کد خبر: 4303896
تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۷
یادداشت

سیره سیاسی و دیپلماتیک رسول اکرم(ص)؛ چراغ راه حکمرانی معاصر

کتاب «دیپلماسی پیامبر(ص)» نوشته محمدحسین جمشیدی، نمونه‌ای قابل تأمل از یک منشور جامع از اصول فکری و ابعاد عملی سیاست‌ورزی حضرت سیدالمرسلین(ص) است که مطالعه آن می‌تواند در این مسائل راهگشا باشد.

سیره سیاسی و دیپلماتیک رسول اکرم(ص)؛ چراغ راه حکمرانی معاصر

به گزارش ایکنا؛ قرآن کریم، اسلام را دینی جهانی، مکتبی فرامنطقه‌ای و فراقومیتی می‌داند که فطرت و خرد انسان‌ها را، از آن روی که انسان هستند، هدف وعظ و ارشاد قرار داده و زبان، قوم و رنگ پوست افراد را در هدایت ایشان متأثر ندانسته است؛ آیات مختلفی را می‌توان شاهد بر این مدعا دانست مانند آیه 1 سوره فرقان:« تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا» (مبارک است آنکه فرقان(قرآن جدا کننده حق از باطل) را بر بنده‌اش فرو فرستاد تا هشدار دهنده‌ای برای جهانیان باشد)، نیز در آیه 107 سوره انبیا می‌فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاک إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ» (و تو را به رسالت نفرستادیم، مگر برای آنکه رحمتی برای جهانیان باشی) و همچنین در آیه اول سوره نساء که مخاطب آن بطور مطلق مردم هستند، می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ» (ای مردم پروا کنید از پروردگارتان که شما را از نفسی واحد آفرید)؛ در این مواقع یعنی، مخاطبان اسلام مقید به هیچ جنسیت، نژاد، قبیله و زبان نیستند، بلکه انسان بما هو انسان مخاطب این مکتب است.

محمدمصطفی(ص) به عنوان حاکم، نبی و نخستین داعی این دیانت جهانی و فراقومیتی موظف بوده تا از تمامی ابزارهای دیپلماتیک ممکن برای گسترش و دعوت مردم به آن بهره گیرد. این ابزارها وجوه گوناگونی داشته‌ و تحت تأثیر شرایط و موقعیت‌های مختلف متغیر بوده‌اند؛ گاه با امضای صلح‌ یا پیمان‌نامه‌ای مانند حدیبیه، شرایط را برای تبلیغ رسالت خود مهیا ساخت، گاه با جنگی چون خیبر و تبوک، مانع و تهدیدی را از مسیر هدایت و رسالت خود کنار زده و زمانی هم با فرستادن سفیر یا سفرایی به حکومت‌ها، مناطق اطراف و درون شبه‌جزیره مانند ایران، روم، یمن و بحرین بر گستره‌ دعوت خویش افزود. 

از آن رو که ما مسلمانان موظف به اقتدا و اقتفا به حضرت سیدالمرسلین(ص) که خداوند او را اسوه، الگویی نیک و مقتدایی شایسته معرفی نموده است هستیم؛ یقینا سیره و نحوه عملکرد دیپلماتیک ایشان در دوران حکومت، می‌تواند راهنمایی کاربردی و چراغی پرنور برای روشن کردن مسیر حاکمیت و دیپلماسی ما باشد تا در هر زمان و هر شرایطی رویکردی متناسب آن اتخاذ کرده و تصمیمی درست بگیریم.

از این رو در دست داشتن منبع و منشوری جامع که شامل اصول نظری و ابعاد عملی سیره رسول خدا(ص) در روابط سیاسی و دیپلماتیک می‌باشد ضروری است. کتاب «دیپلماسی پیامبر(ص)» تألیف محمدحسین جمشیدی که انتشارات «دلیل ما» در سال 1399 به انتشار رسانده است؛ می‌تواند نمونه‌ای قابل تأمل در این حوزه باشد. محمدحسین جمشیدی، دارای دکترای علوم سیاسی در دانشگاه تهران، استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، این کتاب را در چهار باب و بیست فصل، به همراه یک دیباچه، نتیجه‌گیری و چند پیوست عرضه کرده است.

