کد خبر: 4299711
تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
حجت‌الاسلام ارسطا بیان کرد

تقوا، بردباری و حسن ولایت سه ویژگی حاکم امین

استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) گفت: در روایتی از پیامبر(ص) داریم که امامت و رهبری شایسته نیست؛ مگر برای کسی که سه ویژگی داشته باشد؛ اول تقوایی که او را از ارتکاب گناهان باز دارد؛ دوم بردباری که به واسطه آن خشم خود را مهار کند و سوم حسن ولایت و حکمرانی بر مردم است. پیامبر(ص) برای حسن ولایت فرمودند؛ یعنی حاکم باید نسبت به مردم تحت امر خود مانند پدر مهربان باشد.

محمدباقر ارسطابه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام و المسلمین محمدجواد ارسطا؛ استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع)، در نشست علمی «اصل امانت دانستن حکومت و آثار آن در سیره امام حسین(ع)» که در مؤسسه فهیم قم برگزار شد با اشاره به معنای امانت بر اساس کتب معتبر لغت، گفت: «امانت» از ریشه «امن» گرفته شده و به معنای آرامش قلب و برطرف‌شدن ترس است؛ در نقطه مقابل امانت، خیانت قرار دارد؛ شخص امین کسی است که قلب انسان در سپردن چیزی به او احساس آرامش می‌کند و ترس ندارد؛ امین در امانت خیانت کند. روایتی از پیامبر(ص) داریم که فرمودند: امانت در نماز، روزه، حدیث و سخنان، بین مردم جاری می‌شود و شدیدترین نوع امانت، ودیعه‌هایی است که مردم در نزد یکدیگر می‌گذارند. از این روایت استفاده می‌شود که امانت هر فرصت و امتیاز و مال و ... است که در اختیار دیگری قرار می‌گیرد و در این امانت نباید خیانت کرد؛ یعنی باید شرایط و احکام نماز، روزه، عبادات، عمر و قرآن ... را همانطور که خدا فرموده است مورد استفاده قرار دهیم. 
 
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه در روایت دیگری از نبی اعظم(ع) داریم که سخنان مطرح شده در مجالس، امانت است و بدون رضایت گوینده سخن نباید سخنان فرد بازگو شود و یا نباید در سخنانش تحریف و تغییری ایجاد شود، تصریح کرد: اگر چنین کاری صورت بگیرد مصداق خیانت در امانت است؛ حضرت امیر(ع) در نهج‌البلاغه خطاب به یکی از کارگزاران خود؛ اشعث بن قیس فرمودند: وظیفه حکمرانی که بر عهده داری راه ارتزاق تو نیست و برای نان درآوردن به آن نگاه نکن؛ بلکه امانتی بر گردن تو هست. وقتی فرمانداری یک منطقه امانت است، رهبری کل کشور اسلامی نیز از بزرگترین مصادیق امانت خواهد بود و واگذارکننده این امانت، خداوند است.  
 
ارسطا با بیان اینکه اصل اولیه آن است که احدی بر احدی، حق حکومت و اعمال ولایت ندارد مگر آن که خداوند به کسی مجوز حکومت و ولایت بدهد، اظهار کرد: در عین اینکه واگذارکننده حکومت، خداوند است مردم نیز از حیث دیگری واگذارکننده این امانت هستند؛ زیرا مردم جان، مال و آبروی خود را تحت مدیریت حکومت قرار می‌دهند؛ بنابراین حاکم هم در برابر خدا مسئول است و هم در برابر مردم و اگر مصلحت مردم را تامین نکند مرتکب خیانت در امانت شده است. 
 

3 ویژگی حاکم امین

 
ارسطا اضافه کرد: حاکم باید از صفاتی برخوردار باشد و اموری را مراعات کند تا بتواند به اقتضای امانتی که در دست دارد عمل کند؛ در روایتی در کتاب کافی، جلد یک، صفحه 407 از پیامبر(ص) بیان شده است: «لا تصلح الامامه لرجل ...»؛ امامت و رهبری شایسته نیست مگر برای کسی که سه ویژگی داشته باشد؛ اول تقوایی که او را از ارتکاب گناهان باز دارد؛ دوم بردباری که به واسطه آن خشم خود را مهار کند و سوم حسن ولایت و حکمرانی بر مردم است. پیامبر(ص) برای حسن ولایت ضابطه مشخص کرده و فرموده است که حسن ولایت یعنی حاکم باید نسبت به مردم تحت امر خود مانند پدر مهربان باشد؛ شفقت در حق آنان بورزد، البته نه فقط مسلمین تحت حاکمیت او بلکه همه شهروندان اعم از مسلمان و غیرمسلمان. 
 
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه امیرمؤمنان(ع) به مالک دستور داد که قلبت را نسبت به مردم مصر مالامال از مهر و محبت کن و جالب اینکه بیشتر مردم مصر مسلمان نبودند، افزود: فرمودند: «اجعل شعار قلبک ...»؛ به این عبارت اکتفا نفرمودند و تأکید کردند که وظیفه پدری حاکم نسبت به مردم محبت، نصح و خیرخواهی برای آنان است. در قسمت طلایی این سخن استدلال فرمودند: «فانهم صنفان»؛ «فا» در اینجا تعلیل است یعنی امیرمؤمنان(ع) علت برای لزوم محبت‌ورزی نسبت به آحاد مردم را ذکر کرده است؛ اما «اخ لک فی الدین و اما نظیر لک فی الخلق»؛ یا در دین با تو برادرند و یا در انسانیت با تو برابرند.
 
