملی دارد، به شرط آنکه فیلمسازان و رسانهها با بهرهگیری از پژوهش دقیق، نوآوری هنری و شناخت نسل جدید، روایتهایی جذاب و متناسب با مخاطب امروز ارائه کنند. دفاع مقدس تنها یک واقعه تاریخی نیست؛ بلکه مجموعهای از تجربیات انسانی، معنوی و اجتماعی است که میتواند به عنوان الگویی عملی و الهامبخش برای نسلهای جوان مطرح شود.
نتایج این میزگرد همچنین نشان میدهد که توجه به شخصیتهای واقعی، فرماندهان و نوجوانان حاضر در میدان نبرد، نقش کلیدی در ایجاد ارتباط مؤثر با مخاطب دارد. بازنمایی شجاعت، ابتکار و ایثارگری این افراد، علاوه بر حفظ اصالت تاریخی، باعث شکلگیری حس مسئولیتپذیری، وجدان اخلاقی و انگیزه خدمت به جامعه در نسل Z و نسل آلفا میشود. این نکته، اهمیت پژوهش میدانی و مستندسازی دقیق در آثار سینمایی و تلویزیونی را دوچندان میکند.
همچنین این میزگرد بر این نکته تأکید دارد که سینمای دفاع مقدس میتواند در حوزه جنگ روایتها و تقابل فرهنگی، نقش راهبردی ایفا کند. تولید محتوای مستند، هنری و تحلیلی در کنار بهرهگیری از آموزههای دینی و فرهنگی، نه تنها به حفظ ارزشهای تاریخی کمک میکند، بلکه میتواند پیوند نسلها را تقویت کند و نسل امروز را با هویت ملی و اخلاقی خود آشنا سازد، به گونهای که پیام مقاومت، ایثار و خودباوری همواره در جامعه زنده بماند.
یکی دیگر از دستاوردهای مهم بررسی این میزگرد، تأکید بر ضرورت استفاده از تکنیکها و ابزارهای نوین رسانهای و سینمایی برای ایجاد روایتهای خلاقانه و جذاب است. ترکیب جلوههای بصری مدرن، پژوهش مستند و تخیل هنری کنترلشده، میتواند واقعیتهای دوران دفاع مقدس را به گونهای قابل فهم، ملموس و تأثیرگذار به نسل امروز منتقل کند، بدون آنکه اصالت و دقت تاریخی اثر کاهش یابد.
به کوشش؛ داوود کنشلو
انتهای پیام