کد خبر: 4323911
تاریخ انتشار : ۰۸ دی ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۳
سیدحمیدرضا علوی مطرح کرد

هشدار درباره آسیب کتاب‌های درسی نامناسب در تربیت دینی

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان گفت:‌ کتب درسی باید شرایط اختصاصی نظیر صحیح بودن مطالب، جدید و به‌روز بودن مطالب و بحث‌انگیز و تفکرخیز بودن آنها، سودمندی و دربرداشتن علم نافع برای حل مشکلات فرد و جامعه و ... را داشته باشند تا بتوانند رسالت خود را به عنوان رسانه اصلی آموزشی در تربیت شاگردان انجام دهند.  

علوی/ پژوهشدر نظام آموزشی هر کشور، کتاب‌های درسی جایگاهی بی‌بدیل دارند و به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین رسانه‌های انتقال دانش و ارزش‌ها، نقش مهمی در شکل‌دهی به نگرش و بینش دانش‌آموزان ایفا می‌کنند. اما پرسش اساسی اینجاست که این کتاب‌ها تا چه حد در تحقق یکی از حساس‌ترین مأموریت‌های آموزش و پرورش، یعنی «تربیت دینی» نسل جوان موفق بوده‌اند؟ آیا صرف گنجاندن متون دینی در کتاب‌های خاص کافی است، یا آنکه روح دیانت باید در سراسر فرآیند یادگیری و در تمام عرصه‌های دانش جاری باشد؟

برای واکاوی این موضوع مهم، پای صحبت یکی از صاحب‌نظران عرصه تعلیم و تربیت نشسته‌ایم. وی با نگاهی عمیق و گاه انتقادی، هم بر ظرفیت‌های بی‌بدیل کتاب‌های درسی در تربیت دینی تأکید داشته و هم به برخی از آسیب‌ها و تهدیدها در این زمینه اشاره کرده است. در این گفت‌وگو، درباره جایگاه واقعی کتاب‌های درسی، معنای گسترده «کتاب دینی»، نقش پژوهش در پر کردن شکاف میان آموزش و تربیت، تأثیر فناوری‌های جدید و همچنین دلایل مهجور ماندن پژوهش‌های متعدد در این حوزه به بحث می‌پردازیم.

سیدحمیدرضا علوی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان و نویسنده کتب تربیتی همچون «نکات اساسی در فلسفه تعلیم و تربیت و مکاتب فلسفی - تربیتی»، «تربیت در قرآن و نهج‌البلاغه» و ... در گفت‌وگو با ایکنا به این مهم پرداخته است. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را با هم می‌خوانیم.

ایکنا ـ نقش کتاب‌های درسی به عنوان اصلی‌ترین رسانه آموزشی در تربیت دینی دانش‌آموزان چیست؟

کتاب‌های درسی اگر با توجه به ملزومات خاص خود نوشته شوند، آنگاه حقیقتاً می‌توانند به عنوان اصلی‌ترین رسانه آموزشی در تربیت دینی دانش‌آموزان قلمداد شوند؛ متأسفانه اگر با توجه به این ملزومات نوشته نشوند، همچنان به عنوان اصلی‌ترین رسانه آموزشی محسوب می‌شوند. در چنین حالتی است که می‌توانند بدترین تأثیرات را در تربیت دینی شاگردان بگذارند. بهترین راه منحرف کردن دانش‌آموزان و دانشجویان و بلکه همه افراد آن است که به گونه‌ای، کتب دینی، خواه درسی و خواه غیردرسی را در اختیار آنها قرار دهیم که برای آنها نوشته نشده است و مناسب حال آنها نیست. کتاب ننوشتن بهتر از کتاب بد نوشتن است و نانوشته‌ها کمتر از نوشته‌های بد، اثر سوء می‌گذارند. اما اگر بخواهیم انصاف را رعایت کنیم، هرگز نمی‌توانیم منکر نقاط قوت کتب درسی مرتبط با آموزش دین شویم که می‌توانند اسباب افزایش و بهبود معرفت دینی شاگردان را در حیطه شناختی فراهم کنند و مایه ازدیاد علایق و رغبت‌های آنها در حیطه عاطفی شوند؛ اگرچه به مراتب بهتر از این نیز می‌توان وسیله نیل به اهداف مترتب بر تربیت دینی دانش‌آموزان را فراهم کرد. 

