به گزارش ایکنا، علی شریفی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی و مدیر گروه دانشجویی مطالعات قرآنی این دانشگاه، شامگاه ششم دیماه در نشست علمی «نقد و بررسی تفسیر المنیر وهبه الزحیلی» با اشاره به گرایش اجتماعی در تفسیر المنیر که رویکردی میانرشتهای دارد، گفت: روش تفسیر زحیلی، اجتهادی است و رویکردی عقلی و حتی نقلی دارد. زحیلی در مقدمه کتاب، در مورد انگیزه نگارش تفسیر که اصل آن به زبان عربی است و به فارسی و ترکی نیز ترجمه شده، آورده است که من نیاز شدیدی در بین مردم طبقه متوسط برای آشنایی با محتوای قرآن احساس میکردم، لذا این تفسیر را برای این گروه از مخاطبان نوشتم.»وی افزود: او تلاش کرده است تفسیری ساده و روان و ناظر به اهداف و غایات آیات ارائه دهد و نگاهی اجتماعی در تفسیر داشته باشد. مقالهای از او دیدم که درباره آیتالله تسخیری نوشته شده بود و در آن، از ایشان تمجید فراوانی در مسئله تقریب و همچنین در نقش او به عنوان نماینده ایران در مباحث تقریب و حمایت از فلسطین شده است. مقالات دیگری نیز وجود دارد که این نگاه اجتماعی او را نشان میدهد.
شریفی با بیان اینکه گرایش اجتماعی در تفسیر قدمت چندانی ندارد، اظهار کرد: هدف این گرایش این است که قرآن از تشریفات خارج و وارد زندگی اجتماعی مسلمین شود. گفته شده است مبدع این رویکرد، افرادی مانند سید جمال و عبده بودند و مرحوم طالقانی نیز در پرتو قرآن این رویکرد را دنبال کرده است. درباره تعریف تفسیر اجتماعی نیز نظرات مختلفی وجود دارد؛ از جمله اینکه تفسیری با دید نیازهای اجتماعی باشد و به مشکلات جامعه بپردازد تا بتواند مسائل اجتماعی عصر خود را حل کند.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه زحیلی تلاش کرده است تا در «المنیر» نظریه حکومت اسلامی را تبیین کند و معتقد است که اسلام در این زمینه نظریه دارد، گفت: در جایجای تفسیر، به حکومت پیامبر(ص) به عنوان بهترین نمونه حکومت اشاره شده و ارکان حکومت را شامل شورا، حاکم و مردم دانسته است. وی شورا را بنیاد نظام سیاسی و اجتماعی و همچنین بنیاد زندگی دینی میداند. زحیلی تحت تأثیر تئوری دموکراسی است و اصل حق انتخاب را در کنار امر به معروف و مشروعیت آزادیهای مشروع تأیید کرده است. انتخاب حاکم در دوره غیبت را بر عهده نخبگان و اهل حل و عقد میداند و در تفسیر آیه ۸۱ سوره نساء بیان کرده است که اظهار نظر در مسائل مهم عمومی باید به پیامبر، اولیالأمر و صاحبان اندیشه سپرده شود.
وی با بیان اینکه زحیلی در بیان ویژگیهای حاکم، عدالت را مهمترین ویژگی او میداند، افزود: اطاعت از خدا و پیامبر(ص) از شرایط حکام است. زحیلی در نقطه مشترک فکری با عبده و رشید رضا، بر نقش محوری مردم در نظام حکومتی اسلام تأکید دارد. او معتقد است مراد از سیادت امت آن است که سلطه سیاسی از آنِ اراده مردم باشد و در مورد جایگاه خاص مردم در حکومت نیز تأکید میکند که آنها نقش محوری دارند.