ارسطا با اشاره به این تعبیر از پیامبر(ص) که فرمودند: من نسبت به هر مؤمنی بیش از خودش اختیار دارم و بعد از من علی(ع) این جایگاه را دارد، اضافه کرد: امام صادق(ع) در توضیح این فرمایش پیامبر(ص) فرمودند: معنای این سخن را خود ایشان معنا فرمودند و بیان کردند که اولویت من بر مردم در نفع رساندن به مردم است؛ یعنی این اولویت در مسئولیت‌پذیری است. براساس فرمایش امام صادق(ع)، پیامبر(ص) فرمودند: اگر کسی مال منقول و غیرمنقول برجا بگذارد برای ورثه او هست ولی اگر کسی از دنیا برود و خانواده بی‌سرپرست و دین از خود بر جا بگذارد پس بر عهده من به عنوان حاکم است که آن خانواده را سرپرستی و آن دین را ادا کنم و باید برای انجام این وظیفه به سوی من بیایند. چقدر این تفسیر برای آیه: «النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم» زیباست!  
 
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) اظهار کرد: در روایت دیگری داریم، آنچه باعث اسلام‌ آوردن بیشتر یهودیان شد همین فرمایش پیامبر(ص) بود؛ زیرا وقتی این سخن را شنیدند برای خودشان و خانواده‌هایشان احساس ایمنی در پرتو حاکمیت پیامبر(ص) کردند؛ امین کسی است که وقتی کار، مال و وظیفه‌ای بر عهده او بگذارند احساس امنیت کند؛ عامه یهود احساس امنیت کردند وقتی این سخن را شنیدند. «من ترک مالا او عقارا فلورثته ... ». روایت دیگری داریم که رفتار پدرانه حاکم را توضیح داده است؛ امام صادق(ع) فرمودند: آخرین منبری که پیامبر(ص) بر فراز آن قرار گرفتند و خطبه خواندند توصیه‌هایی بود برای والیانی که بعد از آن حضرت، زمام جامعه مسلمین را برعهده بگیرند. ایشان فرمودند: خدا را به یاد والیان بعد از خودم بر امتم می‌آورم؛ یعنی بدانند این مناصب امانتی از ناحیه خدا و مردم است.
 

وظیفه حاکم اسلامی از منظر پیامبر(ص)

 

وی ادامه داد: مخاطب این سخن، حاکمان غیرمعصوم هستند نه معصوم؛ زیرا آنان معصوم هستند؛ مبادا به امت ضرر برسانند که این ضرر رساندن آنان را حقیر و ذلیل می‌کند؛ از ذلیل‌ کردن امت بپرهیزند؛ مبادا مردم را فقیر کنند که فقر، زمینه کفر ایشان را فراهم خواهم کرد؛ مبادا در خانه خود را بر روی مردم ببندند و در دسترس مردم نباشند؛ زیرا اگر این اصل را رعایت نکنند، افراد غنی، قوی و ثروتمند در حق ضعیفان ظلم کرده، مال و جان آنان را محترم نخواهند شمرد. این همان رفتار پدرانه‌ای است که یک حاکم باید در حق مردم داشته باشد.
 
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) افزود: این رفتار پدرانه بود که وقتی امیرمؤمنان(ع) حق خود را از دست رفته دید و علی‌رغم اینکه زمینه برای پس گرفتن آن هم وجود داشت ولی اقدامی نکرد؛ عباس، عموی پیامبر(ص) و ابوسفیان و ... به ایشان گفتند ما حاضریم با تو بیعت کنیم ولی حضرت نپذیرفت زیرا فرمودند: دیدم اسلام مانند طفل تازه متولد شده است که اگر اقدامی کنم این طفل آسیب خواهد دید. 
 
وی ادامه داد: نمونه دیگر این رفتار پدرانه را در مواجهه ایشان با ماجرای بعد از خلافت عثمان می‌بینیم؛ وقتی مردم هجوم آوردند تا ایشان خلافت را بپذیرد فرمودند، مرا رها کنید؛ زیرا اگر من بخواهم بر شما حکومت کنم براساس حق و عدالت رفتار می‌کنم؛ آیا تحمل این نوع کار را دارید؟ اگر تحمل این حکمت حق را ندارید بهتر اینکه از ابتدا متصدی نشوم. 
 
ارسطا با بیان اینکه این رفتار پدرانه در رفتار و نهضت حسینی(ع) هم موج می‌زند، ادامه داد: یکی از این نمونه رفتارها مربوط به شب عاشوراست که بیعت خود را از مردم برداشت و در حق آنان لطف کرد و فرمود هر کدام از شما دست فردی از اهل بیت مرا بگیرد و ببرد ولی جایی نباشید که صدای حق‌طلبی و یاورخواهی من به گوش شما برسد؛ آنجا وظیفه دارید که به کمک من بشتابید؛ کار دیگر امام حسین(ع) این بود که در صحنه عاشورا، در آخرین ساعات فرزند خردسال خود را بر روی دست بلند کرد و فرمود: «یا قوم ان لم ترحمونی فارحموا هذا الطفل اما ترونه کیف یتلظی عطشا»؛ این کار را کرد تا اگر در لحظات آخر هم احتمال هدایت کسی هست هدایت شود. 
انتهای پیام
captcha