کد خبر: 4325402
تاریخ انتشار : ۰۷ دی ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۰
محمدجواد ادبی مطرح کرد

تعلیم سلوکیِ فلسفه‌محور؛ نسبت عقل و شهود در اندیشه دینانی

پژوهشگر فلسفه و عرفان با بیان اینکه دینانی استاد عرفان نظری نیست، اما به تربیت و منش فلسفیِ سلوک توجه دارد، تصریح کرد: محور اندیشه او دفاع از عرفان نقاد و شهود سنجش‌پذیر در برابر تجربه‌های بی‌معیار است.

تعلیم سلوکیِ فلسفه‌محور؛ نسبت عقل و شهود در اندیشه دینانی

به گزارش ایکنا، محمدجواد ادبی، پژوهشگر فلسفه و عرفان، در نشست بین‌المللی «ماجرای فکر فلسفی در اندیشه‌های غلامحسین ابراهیمی دینانی» با تمرکز بر نسبت فلسفه و عرفان، به بررسی نگاه ابن‌عربی به سلوک عرفانی از منظر فلسفی و نقدهای غلامحسین ابراهیمی دینانی بر این سنت فکری پرداخت.

ادبی در آغاز سخنان خود گفت: استاد دینانی در مسیر عرفان هیچ‌وقت مدعای مستقیم نداشته‌اند، همیشه استاد فلسفه بوده‌اند و تلاش کرده‌اند که نوعی سلوک فلسفی را در میان شاگردان خود مطرح کنند. اما در بحث وصف فلسفی، رفتار فلسفی، تربیت و منش فلسفی، گاه به برخی از جنبه‌های عرفان می‌پردازند و عمیقاً آن‌ها را نقد می‌کنند یا براساس آن‌ها مسیری را تبیین می‌کنند.

وی با تأکید بر اینکه ابراهیمی دینانی هیچ‌گاه خود را استاد عرفان نظری نمی‌داند، افزود: ایشان در عرفان نظری نبودند اما آنچه قصد طرح آنرا دارم پیرامون نگاهی است که ایشان به ابن عربی داشته است و به واسطه همین نگاه، نکاتی را انتخاب کردم و با برخی از کتاب‌ها تطبیق می‌دهم تا ببینیم آیا واقعاً این سلوک عرفانی که از آن سخن گفته می‌شود را می‌توان به‌عنوان نوعی تعلیم سلوکی از منظر فلسفی تلقی کرد یا خیر.

این پژوهشگر فلسفه ادامه داد:  درباره ابن عربی دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد. برخی او را فیلسوفِ عرفان نمی‌دانند، اما برخی دیگر، به‌ویژه در فتوحات مکیه، معتقدند که او اساساً به فلسفه عرفان نظر دارد. ابن عربی تصریح می‌کند که هر آنچه بی‌وجه بر خاطر انسان وارد شود، قابل اعتنا نیست. او تلاش می‌کند معیارهایی برای شهود منضبط ارائه دهد؛ این هم ادعای خود اوست و هم در فتوحات مکیه شاهد آن هستیم.

ادبی با اشاره به رویکرد انتقادی ابن عربی گفت: او حتی مکاشفات دیگران را به بوته آزمایش شهودی می‌گذارد. از اشکالات سهل بن عبدالله تستری به بایزید بسطامی یاد می‌کند و می‌گوید باید از کشف و شهود دفاع کرد یا آن را سنجید. در فتوحات مکیه نیز برخی از مکاشفات زعمای صوفیه را نقد می‌کند و آن‌ها را با معیارهای شهودی می‌سنجد.

تعلیم سلوکیِ فلسفه‌محور؛ نسبت عقل و شهود در اندیشه دینانی

وی با طرح تمایز میان کشف و استدلال افزود:  ابن عربی در بسیاری از آثار خود معتقد است که استدلال غیر از طریق کشف است و هر یک از این دو ویژگی‌های خاص خود را دارند. اما آنچه عنوان تفکر بر آن اطلاق می‌شود، سیر از ظاهر به باطن و از صورت به معناست؛ سلوکی که در آن سالک از کثرت رها می‌شود و به سوی وحدت وجود مطلق، یعنی حق حقیقی، رهسپار می‌گردد.

ادبی سپس به پرسش‌های ابراهیمی دینانی درباره ابن عربی اشاره کرد و گفت:  دینانی در سه‌گانه ماجرای فکر فلسفی، عقل و عشق و در مقالاتی که درباره ابن عربی نوشته‌اند، این پرسش را مطرح می‌کند که آیا همه مکاشفات معتبرند یا خیر. خود ابن عربی نیز همه مکاشفات را تأیید نمی‌کند. او حتی مکاشفات خود را هم به‌طور مطلق صحه نمی‌گذارد، با آنکه خود را خاتم ولایت مقیده محمدی می‌داند.

وی با تأکید بر روحیه انتقادی ابن عربی گفت: ابن عربی هم ناقد دیگران است، هم ناقد شهود خویش و در عین حال تلاش می‌کند معیارهایی برای سنجش شهود منضبط ارائه دهد. او معتقد است وارداتی که اصل آن‌ها روشن نیست، قابل اعتنا نیست.

این پژوهشگر عرفان افزود:  در حالی‌که بسیاری از عرفای ما، از قرون نخست تا دوره معاصر، معتقدند صرف آنچه بر دل وارد می‌شود کفایت می‌کند، ابن عربی تلاش می‌کند نشان دهد که شهود عارفان تنها در صورتی قابل تأیید است که منضبط باشد.

ادبی در پایان با اشاره به کتابی از ابراهیمی دینانی گفت:  ایشان در یکی از آثار خود به مفاهیمی چون اتحاد، حلول، اشراق، وحدت وجود و هویت مطلق می‌پردازد و معتقد است این اصول، برآیند تجربه عرفانی عارفان ایرانی ـ اسلامی است. در برخی آثار، مسئله اصلی این است که اگر به فتوحات مکیه التفات کنیم، آیا ابن عربی به تجربه زیسته عارفان توجه دارد یا به تجربه علمی آنان؟ او به تجربه زیسته توجه دارد، اما تأکید می‌کند که این تجربه اگر منضبط نباشد، معتبر نیست.

انتهای پیام
خبرنگار:
حدیث منتظری
دبیر:
سلما آرام
captcha