این حقیقت را نیز نباید فراموش کرد که عمدتاً این دانش‌آموز است که می‌تواند با کشف منابع شایسته و جست‌وجویی عالمانه در آنها و سایر امکانات فضای مجازی و انجام و مطالعه پژوهش‌های مرتبط، بعضی نقاط ضعف کتب درسی را پوشش دهد. همچنین معلمان نیز می‌توانند با بهبود و احاطه علمی و روش‌های تدریس خود واجد نقشی مشابه در توسعه فرهنگ بحث و تحقیق در بین دانش‌آموزان باشند. 

کتب درسی باید شرایط اختصاصی نظیر صحیح بودن مطالب، جدید و به‌روز بودن مطالب و بحث‌انگیز و تفکرخیز بودن آنها، سودمندی و دربرداشتن علم نافع برای حل مشکلات فرد و جامعه و ... را داشته باشند تا بتوانند رسالت خود را به عنوان رسانه اصلی آموزشی در تربیت شاگردان انجام دهند.  

ایکنا ـ کتاب‌های دینی مدارس چه سهمی در تربیت دینی دانش‌آموزان دارند؟

ضمن اذعان به نقش فراوان کتاب‌های دینی رسمی مدارس، باید روح دین و دیانت بر تمامی کتب درسی دانش‌آموز  و بلکه بر تمامی زندگی او حاکم باشد. این‌گونه نیست که در هر سال تحصیلی یک درس «دینی» داشته باشیم و در مقابل آن بقیه دروس، «غیردینی» باشند. یا به عبارت دیگر، معلم آن درس «دینی» در هر لحظه تدریس، مشغول انجام کاری «اخروی» و لذا در حال «ثواب» بردن باشد، اما معلمان بقیه دروس، مشغول کاری «دنیوی» باشند و هیچ گونه ثوابی بر تدریس آنها مترتب نباشد. بلکه، آنجا که نگاه معلم به سمت «خدا» متوجه باشد و برای آن یگانه دلپذیر و ربّ ودود، تدریس کند، آن کار، «اخروی» محسوب شده و آن معلم به قول معروف در حال «ثواب» بردن خواهد بود.

اینجاست که می‌بینیم نه تنها هر کتاب درسی، بلکه هر کدام از برگ‌های درختان و ستارگان آسمان و سنگریزه‌های بیابان به هزاران زبان، سخن از خدا و دین خدا می‌گویند و او را تسبیح و حمد می‌کنند و بالاترین درس‌های دین و خداشناسی را به شاگردان و طالبان علم حقیقی می‌دهند که در هیچ کتاب رسمی دینی هم یافت نمی‌شود؛ لذا اینگونه نیست که فقط آنگاه که سرمان را روی یک کتاب درسی، نظیر کتاب دینی مدرسه پایین انداخته‌ایم، مشغول مطالعه باشیم، بلکه آن زمان که سرمان را بالا گرفته‌ایم و از روی دقت و تأمل به آسمان، ستارگان و درختان می‌نگریم و از آنها درس‌ها می‌گیریم، همچنان مشغول مطالعه‌ایم و صد‌ها بار افزونتر، درس خداشناسی می‌گیریم و بیشتر دلداد خداوند می‌شویم و لذا گویی که مستمراً به مطالعه درس دینی مشغولیم. بر کتب درسی هم حالتی مشابه حاکم است. بنابراین، از این منظر می‌توان گفت، کتاب‌های دینی به انواعی تقسیم می‌شوند؛ علوم، ریاضی، مطالعات اجتماعی و غیره. در رأس چنین کتاب‌هایی، آیات الهی در صحنه طبیعت و وجود آدمیان است؛

به نزد آنکه جانش در تجلی است/ همه عالَم کتابِ حق تعالی است

ایکنا ـ پژوهش چگونه می‌تواند شکاف میان آموزش دین (از طریق کتاب‌های دینی) و تربیت دینی (باورها) را رفع کرد؟ عوامل به وجود آمدن این شکاف چیست؟