تأکید بر بعد سیاسی اجتماعی اسلام
روانی بیان تفسر زحیلی
همچنین امیر احمدنژاد، استاد دانشگاه اصفهان، به موضوع تاریخگذاری آیات در تفسیر زحیلی پرداخت و گفت: بیان بسیار روان این تفسیر از جمله ویژگیهای آن است و مطالب به زبان قابل فهم ارائه شده است. دغدغه زحیلی در مقدمه محقق شده، زیرا متنی نوشته که برای عموم مردم قابل استفاده است و مناسب است برای تدریس در دانشگاه نیز مورد استفاده قرار گیرد.
وی افزود: نظم تفسیر بسیار برجسته و شبیه به مجمعالبیان است. در عناوین، خود مرحوم زحیلی از مجمعالبیان الگوبرداری کرده و از دستهبندیها و عناوین آن استفاده کرده است. از دیگر ویژگیهای برجسته این تفسیر، عنواندهی دستهای آیات بر اساس سیاق مشابه آنهاست.
احمدنژاد بیان کرد: نکته برجسته دیگر در تفسیر ایشان این است که تلاش کرده فقه استدلالی را عمومی کند. ورود به مباحث فقهی و اصولی دارد و نظرات فقهای اربعه را مطرح میکند، اما آن را به زبان ساده و روان بیان کرده است. هرچند زحیلی در «المنیر» دنبال نوآوری و خلاقیت فقهی نبوده و عمدتاً دیدگاهها و فتاوای مشهور را به زبان عمومی و قابل پذیرش برای قشر تحصیلکرده و عموم مردم ارائه کرده است. در سوره نور به جزئیات فقهی بیشتری پرداخته است، اما استنادات و ارجاعات او چندان قابل ردیابی نیست و به ندرت ارجاع داده شده است.
فهم قرآن در فضای تاریخی
استاد دانشگاه اصفهان با بیان اینکه معمولاً مفسران تلاش کردهاند قرآن را در فضای تاریخی فهم کنند و عبده نیز در این عرصه پیشتاز بوده است، گفت: در این تفسیر انتظار میرود که تاریخگذاری آیات دیده شود و زحیلی نیز به این موضوع پرداخته و به مبانی اشاره کرده است. او به زمان نزول سورهها با استفاده از منابع مختلف از جمله ابن عباس استناد کرده، اما نمیتوان وهبه زحیلی را مفسری دقیق و صاحبنظر در تاریخگذاری دانست، هرچند گزارشات خوبی جمعآوری کرده است. دقت زیادی کردم تا ببینم ابداع جدیدی دارد یا خیر، اما کمتر موردی مشاهده شد.
احمدنژاد با بیان اینکه سوره مائده، سورهای بسیار مهم در مباحث تاریخگذاری است و رقیب مهمی به نام سوره برائت دارد و فضای این دو سوره بسیار متفاوت است، گفت: سوره توبه با مشرکان، منافقان و اهل کتاب مواجهه سنگینی دارد، در حالی که در سوره مائده قرآن با این گروهها در حال گفتوگوست و لحن ملایمی دارد. به همین دلیل، در مورد ترتیب نزول این دو سوره اختلاف نظر جدی وجود دارد.
وی افزود: دلایل قویای وجود دارد که سوره مائده باید آخرین سوره باشد، زیرا در آن از اکمال دین صحبت شده است، اما بسیاری از مفسران با دلایلی ترجیح میدهند که سوره برائت آخرین سوره باشد. زحیلی نیز تقریباً تصریح کرده است که مائده آخرین سوره نازل شده و به روایت پیامبر(ص) اشاره دارد.
احمدنژاد اضافه کرد: وهبه زحیلی در احکام فقهی این سوره دچار مشکل شده و نتوانسته یا نخواسته است به تعارضات موجود بپردازد و صرفاً اقوال را ذکر کرده است. او معتقد است که چند نسخ با سوره توبه در سوره مائده رخ داده است. از آنجا که او بنا نداشته از فتاوای مشهور فقهی عدول کند، نمیتوان توقع مباحث تخصصی تاریخگذاری از او داشت، اما به هر حال این یک تفسیر بسیار ارزشمند است.