کد خبر: 4324820
تاریخ انتشار : ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۱
یادداشت

قمار شکر بر سر هستی؛ چرا شکر، نعمت را پشت سر می‌گذارد

در دنیایی که انسان در میان انبوه دارایی‌ها و اشیاء غرق شده، مفهوم واقعی شکرگزاری اغلب نادیده گرفته می‌شود. محمد کرمی‌نیا در این یادداشت نشان می‌دهد شکر، فراتر از ارزش مادی نعمت، نه تنها زندگی را متحول می‌کند، بلکه پلی است برای رهایی روح و دستیابی به معنای حقیقی هستی، همان نکته‌ای که از منظر امام هادی (ع) اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد.

قمار شکر بر سر هستی: چرا شکر، نعمت را پشت سر می‌گذارد

در دنیای امروز که انسان در میان انبوهی از دارایی‌ها و اشیاء غرق شده است، مفهوم واقعی شکرگزاری اغلب نادیده گرفته می‌شود. بسیاری نعمت‌ها را صرفاً ابزاری برای رفاه و آسایش می‌دانند، اما نگاه عمیق‌تر اندیشه‌ اسلامی، به ویژه از منظر امام هادی(ع)، نشان می‌دهد که شکر، فراتر از ارزش مادی نعمت، پلی است برای رهایی روح و رسیدن به معنای حقیقی هستی. محمد کرمی‌نیا، دانش آموخته فلسفه در این یادداشت، تلاش می‌کند تا راز این واژگونی معرفتی را بازگو کند و نشان دهد چرا شکر، از خود نعمت بزرگ‌تر و تحول‌آفرین است. در ادامه متن یادداشت را با هم می‌خوانیم:

قمارِ شکر بر سرِ هستی
چرا «شکر» از «نعمت» رهایی‌بخش‌تر است؟

در جهانِ انباشت و مصرف، ما در میانه‌ اشیاء محاصره شده‌ایم. انسانِ معاصر، «دارنده»ای است که هرگز «دارا» نیست؛ چرا که در منطق سرمایه‌داری و حتی در فهمِ عامیانه‌ دینی، نعمت تنها ابزاری برای استمرار بقا یا رفاه تلقی می‌شود. اما امام هادی(ع) در لایه‌های عمیقِ اندیشه‌ی شیعی، مرزی میان «برخورداری» و «بودن» ترسیم می‌کند که در آن، «شکر» نه یک تعارفِ زبانی با خالق، بلکه یک جهش وجودی (Ontological) است. امام می‌فرمایند: «الشاکِرُ أسعَدُ بِالشُّکرِ مِنهُ بِالنِّعمهِ الَّتی أوجَبَتِ الشُّکرَ؛ شکرگزار، به سبب شکر، سعادتمندتر است تا به سبب نعمتی که باعث آن شکر شده است. این گزاره، یک واژگونیِ معرفتی است؛ اینجا هدف (نعمت) در برابر مسیر (شکر) رنگ می‌بازد.

باید پرسید چرا شکر از خودِ نعمت بزرگ‌تر است؟ نعمت، از سنخ «داشتن» است و شکر از سنخ «شدن». نعمت، کالای دنیاست؛ محدود است، زایل می‌شود و در نهایت، میان انسان و حقیقتِ او فاصله می‌اندازد. اما شکر، فعل آگاهانه‌ روح است. وقتی انسان شکر می‌گزارد، در واقع در حالِ بازتعریفِ پیوند خود با کل هستی است. در این ساحت، شکرگزاری یعنی خروج از پیله‌ «خودمحوری» و ورود به ساحت «دیگری». کسی که شکر می‌گزارد، اعتراف می‌کند که منشأ اثر نیست؛ او از استبداد «من» رها می‌شود و به مقامِ فقرِ ذاتی می‌رسد که در اندیشه‌ اسلامی، عین غناست. از این روست که می‌توان گفت کسی که شکرگزاری نصیبش شد، انگار تازه متولد شده است؛ چرا که شکر، نقطه‌ آغاز «انسانیت» است. موجودات دیگر مصرف می‌کنند، اما تنها انسان است که می‌تواند بر سفره‌ وجود، «معنا» تولید کند و این معنا چیزی جز شکر نیست.

امام هادی(ع) در دوران خفقان عباسی، جامعه‌ای را هدایت می‌کرد که درگیر تجملات پوچ و قدرت‌طلبی‌های مادی بود. در آن اتمسفر، دعوت به شکر، در واقع یک کنش اعتراضی علیه اصالت ماده بود. امام می‌خواست انسان را از زندان نعمات فانی نجات دهد و به ملکوت معنا برساند. نعمت، خاصیتی دنیایی دارد؛ گرسنگی را رفع می‌کند یا تنی را می‌پوشاند. اما شکر، هم دنیایی است و هم اخروی. خاصیت دنیایی‌اش، آرامش روانی و رهایی از اضطراب «نداشتن» است و خاصیت اخروی‌اش، پیوند دادن قطره به اقیانوس. در نگاه امام، نعمت بدون شکر، یک «استدراج» یا فرو رفتن تدریجی در ظلمت است، اما شکر، حتی بدون نعمت جدید، خود بالاترین نعمات است.

بیایید صریح باشیم؛ ما سال‌هاست که دینداری را به «درخواست نعمت» تقلیل داده‌ایم. خدای ما، خدای برآورده کردن فهرست نیازهای مادی شده است. اما میراث فکری امام هادی(ع) ما را به لایه‌ عمیق‌تری فرامی‌خواند که آن لذت بردن از «رابطه» به جای لذت بردن از «شیء» است. در منطق امام، شکرگزاری یعنی چشیدن طعم بخشندگی مبدأ، نه فقط هضم کردن بخشش. این همان تفاوت میان یک مصرف‌کننده و یک سالک است. مصرف‌کننده با تمام شدن نعمت، تمام می‌شود؛ اما سالک با شکر، ابدی می‌شود.

امروز، در سالروز شهادت پیشوای هدایت، شاید بهترین ادای دین به ساحت ایشان، نه فقط گریستن بر غربت سامرا، بلکه بازیابی این قطب‌نمای مفقوده باشد. ما محتاج یک «رنسانس درونی» هستیم؛ بازگشت به این حقیقت که خوشبختی در «بیشتر داشتن» نیست، بلکه در «بهتر دیدن» است. شکر، چشم سوم انسان است برای دیدن زیبایی در میانه‌ سختی. برای شروع این تولد دوباره، نیازی به مناسک پیچیده نیست؛ کافی است دفتری برداریم، بنام «دفتر شکرگزاری». بنویسیم تا یادمان نرود که ما پیش از آنکه «مالک» نعمات باشیم، «میهمان» آن‌ها هستیم. در این دفتر، نه رقم دارایی‌ها، که کیفیت حضورمان را ثبت کنیم. شکر، تنها پلی است که می‌تواند دنیای پرآشوب ما را به آرامش جاوید اخروی پیوند بزند. این، مانیفست زندگی انسانی در مکتب امام هادی(ع) است: بزرگ‌تر شدن از نعمتی که در دست داری، از طریق شکری که در قلب داری.
.

انتهای پیام
دبیر:
سلما آرام
captcha