باید آموزش‌دهندگان کتاب‌های درسی دینی، خود، مظهری از تربیت دینی و الگوی مجسمی از باور‌های دینی باشند تا آنکه شکاف میان آموزش دین از طریق کتاب‌های دینی و تربیت دینی و باور‌های مرتبط با دین به حداقل ممکن برسد و از طرف دیگر، پژوهش‌های دینی هم می‌توانند با پرده برداشتن از حقیقت دین و انعکاس دادن آنها در کتب درسی دینی و سایر کتب مرتبط و معرفی الگو‌ها و اسوه‌های دیانت و انطباق مطالب کتاب‌ها با آن الگو‌ها، هر قدر بیشتر در کاهش شکاف میان آموزش دین و تربیت دینی نقش داشته باشند. به عبارت دیگر، پژوهشگران عرصه دیانت خود به عنوان یکی از مصادیق و تجلیات عینی تربیت دینی در جامعه می‌توانند با نیتی صحیح و استوار، عالمانه و اندیشمندانه، حقیقت تربیت دینی را در کتاب‌های درسی دینی بگنجانند و با معرفی روش‌شناسی درست آموزش آنها به شاگردان، فاصله این دو را کاهش دهند.  

باید دانست که علمی‌ترین، زیباترین، هنرمندانه‌ترین و ظریف‌ترین مقولات روزگار مقوله «دین‌شناسی» است و لذا این عالمان هنرمند و زیباشناسند که می‌توانند حقیقت دین زیبای خدا را آنگونه که هست ببینند و آنگونه که باید به دیگران منتقل کنند. ولی افسوس و صد‌ها افسوس که از دین زیبای خدا کابوسی زشت و وحشتناک در ذهنمان ترسیم کرده‌ایم. حال آنکه به فرموده امام سجاد(ع) در مناجات المحبین آمده است؛ «خدایا کیست که طعم محبتت را چشید و جز تو کسی را اختیار کرد؟! کیست که به نزدیک تو مقام گرفت و لحظه‌ای روی گردان توانست؟!» مربیان باید طعم شیرین دینداری را از طریق فراهم کردن موقعیت برای تجارب دینی متربیان و شاگردان، برای آنها فراهم کنند.  

ایکنا ـ آیا فناوری و فضای جدید ارتباطی، این شکاف را عمیق‌تر می‌کند یا فرصت‌های جدیدی برای پیوند آنها ایجاد می‌کند؟

از یک طرف، عدم آسیب‌شناسی سنجشگران آن می‌تواند «فرصت‌سوز» باشد و شکاف این دو را عمیق‌تر کند و از سوی دیگر، استفاد صحیح و مدبرانه از فناوری‌های فضای مجازی جدید می‌تواند «فرصت‌ساز» باشد و موقعیت‌های جدیدی را همانطور که پیشتر بیان شد، برای معلمان و شاگردان فراهم کند.  

ایکنا ـ با وجود پژوهش‌های فراوان در عرصه تربیت دینی، چرا نتایج و یافته‌های این پژوهش‌ها مورد توجه قرار نمی‌گیرد و نقشی در آموزش و پرورش و همچنین تعلیم و تربیت ندارد؟

در این زمینه «پژوهش» به تنهایی کافی نیست؛ اینجا تعهد، اخلاق و دلدادگی می‌طلبد که فرد را برای به‌کارگیری نتایج «پژوهش‌ها» ترغیب کند. همچنین عواملی نظیر تنبلی، گریز از کار، بی‌انگیزگی، بی‌اطلاعی از پژوهش‌های انجام شده و عدم اعتقاد به آنها، کلی‌گویی‌های برخی پژوهش‌ها و عدم کاربردی بودن و غیرسودمند بودن بعضی تحقیقات به عمل آمده و عدم تناسب آنها با نیاز‌های جامعه و ... می‌تواند سبب عدم به کارگیری نتایج پژوهش‌های به عمل آمده شود. 

با تألیف کتاب «تربیت دینی کودک و نوجوان با تأکید بر نقش والدین» تلاش فراوان کرده‌ام که بر بسیاری از موانع یادشده فائق آیم و کتابی را متناسب با نیازمندی‌های مربیان و متربیان کشورمان به رشته تحریر درآورم که توسط انتشارات دانشگاه شهید باهنر کرمان و انتشارات همراه علم منتشر شده است.

انتهای پیام
خبرنگار:
سمیه قربانی
captcha