ابواب این کتاب از این قرار است؛ باب اول: مقدمات، اهداف و مبانی دیپلماسی پیامبر(ص)، نویسنده در فصل نخست این باب برای ورود به بحث، تاریخی مختصری از دیپلماسی و سفارت بیان می‌کند؛ او پنج وظیفه برای دستگاه دیپلماسی برمی‌شمارد: 1. جمع‌آوری اطلاعات؛ 2. مشاوره سیاسی؛ 3. نمایندگی سیاسی؛ 4. مذاکره؛ 5. خدمات کنسولی؛ و در فصل بعد به مبحث اسلام و دیپلماسی می‌پردازد؛ در فصل سوم به اهداف دیپلماسی پیامبر(ص) پرداخته و در آن جامعه هدف دیپلماسی پیامبر(ص) را به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم می‌کند که بعد داخلی ناظر به روابط درونی قلمرو حاکمیت ایشان یعنی مدینه و بعد خارجی را ناظر به روابط دولت اسلام با سایر قبایل درون شبه‌جزیره، حکمت‌ها و جوامع خارج از آن معرفی می‌کند. او اهدافی را برای برقراری ارتباط باسایر جوامع از ناحیه حضرت رسول(ص) برمی‌شمرد مانند: دعوت به سوی خدا و یکتاپرستی، اعتلای کلمه توحید، حفظ مصالح امت و حکومت اسلامی و غیره، در فصل‌های چهارم و پنجم به ترتیب مسائلی چون مبانی دیپلماسی پیامبر(ص)، پیامبر اسلام(ص) و سیاست را مطرح می‌کند.

باب دوم: اصول و قواعد دیپلماسی پیامبر(ص)، در فصل ششم مؤلف، اصول، ایده و سیاست رسول الله(ص) را مورد بررسی و کنکاش قرار می‌دهد و با تفاوت قائل شدن میان شأن نبوت و حکومت ایشان در دو فصل بعدی به بررسی قواعد و اصول سیاست رسول‌ الله(ص) بر مبنای مسئولیت رسالت، اصول و قواعد سیاست رسول خدا(ص) بر مبنای مسئولیت رهبری ایشان می‌پردازد. در دو فصل باقی‌مانده از این باب یعنی فصول نهم و دهم کتاب به اصول سیاست پیامبر(ص) بر مبنای مسئولیت حق‌گرایی و عدالت خواهی و همچنین اصول ناشایستی که سیاست رسول خدا(ص) از آنها دور بود می‌پردازد.

باب سوم: سیاست‌ها، روش‌ها و راهبردهای سیاسی پیامبر(ص)، در این فصل از کتاب، نویسنده وارد ابعاد عملی سیاست‌های دیپلماتیک نبوی می‌شود؛ او در این باب اقدامات پیامبر(ص) به دو گروه دعوتی (اقداماتی که به جهت دعوت سایرین به اسلام) و غیردعوتی (اقداماتی که جهت حفظ مصالح امت اسلامی انجام می‌شد و لزوما دعوت و گرایش دیگران به اسلام نمی‌شد مانند صلح‌ها و آتش بس‌ها یا جنگ‌ها و دفاع‌ها) تقسیم کرده و در پنج فصل به بررسی این مسائل می‌پردازد.

باب چهارم: ارکان دیپلماسی پیامبر(ص)، نویسنده در این باب، که باب پایانی کتاب نیز می‌باشد، چنانچه خود در ابتدای آن می‌گوید از میان آثاری که از آن می‌توان به فهم اندیشه سیاسی پیامبر(ص) راه پیدا کرد، مانند مکتوبات، گفتارها و اعمال آن حضرت(ص)، تنها به مکتوبات ایشان پرداخته است. از آنجا که خداوند پیامبر خود را از کتابت منع کرده بود، مکاتیب ایشان را کاتبانی می‌نوشتند که در فصل شانزدهم، در این باب، ضمن بررسی مکتوبات به کاتبان نیز می‌پردازد. در فصل هفدهم به ویژگی‌های مکتوبات حضرت رسول(ص) می‌پردازد و فصل بعدی آن اختصاص به چند نامه مهم ایشان دارد مانند نامه به خسرو پرویز پادشاه ایران، هراکلیوس پادشاه روم و پادشاه مصر؛ نکته جالب در این باب ارائه اسناد و نسخی خطی‌ است که نویسنده آنها را نسخه‌های اصلی این نامه‌ها معرفی می‌کند. در ادامه به سفیران پیامبر(ص) و همچنین سال وفود وهیئت‌های نمایندگی قبایل که به مدینه جهت اسلام‌ آوردن و آشنایی با اسلام می‌آمدند( که لزوما اسلام نمی‌آوردند، مانند نجرانیان) می‌پردازد.     

نویسنده در پایان، تشکیل حکومت و فعالیت‌های سیاسی پیامبر(ص) را در راستای معنویت، اخلاق و مهرورزی برمی‌شمارد و سیاست‌مداران و دیپلمات‌های معاصر را به پیروی از اصول و روش ایشان دعوت می‌کند.‌

انتهای پیام
captcha